احتمالِ پیروزی «مردگانِ متفکّر»
احتمالِ پیروزی «مردگانِ متفکّر»

گروه سیاسی به‌رغم ادعای روزنامه کیهان  و اصرار حسین شریعتمداری، اصلاحات هنوز زنده است چون عقلانیت و تفکّر در جامعه ایرانی هنوز زنده است و هر جا که عقلانیت انتقادی حاضر باشد، میل به کاووش در امور، بررسی اشکالات و انجام اصلاحات نیز زنده است، بر این اساس می‌توان با کیهان به مفاهمه رسید و […]

گروه سیاسی
به‌رغم ادعای روزنامه کیهان  و اصرار حسین شریعتمداری، اصلاحات هنوز زنده است چون عقلانیت و تفکّر در جامعه ایرانی هنوز زنده است و هر جا که عقلانیت انتقادی حاضر باشد، میل به کاووش در امور، بررسی اشکالات و انجام اصلاحات نیز زنده است، بر این اساس می‌توان با کیهان به مفاهمه رسید و به جریان اصلاحات عنوان «مردگان متفکّر» را داد!
جریان اصلاحات که از دوم خرداد ۱۳۷۶ برای نخستین بار توانست با کامیاب کردن یک چهره کمتر شناخته‌شده به نام «سیدمحمد خاتمی» و شکست تاریخی «رییس وقت قوه مقننه»، پای خود را در معادلات سیاسی جمهوری اسلامی باز کند، به‌رغم مرگ برخی سوپرلیدرهایش، تبعید برخی سرآمدان این گرایش، محدود کردن رهبرانش و سکوت برخی دیگر، هنوز نفس می‌کشد و هنوز توان تمرکز خود را از دست نداده و هنوز دل در گرو کشور دارد و می‌خواهد اوضاع به نفع مردم و کشور تغییر یابد.
این جبهه سیاسی که از تکثر بالایی برخوردار است و همین موجب شده همواره مورد ترس و وحشت مخالفان سیاسی خود واقع گردد، گفتمانی سیّال و جذاب دارد، گفتمانی که برای شنونده امروز و دیروز، زن و مرد و پیر و جوان جاذبه‌های بسیاری دارد، جاذبه‌هایی که گفتمان اصولگرایی هرگز نداشته است.
جنبش اصلاحات تا همین امروز هم زنده است و فکر می‌کند و اقبال به حسن روحانی در سال ۹۲ و ۹۴ و گرفتن بازی‌گردانی از اصولگرایان و آچمز کردن آنان همه حکایت از حیات و پویایی این جریان سیاسی در کشور دارد و اگر بخواهیم گزاره مخالفان را باور کنیم و اصلاحات را مرده بپنداریم، باید بگوییم این «مردگان متفکر» هنوز توان کنشگری در ساحت ایستای سیاسی را بیش از اصولگرایانی که جز با تیغ حذف و کمک گرفتن از نیروهای نامرئی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند، دارند.
طی چند روز اخیر و با حذف گزینه‌های حداکثری اصلاح‌طلبان مانند «اسحاق جهانگیری»، «مسعود پزشکیان» و «علی لاریجانی» توسط شورای محترم نگهبان با فرمولی به نام «عدم احراز» و در نهایت تأیید نهایی هفت نامزد، اتفاقاتی در پشت صحنه سیاست در حال رقم خوردن است و آن اقبال برخی بزرگان جریان اصلاحات به «عبدالناصر همتی» است. جهت‌گیری سخنان همتی و رادیکالیزه شدن این اظهارات طی چند روز اخیر در رسانه‌ها و معرفی همسر به‌عنوان نماینده در برنامه صدا و سیما و ظرفیت‌های فامیلی وی همه حکایت از اجرایی و عملیاتی شدن یک پروژه دارد که می‌تواند بار دیگر این جریان هوشمند سیاسی را بر صدر بنشاند و اصولگرایان را آشفته سازد.
شورای عالی اصلاح‌طلبان که متشکل از رجال نامدار این جریان سیاسی است که هم دل در گرو انقلاب دارند و هم ترجیح می‌دهند دستی بر قدرت هم داشته باشند، به این حدیث شریف امام معصوم امیر مومنان(ع) باور دارند که «ما لا یُدرَکُ کُلُّه، لایُترَکُ کُلُّهُ»- امری که تمامت آن فتح نشود، نمی‌توان تمامت آن را رها کرد- به بیانی دیگر اگر در مبارزه‌ای نمی‌توان پیروزِ صددرصد شد، نباید از پیروزی ۵۰ درصد یا حتی ده درصد غافل شد و به شکست کامل تن داد.
جریان اصلاحات باور دارد اجماع بر سر عبدالناصر همتی قماری دوسر باخت نیست و احتمال پیروزی در آن بالاست به این دلیل که اولاً یک جریان سیاسی با انگیزه‌های دینی و میهن‌دوستانه نمی‌تواند بدنه اجتماعی خود را در این شرایط دشوار تنها بگذارد و درخصوص امور جاری در کشور بی‌خیال بماند.
همچنین عبدالناصر همتی نسبتی نزدیک با آیت الله هاشمی رفسنجانی دارد و از محضر آن سیاستمدار کم‌نظیر بهره برده و همین امر به معنای «اشراف و آگاهی سیاسی لازم» برای ورود موفقیت‌آمیز به رقابتی در این سطح توسط شخص همتی است.
نکته بعدی که کمتر کسی در خصوص همتی می‌داند این است که این مرد رفسنجانی، حضور ذهنی مثال زدنی و شجاعتی کافی دارد تا در مناظره‌ها ماجرای «لوله» و «سرهنگ» را با مفاهیمی جدید زنده کند و آب در خوابگاه اصولگرایانی بریزد که از هم‌اکنون خود را پیروز می‌دانند و به دنبال تشکیل هیأت دولت و تعیین وزرا و حتی استانداران رفتند.
اگر جریان اصلاح‌طلبی به چنین اقدامی دست بزند و از ظرفیت اتاق فکر قدرتمندی که دارد بهره ببرد و به کمک عبدالناصر همتی بیاید شاهد «تَکراری» دیگر در انتخابات ریاست‌جمهوری خواهیم بود، به‌ویژه این‌که برخی اخبار حکایت از معرفی افرادی به‌عنوان معاون اول دولت همتی دارد که هم کارآزموده و خوشنام و هم مورد تأیید مقامات عالی نظام هستند.
جریان اصلاحات هرگاه زبان باز کرد و با صداقت و صراحت با مردم و طرفداران خود سخن گفت، موفق شد مشارکت حداکثری را تحقق بخشد و به باور ما اگر ظرف چند روز آینده این امر –وفاق و اجماع بر روی عبدالناصر همتی- در اتاق‌های فکر اصلاح‌طلبان محقق شود، جریانی که از هم‌اکنون خود را برنده انتخابات ۲۸ خرداد می‌داند، متحیّر می‌ماند.
همتی بیش از هر کسی از آثار سوء نگاه تنگ اصولگرایان به سیاست خارجی و ماجرای «FATF» و تحریم‌های بانکی و نفتی بر اوضاع اقتصادی و ارزی آگاهی دارد و می‌تواند از این آگاهی، نامزد پیشتاز جریان اصولگرا-فردی که کمترین اطلاعات کارشناسی از این مسائل ندارد – را به چالش بکشد و یک بار دیگر خاطره ۷۶ را تکرار کند