از خلوص انقلابی تا خالص‌سازی حزب‌اللهی
از خلوص انقلابی تا خالص‌سازی حزب‌اللهی
با عنایت به فراگیری شبکه‌های اجتماعی و وجود بیش از ۶۵ میلیون گوشی تلفن همراه فعال در ایران، بعید است که کسی تابحال افاضات یکی از به اصطلاح کارشناسان صداوسیما در شبکه افق را نشنیده باشد.

مهدی روحی مدیر مسئول – با عنایت به فراگیری شبکه‌های اجتماعی و وجود بیش از ۶۵ میلیون گوشی تلفن همراه فعال در ایران، بعید است که کسی تابحال افاضات یکی از به اصطلاح کارشناسان صداوسیما در شبکه افق را نشنیده باشد. آنجا که سرکار خانم دکتر ذوفنون با صدای بلند و رسا فریاد می‌زنند که مملکت مال ما حزب‌اللهی هاست، اما در کمتر از یک ثانیه خودش هم ازاین شدت بالای نژادپرستی یکه می‌خورد و برای اینکه اندکی از زهر سخنش بکاهد ادامه می‌دهد اینجا مملکت امام حسین است.
مثل همیشه پای مقدس ترین نام‌ها و شخصیت‌های تاریخ اسلام برای توجیح خالص سازی‌ها به میدان کشیده می‌شود تا اندک تلاش‌های باقی مانده برای حفظ دیانت مردم هم به باد داده شود.
اصل مطلب این است که نوشتن درباره این حرفهای بی‌ربط که فقط ممکن است از دهان یک آدم مجنون بیرون بیاد نتیجه‌ای جز شهرت بخشیدن به صاحب جنون ندارد. به همین خاطر حتی ارزش ندارد نام این خانم آورده شود، اما چون از نامش بگذریم نمی‌توانیم بر مرام مسمومش چشم بپوشیم.
کار به جایی رسیده که از «هرکس دوست نداره جمع کند بره» ، به نقطه «کل مملکت مال ماست» رسيده‌ايم. گویا مملکت را مادر برخی از این افراد زاییده‌اند و قبل از آنها ایران وجود خارجی نداشته است. در آیین این سیه‌روزان تمامیت خواه، منطق ارسطویی مزخرفی بیش نیست چون جایش را منطق حزب‌اللهی گرفته است که درواقع همان بی‌منطقی است. همان منطقی که بالا رفتن از دیوار سفارت را کاملا منطقی می‌داند، اما هیچ منطقی برای پایین آمدن از آن دیوار قائل نیست.
منطقی که در آن صداوسیما کارش را درست انجام نمی‌دهد و مایه ناامیدی این جماعت شده، آنهم درحالی‌که زمین و زمان را در دست دارند و ثانیه‌ای در صداوسیما نیست که از زیر ذره‌بین آنها رد نشود.
اما دلیل این اظهارات سخیف، بی‌مایه و غیرمنطقی چیست؟ به عقیده نگارنده این رفتارها سه دلیل بیش‌تر ندارد.
یا مطرح کنندگان این حرفها دیوانه‌اند که خب در این صورت بر آنها حرجی نیست و دقیقا از این بابت است که اکثر قریب به اتفاق مهمانان صداوسیما از میان همین دیوانگان انتخاب می‌شوند، چون از قدیم گفته‌اند دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.
دلیل دیگر می‌تواند عطش شدید این افراد برای دیده شدن در جهان دیجیتال امروز باشد که فرصت مشهور شدن و مشهور ماندن بسیار کم است. از آنجا که در این دنیای رنگارنگ، مطاع‌شان خریدار ندارد و کسی سراغی از این دکان نمی‌گیرد برای دیده شدن دست به هرکاری می‌زنند. به هرحال خانم دکتر پس‌فردا با این شرم‌نامه در محله برای خودش صاحب نام و نانی می‌شود و برایش فرقی نمی‌کند مردم به خاطر بلاهتش او را با انگشت نشان دهند، همین‌که خطاب انگشت‌های اشاره باشد برایش کافی است. اما دلیل دیگر را باید در ارزش گذاری مزخرف‌گویی و شکاف افکنی در ایران امروز جستجو کرد. چند صباحی است کار به جایی رسیده که هرکسی نادان تر و بی تجربه تر باشد، صاحب جاه و مقام بالاتری می‌شود. هرچه تندگوتر و بی‌ادب تر باشد، بیشتر مورد توجه گروه خالص ساز قرار می‌گیرد و هرچه حرفهایش بی‌ربط‌تر و بی مایه تر باشد، بر صدر می‌نشیند و چند صباحی که بگذرد به او صفت تئوریسین می‌دهند. از همان تئوریسین هایی که می‌خواهد کاخ سفید را به حسینیه بدل نماید یا از دل ده دلاری آمریکا ساختگی بودن سفر به ماه را استنتاج کند.
در این مورد خاص، یعنی خانم دکتر پژوهشگر و سخنور، هرسه دلیل باهم در جریان است. یعنی با دیوانه‌ای طرفیم که برای سلبریتی شدن هر مزخرفی را به زبان می‌آورد و خیلی منطقی و حق به جانب به دوربین نگاه می‌کند.
البته به عقیده من رفتار این خانم نیست که مایه تاسف است زیرا از کوزه همان برون تراود که در اوست. آنچه بیش از همه مرا می‌آزارد آن مجری گنگی است که مثل مترسک روبروی این فرد نشسته و در برابر توهینی که به خودش و ملت ایران می‌شود سکوت اختیار می‌کند و حتی جرات ندارد اخم کند. خطر امثال این مجری از خطر خانم دکتر به مراتب بیشتر است، چون تکلیف این ملت با امثال او روشن نیست و این دست افراد برای خرده نانی همه حیثیت این ملت را در طبق گذاشته و به تندروترین افراد تعارف می‌کنند.
بیچاره جمهوری اسلامی ایران که از خلوص انقلابی رزمندگانش در اوایل انقلاب به خالص سازی درماندگانش در اوج پختگی رسیده است.

  • نویسنده : ارسالی از مهدی روحی