گروه سیاسی این روزها و در سالروز آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای جنوب و غرب و شروع جنگ تحمیلی، برای درک بهتر موقعیت خودمان و به سرمنزل مقصود رساندن امانتی که از شهیدان هشت سال دفاع مقدس بر دوش داریم، باید جهان را نیک بشناسیم چون تنها در صورتی میتوانیم تصمیماتی قابل […]
گروه سیاسی
این روزها و در سالروز آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای جنوب و غرب و شروع جنگ تحمیلی، برای درک بهتر موقعیت خودمان و به سرمنزل مقصود رساندن امانتی که از شهیدان هشت سال دفاع مقدس بر دوش داریم، باید جهان را نیک بشناسیم چون تنها در صورتی میتوانیم تصمیماتی قابل اجرا و خردمندانه در این شرایط بگیریم و از تیر مکرهای دشمنان و بدخواهان، ایمن بمانیم که از مناسبات حاکم بر دنیای مدرن آگاهی داشته باشیم در غیراینصورت هر روز بیشتر در مشکلات مختلف فرهنگی، اقتصادی و تنشهای سیاسی غرق میشویم و همین موجب میشود میراث شهدا و امانت انقلاب اسلامی، به حاشیه برود.
هرگاه سخن ار نوع مراوده با جهان و بهویژه غرب میشود جامعه دو قطبی نمیشود بلکه دو قطب که رسانه و پول و قدرت دارند، صدایشان بیش از اکثریت ملت به گوش میآید و همین موجب میشود برخی فکر کنند جامعه دوقطبی شده و قطب سوم و نگاه دیگری وجود ندارد.
قطب نخست بر نوعی «آرمانگرایی کور» تأکید دارد و آن را تنها راه عزت ملت و اعتلای دین تصور میکنند و براساس این منطق، هر نوع مذاکره با دشمنان را نفی و حتی سخن از آن را نوعی تن دادن به ذلت و گرایش به غربِ آمریکایی میداند در حالیکه خود نیز «آلترناتیو» و بدیلی برای این وضعیت ندارد و بر ادامه و استمرار همین وضعیت «استخوان لای زخم» اصرار دارد.
این گروه که اتفاقاً طی دو دهه اخیر، یک «اقلیت پرسروصدا» بودهاند، هم قدرت و نفوذ مناسبی در بدنه قدرت داشتند و هم در برابر تبعات ناشی از گزینه مورد نظر خود که عموماً معیشت مردم و اقتصاد ملی را در خود فروبلعید، هیچ مسئولیتپذیری از خود نداشتد و پاسخی نداد.
گروه دوم نیز اقلیتی بودند که همواره خواستار یک رابطه فزاینده و همه جانبه با غرب هستند و همیشه نخستین موعودی که در هنگامه مشکلات در عالَم ذهنشان ظهور کرد، غربِ آمریکایی بود و به نظر میرسد اکثریت افکار عمومی که اتفاقات منطقه و جهان را رصد میکند با این رویکرد نیز همراهی ندارد و با آن در ستیزند.
نگاه سوم که کمتر رسانههای دو گروهِ نخست، سراغی از آن میگیرند بر روشی میانه تأکید دارد، روشی که هم براساس شناخت وی از دنیای مدرن و روابط حاکم بر کشورها در دهه سوم از هزاره سوم است و هم ریشه در نوعی «آرمانگرایی عقلایی و مطلوب» دارد و نه حاضر است در و دیوار دیپلماسی را بر هر کسی و هر جایی حتی دشمن متخاصم ببندد و نه حاضر است کلید اقتصاد و فرهنگ کشور را به بیگانه بسپارد.
از نظر این گروه سوم که هم درمیان مردم و هم درمیان طبقه متوسط فکری طرفداران و هواخواهان بسیاری دارد، میتوان ضمن حفظ عزت، حکمت و مصلحت، با دشمن متخاصم نشست و حتی به توافق رسید همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سال ۹۲ فرمان «نرمش قهرمانانه» را دادند و همین رویکرد، زمینهساز مذاکرات دولت یازدهم با پنج بعلاوه یک شد و اگر آمریکا بدعهدی کرد نمیتوان طرفهای درگیر در مذاکره را که برابر یک تصمیم کلان و استراتژیک به این مصاف دیپلماتیک فرستاده شده بودند، به کمکاری یا خیانت متهم کرد.
امروز نیز ما به همین رویکرد سوم در مذاکرات نیاز داریم بهویژه که دولت سیزدهم رسماً به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد و با توجه به اینکه شانگهای و کشورهای موثر آن با غرب تعاملات سیاسی و اقتصادی روزانه با غرب دارند، نمیتوان با نسخه سختگیرانه گروه اول به نتیجه رسید.
سید ابراهیم رییسی، در اولین اظهارنظر پس از بازگشت از اجلاس شانگهای در جمع نخبگان شاهد گفته بودند: «متأسفانه شاهد بودیم که بعضیها واردات واکسن یا حتی پیوستن کشور به سازمان شانگهای را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند و حتی در جلسات رسمی نیز بر موضع خود پافشاری میکردند. در فاصله کوتاه سپریشده از دولت سیزدهم اتفاق خاصی نیفتاده که باعث افزایش واردات واکسن یا پذیرش عضویت کشورمان در سازمان شانگهای بشود، الا این که کشورهای همسایه و دوست ما دیدند که دیگر توجه ما صرفاً به غرب نیست و ارتباط با همسایگان و کشورهای منطقه اولویت سیاست خارجی ایران شده است.»
روز گذشته منابع خبری نوشتند: سازمان همکاری شانگهای یکی از نهادهای بین المللی است که به عضویت FATF در آمده است. عضویت این سازمان، مانند اکثر سازمانهای بینالمللی در این نهاد، به صورت «عضویت ناظر» است. این بدان معناست که این سازمان، به تمامی تعهدات و توصیههای FATF عمل میکند و نماینده این سازمان در تمام جلسات FATF شرکت خواهد کرد لکن حق رأی ندارد. بر این اساس، سازمان همکاری شانگهای باید تمام دستورالعملها، توصیهها و کنوانسیونهای مربوط به FATF را اجرایی کند. در همین راستا، اعضا نیز باید به تعهدات سازمان متبوع خود عمل کنند.
به باور ما دولت سیزدهم و شخص آیت الله رییسی برای اجرای برنامههای خود و سیاست نگاه به شرق، باید مسیر آرمانگرایی مطلوب را در پیش بگیرد و با حفظ عزت، حکمت و مصلحت به میز مذاکره بازمیگردد.