از جنگ و آوارگی تا عشق و زندگی
از جنگ و آوارگی تا عشق و زندگی

  میا کوتو، اهل کشور آفریقایی موزامبیک است، سرزمینی که قرن ها زیر سلطه امپراتوری پرتغال بود تا این که در پس جنبش ها و جنگ های استقلال طلبانه دهه ۶۰ و۷۰ میلادی در قاره سیاه، در سال ۱۹۷۵به اسقلال رسید، اما متاسفانه طبق رسم و روال آن سال ها، موزامبیک هم گرفتار حکومت های […]

 

میا کوتو، اهل کشور آفریقایی موزامبیک است، سرزمینی که قرن ها زیر سلطه امپراتوری پرتغال بود تا این که در پس جنبش ها و جنگ های استقلال طلبانه دهه ۶۰ و۷۰ میلادی در قاره سیاه، در سال ۱۹۷۵به اسقلال رسید، اما متاسفانه طبق رسم و روال آن سال ها، موزامبیک هم گرفتار حکومت های چپگرا و نفوذ شوروی و در نتیجه دچار فقر وهرج و مرج قومی و قبیله ای و در نهایت جنگ داخلی ویرانگر شد.
کتاب «دیار خوابگردی»،هم از همین شرایط حاکم بر موزامبیک، مایه و نشات گرفته و با زیبایی و شیوایی خاصی، با قلم میا کوتو شکل کرفته است. هر چند میا کوتو، در سال ۱۹۸۶مجموعه داستانی با نام، «صدا ها شب را ساخته اند» را منتشر کرد، اما با انتشار، «دیار خوابگردان» در سال۱۹۹۲ بود که نامش بر سر زبان ها افتاد. «دیار خوابگردان» از سوی نشر افق با ترجمه مهدی غبرایی در اختیار علاقه‌مندان به کتاب قرار گرفته که با استقبال روبرو شده و چاپ تازه آن هم به بازار آمده است.
دیار خوابگردی ماجرای جنگ داخلی موزامبیک و انسان‌هایی است که دار و ندار و کَس و کارشان را در جنگ از دست داده‌اند، اما احساس هم‌دردی، تعلق، عشقِ به زندگی و قدرت خارق‌العاده‌ی قصه و قصه‌گویی آن‌ها را زنده نگه می‌دارد. کتاب در واقع، تجمیعی از دو روایت موازی است که شخصیت‌های اصلی کتاب را می‌سازند. خیلی زود، مرز میان واقعیت و رویا، حقیقت و جادو، امروز و دیروز، مرگ و زندگی جابه‌جا می‌شود و خواننده خود را در فضایی شعرگونه می‌یابد. میا کوتو با تسلط به سبک رئالیسم جادویی، جهانی خلق می‌کند که مخصوص خودش است و در واقع، مخصوص همه‌ی ماست: ما با دیار خوابگردی طعم تلخ جنگ و آوارگی را می‌چشیم و از سوی دیگر، اولین عشق‌ها، بوسه‌ها، مرگ‌ها، اولین تجربه‌ی رویارویی با دریا، اولین ریشه‌های رفاقت را با تمام وجود تجربه می‌کنیم.
داستان درباره‌ پسری به نام مویدینگا و پیرمردی به نام طاهر هست که هر دو آواره‌ی جنگ، در اردوگاهی با هم هم‌ مسیر می‌شوند و در راه، اتوبوسی نیم‌سوخته پیدا می‌کنند و جسد مردی که کیفی کنارش افتاده و دفترهای خاطراتش توجه مویدینگا را جلب می‌کنند. این دو، مجذوبِ ماجرای مردی به نام کیندزو می‌شوند و هر شب، مویدینگا بخشی از نوشته‌هایش را می‌خواند. کتاب در واقع توالی‌ای است میانِ ماجرای طاهر و پسرک و کیندزو. داستان‌های کتاب چه واقعی و چه خیالی، طاهر و مویدینگا به دنیای رؤیا پناه می‌برند چون رؤیاها تنها چیزی است خودشان مالک آن‌ها می‌مانند. معلوم نیست رویابین و رویاگو کیست، معلوم نیست کی داستان می‌گوید و کی آن داستان را زندگی می‌کند.
مترجم فضای رمان را چنین ترسیم کرده است: «میا کوتو یک‌درمیان با تعریف هر رشته داستان تصویر هولناکی از کشوری به دست می‌دهد که جنگ، قحطی و قساوتِ بی‌معنا بدل به ویرانه‌اش کرده است. زندگی روزمره شخصیت‌هایش آکنده از نومیدی، جنون، بیم، توطئه‌های کوچک برای بقا، تجاوز و گسستگیِ روابط انسانی است.» (ص ۱۰) و دستِ آخر، تکلیف خواننده‌ای که رمانی را می‌خواند، روشن کرده است: «این رمانی است زیبا، هولناک، خشماگین و شاعرانه.» ( ص ۱۲) اینها همه در کشوری می‌گذرد که چیزی در حدود سیصدسال از تاریخش در استعمار گذشت و وقتی خواست طعم استقلال را بچشد، «در فاصله سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۲ درگیری‌های داخلی در این کشور سبب کشته شدن نزدیک به یک‌میلیون نفر از مردمش شد. در این مدت قحطی و بیماری نیز از گریبان مردم را گرفت. در نتیجه موزامبیک در آستانه انحطاط کامل قرار گرفت» (ص ۱۳) و اگرچه به‌مرور، «آرامش سیاسی پدید آمد، اما مردم هیچ‌گاه طعم رفاه و امنیت اجتماعی را نچشیدند.» (ص ۱۴)
«دیار خوابگردی»، درست در سالی نوشته و منتشر شد که جنگ‌های داخلی موزامبیک پایان یافت اما از آغاز و فصل یکم کتاب که «جاده ویران» نام دارد هم می‌توان فهمید چه روزهای تلخ و تاریکی بر این مردم گذشته است: جنگ تمام جاده را ویرانه کرده بود. کفتارها در کوره‌راه‌ها ویلان بودند و در میان خاک و خاکستر بو می‌کشیدند. چشم‌انداز به اندوه آمیخته بود، چنان‌که کسی تاکنون نظیر آن را ندیده بود. رنگ‌هایش به سق دهان می‌چسبیدند؛ رنگ‌هایی چرک، آن‌چنان کثیف و چرک که هر تازگی و طراوتی را از دست داده بودند و دیگر یارای آبی شدن نداشتند. اینجا آسمان تصورناپذیر شده بود و موجودات، حلقه‌به‌گوش و تسلیم مرگ، به زمین خو گرفته بودند. جاده‌ای که اکنون پیش چشم ما گسترده است به جاده دیگری برنمی‌خورد. فرسوده‌تر از قرن‌ها، یکه‌وتنها، بار همه مسافت‌ها بر دوش، دراز کشیده است. کنار جاده، اتومبیل‌های سوخته، بازمانده تاراج، در حال پوسیدن‌اند… پیرمرد و پسربچه‌ای در جاده به راه‌اند. سلانه‌سلانه گام برمی‌دارند، انگار از زمان تولد کارشان فقط سفر بوده است. مقصدشان نامعلوم است و بی‌سمت‌وسو، به انتظار آنچه پیش روست. از جنگ می‌گریزند؛ جنگی که همه کشور را آلوده کرده است… (ص ۱۸)
درباره‌ میا کوتو
دیار خوابگردی مثل کابوسی دوزخی هم می‌ماند؛ داستان‌ گرسنگی‌ها و تجاوزها و نیرنگ‌ها و تلاش برای بقا. این کتاب تصویری به‌غایت واقعی از مسئله‌ای مثل جنگ داخلی به دست می‌دهد. گرچه ماجرا در کشوری در آن‌سوی کره‌ی زمین با آدم‌هایی به‌کلی متفاوت از ما می‌گذرد، تصورِ دردها و امیدهاشان برای همه بسیار ممکن و روشن است. پیرنگ داستان میان دو روایت رفت و آمد می‌کند و پایانِ بسیار تکان‌دهنده‌اش، تا مدت‌ها در ذهن خواننده می‌ماند، به‌طوری که آدم دلش نمی‌خواهد تا مدتی کتاب دیگری به دست بگیرد. دوریس لِسینگ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات ۲۰۰۷ درباره‌ی این اثر گفته: به جرئت می‌گویم شبیه هیچ کتابی که تا امروز درباره‌ی آفریقا خوانده‌ام، نیست.
مهدی غبرایی از سرشناس‌ترین و در عین حال، پرکارترین مترجمان ایران است که کتاب‌هایی از نویسندگان برتر تاریخ ادبیات را در کارنامه‌ی خود دارد. او مترجم آثار ارنست همینگوی، خالد حسینی، ژوزه ساراماگو، دوریس لِسینگ، هاروکی موراکامی،کازئو ایشیگورو، اِروین یالوم، راینر ماریه ریلکه، میخائیل بولگاکف، جویس کرول اوتس، ادگار آلن پو، رومن گاری، ویرجینیا وولف، تامس هاردی و چارلز دیکنز است. او از سال ۱۳۶۰ به‌طور حرفه‌ای ترجمه می‌کند. دقت و وسواس او در ترجمه، هوشمندی در انتخاب اثر، و موفقیتش در انتقال روحِ اثر اصلی به زبان فارسی از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های مهدی غبرایی است.
میا کوتو متولد ۱۹۵۵، نویسنده‌ای سفیدپوست (با پدر و مادر مهاجر اهل پرتغال) و اهل موزامبیک است که علاوه بر رمان‌نویسی، شعر و فیلم‌نامه و داستان کوتاه هم در کارنامه‌اش دارد. او درگیر جریان‌های براندازی در موزامبیک علیه حکومت استعماری پرتغال بود. روزنامه‌نگاری کرده و مدیریت آژانس خبری موزامبیک را نیز به عهده داشته. کوتو در بسیاری از آثارش زبان پرتغالی را با اصطلاحات محلی و ساختارهای موزامبیکی درمی‌آمیزد: این یعنی نمونه‌ی جدیدی از روایت آفریقایی. زبانش سرشار از استعاره و نمادگرایی و ضرب‌المثل و ضدمثل است و بعدی شاعرانه دارد. آثار او یادآور آثاری نویسنده‌هایی مثل ژوآئو گیمارائس روزا و ژورژه آمادو است. کوتو تا امروز بیش از سی اثر در کارنامه‌ی خود دارد.