کاوه ایرانی – روزنامه نگار / در هفته های اخیر و به ویژه پس از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و تشییع با شکوه این سرباز فداکار وطن، که به فرموده رهبر معظم انقلاب جلوه ای از یوم ا… را به نمایش گذاشت، همه تحلیلگران داخلی و خارجی بر این موضوع […]
کاوه ایرانی –
روزنامه نگار /
در هفته های اخیر و به ویژه پس از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و تشییع با شکوه این سرباز فداکار وطن، که به فرموده رهبر معظم انقلاب جلوه ای از یوم ا… را به نمایش گذاشت، همه تحلیلگران داخلی و خارجی بر این موضوع تاکید داشتند که این بدرقه باش شکوه نمایشی از وحدت و انسجام ملت ایران بود که به رخ جهانیان کشیده شد. با اینحال پس از ماجرای هواپیمای مسافربری اوکراینی و عملکرد برخی از مسئولان در نحوه اطلاع رسانی موجب شد تا بار دیگر شاهد انتقاد جامعه نسبت به عملکرد دولتمردان و مقامات کشور باشیم. در چنین شرایطی برخی از مسئولان و صاحبان تریبون های رسمی بدون آنکه شرایط کشور و جامعه را در نظر داشته باشند واکنش هایی از خود نشان دادند که نه تنها موجب آرامش جامعه نشد بلکه جامعه را بیش از گذشته به سمت دو قطبی شدن سوق داد.
به گزارش «جمله» در روزهای اخیر انعکاس برخی اظهار نظرها در شبکه های اجتماعی و پایگاه های خبری حکایت از وجود جریانی دارد که تلاش می کند به رغم تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر ایجاد وحدت و همبستگی ملی، جامعه را به سمت دو قطبی شدن سوق دهد. این اظهار نظرها که از تریبون های رسمی و نیمه رسمی منتشر می شود با واکنش گسترده فعالان سیاسی و اذهان عمومی جامعه مواجه شده است. در شرایطی است که وحدت برآمده از شهادت سردار سلیمانی می‌توانست نوید وحدت درونی باشد اما خیلی زود فضای کشور به سوی دو قطبی‌گرایی رفت.
در حقیقت مراسم تشییع سردار سلیمانی در هفته گذشته به نماد وحدت ملی منجر شد، اما خیلی زود فضای وحدت به سمت تفرقه و دو قطبی شدن تغییر جهت داد.
دو قطبی‌گرایی که به تهییج و احساسی شدن فضای حاکم بر کشور منجر شد. از سال‌های اوایل انقلاب و درگیری‌ها و خشونت‌های مسلحانه آن که بگذریم، تجربه سال‌های نه چندان دور در انتخابات نهمین و به ویژه دهمین دوره ریاست جمهوری نیز گواهی بر پیامد‌های منفی این دو قطبی‌گرایی است.
هیچ‌کس حق ندارد او را مصادره جناحی کند
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی در پاسخ به سوالی درخصوص پیش‌بینی رفتار مردم در شرایط کنونی، واکنش مردم را هوشمندانه دانست و گفت: «به نظر من مردم در برهه‌های مختلف خیلی هوشمندانه برخورد می‌کنند و از قدرت تمییز بسیار بالایی برخوردارند».
وی تاکید کرد: «مردم ما همان مردمی هستند که یک روزی برای تشییع پیکر سردار ملی خودشان شهید سلیمانی که هیچ‌کس حق ندارد او را مصادره جناحی کند، به صورت میلیونی به خیابان می‌آیند و یک روز دیگر هم به دلیل پنهان‌کاری که در ماجرای سقوط هواپیما صورت گرفت به شدت معترض می‌شوند. در نتیجه ما مردم باهوشی داریم که به خوبی مسائل را رصد و در زمان لازم اظهارنظر، اعتراض و مخالفت می‌کنند. به عقیده من مردم کار را به درستی انجام می‌دهند و این چهره‌های سیاسی هستند که باید به وظایف خود در قبال مردم عمل کنند».
جوادی حصار که با «ایلنا» گفت و گو می کرد، درخصوص عملکرد سازمان صدا و سیما و نقش سیاستگذاران این سازمان در دو قطبی سازی جامعه گفت: «عملکرد نادرست صداوسیما مربوط به امروز و دیروز نیست، سال‌هاست که که چنین رفتارهایی رقم می‌خورد، نتیجه همین رفتارهای صداوسیماست که جامعه را به سمت دودستگی و انشقاق می‌برد و موجب شده تا خود صداوسیما دچار مشکل شود، برخی از نیروهایی که در سال‌های اخیر دعوت به کار کرده‌اند، یک به یک در حال جدا شدن از این مجموعه هستند و می‌گویند با این مشی و روش حاضر به ادامه همکاری نیستند».
نیرو‌های رادیکال بر طبل انشقاق می‌کوبند
داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده اسبق مجلس در گفتگو با «فرارو» در باره ایجاد دو دستگی توسط برخی جریان های سیاسی و مقامات کشور گفت: «دو قطبی‌گرایی یکی از مشکلات جدی کشور در شرایط کنونی است. آن هم در شرایطی که ما به وحدت و انسجام درونی بیشتری نیاز داریم.»
وی افزود: «متأسفانه دو قطبی شدن جامعه در هفته‌ها و روزهای گذشته بیشتر شده است. در حالی که به مصحلت کشور و منافع ملی نیست که فضا آن هم در چنین شرایطی به سوی دو قطبی و حتی چند قطبی شدن پیش برود.»
قنبری اظهار کرد: «در شرایطی می‌توانیم بر مشکلات موجود فایق بیاییم که وحدت و انسجام درونی داشته باشیم، اما متأسفانه این فضا درکشور وجود ندارد و برخی عملکرد‌ها به ویژه در نزدیکی انتخابات مجلس به گونه‌ای مانع وحدت و انسجام درونی است.»
نماینده اسبق مجلس گفت: «در حالیکه انتخابات پیش رو می‌تواند یک وضعیت وحدت آفرین باشد؛ چون طیف‌های مختلف سیاسی می‌توانند در انتخابات با هم رقابت کنند و نتیجه انتخاب ملت، باعث و حدت و انسجام بین آنها شود.»
او اذعان داشت: «از آنجایی که در انتخابات، رقابت وجود دارد، این رقابت بعد از رأی دادن می‌تواند موجب وحدت حول رأی مردم شود.»
قنبری ادامه داد: «اما برخی شرایطی را ایجاد می‌کنند که طیف سیاسی را که درون نظام و معتقد به اصول و ارزش‌های نظام است را کنار بگذارند و از اهرم حذفی برای رقیب استفاده می‌کنند که در راستای وحدت داخلی تلقی نمی‌شود.»
این فعال سیاسی گفت: «در شرایطی که کشور به وحدت هر چه بیشتر نیاز دارد گروهی انتخابات را که در راستای وحدت و انسجام بیشتر است به ابزاری برای افزایش تفرقه استفاده می‌کنند که در کل به مصحلت کشور در شرایط فعلی نیست.»
او افزود: «این‌ها نیرو‌های رادیکال اصولگرایی هستند که برخی از آنها حتی عنوان اصولگرایی را برای خود نمی‌پسندند و خود را در قالب جریان دیگری مطرح می‌کنند.»
وی اظهار کرد: «آنها فکر می‌کنند تنها خودشان انقلابی هستند و سایرین چه اصلاح‌طلب‌ها یا حتی اصولگرا‌های میانه رو انقلابی نیستند. این گروه، چون جایگاهی در میان مردم ندارند از دوپینگ سیاسی استفاده می‌کنند تا رقبا را کنار بزنند و در شرایطی بدون رقیب یا تضعیف رقیب موفقیتی برای خود فراهم کنند.»
این فعال اصلاح‌طلب بیان کرد: «قطعاً این روند در راستای منافع ملی ارزیابی نمی‌شود و در راستای منافع آمریکا و سایر ایادی آمریکا در منطقه است. چون منافع آمریکا در انشقاق بیشتر و عدم انسجام ملی در ایران است و حتی از آن به عنوان یکی از استراتژی‌های خود یاد کرده است.»
قنبری تأکید کرد: «در وضعیت فعلی شاهد چهار قطب در کشور هستیم. قطب اصلاح‌طلبان، قطب دیگر اصولگرایان، قطب سوم طیف تند اصولگرایان که همان جبهه پایداری هستند و قطب چهارم کسانی هستند که جمهوری اسلامی را قبول ندارند.»
وی ادامه داد: «این چهار قطب در حال حاضر در کشور وجود دارند. در این میان، طیف تندی که به افکار جبهه پایداری نزدیک است در تلاش است تا گروه‌های اصلاح‌طلب و اصولگرایان میانه رو را کنار بزند.»
او افزود: «این امر در عمل به عدم انسجام بیشتر در جامعه منجر می‌شود و وحدت ملی را نیز به چالش می‌کشد. در شرایطی که جامعه نیاز مبرمی به انسجام درونی دارد طیف تند راست در پی بیشتر کردن چالش‌هاست و در مسیر منافع بیگانگان عمل می‌کند.»
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که تنها در شرایطی جامعه مدنی به پویایی می‌رسد که فرهنگ دموکراسی را تمرین کنیم. برای داشتن این مهارت اجتماعی باید مهارت‌های پایه را در خود تقویت کنیم . بی شک دوقطبی شدن جامعه معلول عوامل متعدد، پیچیده، ریشه‌دار و قدیمی است و گاه کنترل آن از دست ما خارج است اما آگاهی و هشیاری نسبت به این خطر، کمک می‌کند تا در دام آن نیفتیم یا حداقل به سطحی از خودآگاهی نسبت به آن دست یابیم تا بفهمیم برخوردهای قهری و تند و تیز ما در مقابل حرفهای جناح مقابل از همین دوقطبی شدن شرایط ریشه می‌گیرد.
