تردیدی نیست که با بروز یک حادثه بزرگ طبیعی توجه عموم جامعه برای مدتی بدان جلب شده و بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود. این در حالیاست که چنین چیزی برای متخصصان و کارشناسانی که سالها زمان خود را برای روشن کردن ارتباط تغییرات ایجاد شده توسط بشر با تغییرات اقلیمی کردهاند، همواره یک […]
تردیدی نیست که با بروز یک حادثه بزرگ طبیعی توجه عموم جامعه برای مدتی بدان جلب شده و بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود. این در حالیاست که چنین چیزی برای متخصصان و کارشناسانی که سالها زمان خود را برای روشن کردن ارتباط تغییرات ایجاد شده توسط بشر با تغییرات اقلیمی کردهاند، همواره یک دغدغه جدی است؛ دغدغهای که بارها و از روشهای مختلف اعلام، اما هر بار با بیتوجهی بسیاری از مردم و مسئولان مواجه شد.
به گزارش رکنا، شاید ارتباط خشکسالی و سدسازی بر ایجاد پدیدههای طبیعی نظیر زلزله، فرونشست، سیل و … چندان جدی به نظر نرسد اما باید گفت چنین ادعایی در طول دو دهه گذشته از سوی کارشناسان مطرح شده که میتوان از کتاب «رودهای خاموش» که به پیامدهای بومشناختی سدهای بزرگ پرداخته شده، به عنوان مهمترین اثر نوشته شده در سالهای اخیر نام برد.
این کتاب نوشته «پاتریک مکگالی» و ترجمه «فاطمه ظفرنژاد» است که در سال ۱۳۸۶ توسط «انتشارات علم و ادب» به چاپ رسیده؛ گزارش پیشرو به معرفی این کتاب پرداخته و مهمترین نتایج آن را برای خوانندگان بازگو میکند.
فصل اول کتاب به مسائل آب و نیرو پرداخته و توضیح نسبتا خوبی برای درک عمومی ارایه داده است.در فصل دوم، پیامدهای زیستمحیطی سدها مورد مطالعه قرار گرفته و فصل سوم، پیامدهای انسانی این تغییرات مورد توجه نویسنده قرار گرفته است. فصل چهارم، هم به مسائل فنی، سدهای بزرگ اختصاص یافته و در فصل بعدی، رویدادهای تلخ ناشی از این دستکاریهای انسانی بررسی
شده است.
نویسنده در فصل ششم به رویکردها و تاثیرات سدها و آبیاری پرداخته و در فصل هفتم به بهره گیری از آبخیزها اهتمام داشته است. در سه فصل آخر نیز به مساله نیرو، اقتصاد سدسازی و رو در روی سدها اشاره
شده است.
پیامدهای انسانی سدسازی در جهان نیز به اندازه پیامدهای اکولوژیک آن اهمیت دارد. گرچه سدسازان به آن اهمیتی ندادهاند، اما شمار مردمی که زمینهایشان زیر سدها رفته به طور قطع دهها میلیون نفر (از ۳۰ تا ۶۰ میلیون نفر) برآورد میشود.
بسیاری از آنها ماهیگیری، اراضی آبیاری شده با سیلابهای فصلی و نیز چوب و سایر فوایدجنگلهایی را که زیر آب رفتند را از دست دادند.
دو کارکرد اصلی سدها هم در این کتاب معرفی شده است. یکی اینکه برای جبران نوسانات جریان رود یا تقاضای آب و انرژی آب را ذخیره میکند و دیگر اینکه سطح آب را در بالادست افزایش میدهند تا به این شیوه اختلاف سطح میان مخزن و پایین دست رودخانه را افزایش دهند. ایجاد این ذخیره امکان تولید برق، تامین آب کشاورزی صنعتی و آشامیدنی و نیز کنترل سیلاب و کشتیرانی در رودخانه را به وسیله تنظیم جریان و پرآب کردن مسیر به سدها میدهد.
دربخش انتهایی کتاب هم به سه بیانیه بینالمللی «سان فرانسیسکو»، «مانیبلی» و «کوریتیبا» درباره سدها اشاره شده است.
این بیانیهها، بانک جهانی را به عنوان یک وام دهنده بزرگ سدسازی در دنیا معرفی کرده و نظر به اینکه بانک جهانی بزرگترین منبع وام برای ساخت سدهای بزرگ است و بیش از ۵۰ میلیارد دلار امریکا در سال ۱۹۹۲ برای ساخت بیش از ۵۰۰ سد بزرگ در ۹۲ کشور اعتبار پرداخت کرده است، باوجود این سرمایهگذاری عظیم، هیچ تحلیل مستقل یا شاهدی برای نشان دادن این هزینههای مالی، اجتماعی و زیستمحیطی سدها که با فواید تحقق یافته آنها هم ارز باشند وجود ندارد.