آیا اصولگراها، به جان هم افتادند ؟
آیا اصولگراها، به جان هم افتادند ؟
هرچه به بازگشایی مجلس دوازدهم نزدیک می‌شویم نشانه‌های آشکاری می‌بینیم مبنی بر این‌که اصولگراها به جان هم افتاده‌اند.

سرویس سیاسی جمله، درخصوص برخی افشاگری‌هایی که طی چند روز اخیر، توسط «جليل محبي»، دبير سابق ستاد امر به معروف و از چهره‌هاي نزديك به «محمدباقر قاليباف» رسانه‌ای شد و حتی پا از شبکه مجازی فراتر نهاد و سر از رسانه‌های رسمی و مکتوب درآورد نباید یک نکته را از نظر دور داشت و آن این‌که هرچه به بازگشایی مجلس دوازدهم نزدیک می‌شویم نشانه‌های آشکاری می‌بینیم مبنی بر این‌که اصولگراها به جان هم افتاده‌اند و با توجه به حضور و نفوذی که هر کدام از این جریانات در بدنه قدرت دارند، این‌که بتوانند اسنادی علیه هم رو کنند برای‌شان کار دشواری نیست.
روزی‌که اسنادی علیه محمدباقر قالیباف رسانه‌ای شد و ماجرهایی که با اصطلاحاتی چون «تراول‌گیت» و «سیسمونی‌گیت» در رسانه‌ها، باب شد نیز تردیدی نداشتیم که این اسناد از گروه‌های مخالف، از دل جریان اصولگرایی فاش شد و کار دشمن بیرونی یا اصلاح‌طلبان نبود و البته مانند موارد مشابه، کسی پاسخ روشنی به افکار عمومی نداد.
اسنادی که این بار فاش شد علیه موسسه مصاف به مدیریت «علی‌اکبر رائفی‌پور» است که در این دوره مجلس لیستی با نام «جبهه صبح ایران» ارائه کرد و موفق شد تعدادی نماینده هم وارد خانه ملت کند. فردی که چندی قبل مدعی شده بود مستأجر است و مبلغی پول نزد یک آهنگر گذاشته است و با سود آن، زندگی
خود را می‌گذراند.
البته بانک مرکزی بیانیه‌ای داد و اعلام کرد علیه کسانی که این اسناد را منتشر کردند، در دادگستری اقامه دعوا خواهد کرد و همین تأییدی است بر صحت این اسناد چون اگر اسناد، جعلی بود حتماً بانک مرکزی مانند قوه قضاییه بیانیه می‌داد و اسنادی که اخیراً درخصوص مرگ برخی کشتگان اعتراضات سال گذشته، رسانه‌ای شد را ساختگی و جعلی اعلام می‌کرد.
رائفی‌پور نیز در فیلمی به‌عنوان پاسخ، گفت: موسسه مصاف، شخصی است و از این که برخی افراد اطلاعات حساب‌های موسسه او را افشا کرده‌اند به شدت انتقاد کرد و در عین حال توضیحاتی درباره درآمد و هزینه‌های موسسه داد. وی همچنین گفت: این موسسه با کمک‌های مردمی اداره می‌شود و فعالیت‌هایی مانند راه‌اندازی موکب اربعین و اداره مدرسه دارد.
رائفی‌پور همچنین تاکید کرد: در قبال پول‌هایی که خیّرین به حساب موسسه شخصی وی برای فعالیت‌های عام‌المنفعه می‌پردازند، احساس مسئولیت شرعی می‌کند و خودش هم حسابداری خوانده است و دقت بسیار زیادی دارد که حتی یک ریال در جایی جز نیت شرعی خیّرین صرف نشود و مثال زد که اگر کسی پول داده که برای اربعین برنج خریداری شود، آن پول را تا رسیدن اربعین نگه می‌دارند و جای دیگری خرج نمی‌کنند تا مبادا خلاف شرعی رخ بدهد.وی در مثال دیگری برای اثبات دقت‌اش در هزینه‌کردهای موسسه گفت: در شب‌های انتخابات، نیروهای موسسه که کار انتخاباتی می‌کردند، از پول موسسه شام نخوردند و از جای دیگری هزینه شام آنها حساب شد.در همین دو روزه اخیر همچنین یکی از فعالان نامدار فضای مجازی که در زمینه مبارزه با فساد فعال است در صفحه شخصی خود اسنادی را منتشر کرد که برابر آن، شهرداری تهران به مدیریت علیرضا زاکانی به تعداد قابل توجهی از مدیران خود تسهیلات میلیاردی با سود ۶ درصد پرداخت کرده است آن هم در شرایطی که بسیاری از زوج‌های جوان برای دریافت وام ازدواج خود با مشکلات بسیاری مواجه هستند.
اگر بخواهیم نگاهی عمیق‌تر به این اتفاقات بیندازیم که عمدتاً دامن گروهی از اصولگراها را گرفته که به جریان نواصولگرایی شهرت دارند به این معنا که برای بزرگان و شخصیت‌های نامدار جریان سیاسی خود، شأن و اعتباری قائل نیستند و همچنین خود را دائرمدار دنیا می‌دانند متوجه خواهیم شد که نواصولگرایی را می‌توانیم «چَپیتالیسم»، لقب دهیم به این معنا که این افراد، در ادعاهای خود به گونه‌ای حرف می‌زنند که ذهنیت ما را به یاد چپِ سیاسی در دهه شصت می‌اندازد یا حتی نگرش‌های سوسیالیستی را به ذهن متبادر می‌سازد اما در بخش پنهانی از زندگی خود، اهل معاملات اقتصادی بزرگ و صاحب سرمایه‌های کلان هستند و هر از گاهی متوجه می‌شویم برای خرید سیسمونی آن هم در سال‌هایی که رهبری بر تولید ملی تأکید دارند، به ترکیه می‌روند و فرزندان آنان در آرزوی رفتن به کانادا هستند.
به‌هیچ‌وجه نمی‌توان بین آن ادعاها و همچنین واقعیت زندگی آنان، نقطه مشترکی جمع کرد جز این‌که ادعاها و ادای آنان، برای مردم و همچنین برای نمایش است اما بخش پنهان زندگی آنان، تا خِرتِناق در مصرف‌گرایی و سبک زندگی غربی، غرق است.شاید یکی از دلایلی که نواصولگرایان بیش از اصولگرایان سنتی از فضای مجازی بدشان می‌آید در همین نکته است که آنان چندین بار در این فضا ضربه‌فنی شدند و مردم از اسرای پنهان زندگی آنان آگاه شدند و به همین دلیل با تمام وجود به دنبال طرح صیانت راه افتادند تا مسیرهای لورفتن خود را مسدود کنند و بی‌راه نیست اگر بگوییم طرح صیانت هیچ ربطی به صیانت از حقوق مردم یا حفظ دیانت شهروندان از فساد و بی‌اخلاقی ندارد.
نکته مهمی که نواصولگرایان به آن توجهی ندارند این است که پس از این‌که این اسناد در معرض افکار عمومی درمی‌آید اعتبار و اعتماد مردم به دولت و نظام چه آسیبی می‌بیند و آنان چگونه و با چه شیوه‌ای می‌توانند این آسیب را جبران کنند؟ آنچه که تا امروز مشاهده شد، جریان مخالف اسناد بیشتری از رقیب خود ارائه کرد گویا که اصولگرایان به جان هم افتاده‌اند و تردیدی نداریم با آغاز به کار مجلس، این تنش‌ها بیشتر خواهد شد.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی