از شعارهای راهبردی تا راهبردهای شعاری
از شعارهای راهبردی تا راهبردهای شعاری

گروه سیاسی استراتژی یا راهبرد در اصطلاح، به هدف کلان و بلندمدتی گفته می‌شود که برای رسیدن به آن باید در چند سطح و لایه، برنامه نوشت و چند سال هم این برنامه‌ها را اجرا کرد تا به نقطه مورد نظر رسید و برای همین بنیانگذار فقید انقلاب(ره) و همچنین مقام معظم رهبری حَفِظَهُ اللهُ […]

گروه سیاسی

استراتژی یا راهبرد در اصطلاح، به هدف کلان و بلندمدتی گفته می‌شود که برای رسیدن به آن باید در چند سطح و لایه، برنامه نوشت و چند سال هم این برنامه‌ها را اجرا کرد تا به نقطه مورد نظر رسید و برای همین بنیانگذار فقید انقلاب(ره) و همچنین مقام معظم رهبری حَفِظَهُ اللهُ همواره شعارهایی راهبردی در حوزه‌های مختلف اجرایی، قضایی، دینی و فرهنگی طرح کرده و می‌کنند و وظیفه دولت‌ها، قوه قضاییه، مجلس و نهادهای فرهنگی است که برای رسیدن به آن شعارهای راهبردی و تحقق آن در بستر واقعی جامعه، با کمک گرفتن از پروژه‌های عملیاتی اقدام کنند.
جای تأسف است که امروز به موازات «شعارهای راهبردی» مقامات حکومتی، با موضوعی به نام «راهبردهای شعاری» مواجه هستیم که غالباً مدیران دولتی و حتی قضایی یا نظامی آن را طرح می‌کنند و مدت‌ها از زمان آن می‌گذرد و به‌رغم این‌که بودجه و اعتبارات قابل توجهی هم سالانه در پوشش رسیدن به آن دریافت می‌کنند، اما حرکت به سمت تحقق این راهبردها لاک‌پشتی و به‌غایت کُند است و دلیل آن نیز فقدان راهکارهای عملی و برنامه است گویا که تنظیم‌کنندگان این راهبردهای شعاری، تنها مقصد و منظورشان، طرح شعار و نمایش بود و این‌که سالانه از بودجه عمومی، رقمی هم دریافت کنند. همین.

یکی از این راهبردهای شعاری دولت الکترونیک است اما دولت الکترونیک دقیقاً چیست و ما در چنین دولتی به‌دنبال چه چیزی هستیم؟ حدود دو دهه است -از دو سال پایانی دولت دوم اصلاحات- که اصطلاح دولت الکترونیک یا E-government (که گاهی آن را مخفف کرده و به شکل e-gov به کار می‌برند) در نامه‌ها و بخشنامه‌های اداری دیده می‌شود و درباره‌ی آن زیاد می‌شنویم.
این طرح از آنجایی شروع شد که کشورهای مختلف با گسترش فناوری اطلاعات کوشیده‌اند از شکل فیزیکی اداره‌ دولت فاصله بگیرند و به‌تدریج کارها را با کمک گرفتن از شبکه انجام دهند. براین اساس می‌توان گفت این وضعیت، یک روند جهانی است که حدود یک دهه قبل از آنکه در ایران آغاز شود در کشورهای توسعه‌یافته شروع شده بود و ریشه در نظریه معروفی به نام «جبر فن‌آورانه» دارد. اگر خبرها را دنبال کنید مدام می‌شنوید که مسئولان کشور ادعا می‌کنند برنامه‌هایی را در زمینه‌ی توسعه و تقویت دولت الکترونیک تدوین کرده‌اند و به دنبال پیاده‌سازی آن‌ها هستند و البته مسیر مسیری درست است.
اما تعریف دولت الکترونیک چیست؟ دقیقاً باید چه اتفاق‌هایی بیفتد و چه گام‌هایی برداشته شود تا بتوانیم بگوییم یک دولت به سمت الکترونیکی شدن حرکت کرده است؟
اصطلاح «دولت الکترونیک» بر این مفهوم تمرکز دارد که دولت‌ها در همه‌ حوزه‌های عملکرد و فعالیت خود از ابزارهایی که فناوری اطلاعات و ارتباطات در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد استفاده کنند و به‌طور ویژه، ابزارهای شبکه‌سازی که اینترنت و تکنولوژی‌های وابسته‌ی آن در اختیار دولت‌ها قرار می‌دهند این توانایی را دارد که ساختار و عملیات دولت‌ها را متحول و دگرگون سازد و در همان دوسال پایانی دولت اصلاحات و دو سال نخست دولت احمدی‌نژاد ساختار اداری کشور به کامپیوترهایی که به شبکه اینترنت وصل بودند، مجهز شدند و بنا بر این شد که بخشی از بوروکراسی زائد، به این شکل حذف شود اما تا امروز، شاهد موازی‌کاری، حضور ارباب رجوع به اداره و سازمان خدمات دهنده و دردسرهایی دیگر چون قطع شبکه مواجه هستیم و کسی پاسخی به آن نمی‌دهد.
به عبارت واضح و به‌رغم اعتباراتی که خارج از حساب است و به طرح دولت الکترونیک تخصیص یافت و به‌رغم این‌که پشتوانه قانونی این طرح هم در برنامه‌های توسعه به‌کرات آمده، اما هنوز چشم‌انداز دقیقی برای تحقق کامل این راهبرد دیده نمی‌شود و هنوز دولت‌های ما با وجود زیرساخت‌های فنی و فیزیکی که دارد، الکترونیکی نشده است.
آنچه که به ابهام افزوده و آینده دولت الکترونیک را بیشتر زیر سوال برده است این است که نمایندگان مجلس به دنبال اجرای طرح صیانت از کاربران فضای مجازی هستند، طرحی که هیچ ارتباطی با نامش ندارد و به نظر می‌رسد تنها با هدف قطع کامل یا وصل قطره‌چکانی شبکه اینترنت جهانی و پناه بردن به اینترانت و اینترنت ملی است.
سوال ما از نمایندگان و دولت این است که تکلیف زیرساخت‌های ایجاد شده و اعتباراتی که برای برنامه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی دولت الکترونیک هزینه شد چه خواهد شد و جای شبکه ملی اطلاعات که هنوز کارآمدی خود را نشان نداده در پازل دولت الکترونیک کجاست؟
سوال بعدی ما این است که زیرساخت‌های دولت الکترونیک و سامانه‌های آن باید در معرض دسترسی آسان در میان شهروندان باشد و اگر بنا باشد پیام‌رسان‌های خارجی محبوبی که امروز در میان شهروندان بسیار پرطرفدار است و بسیاری از ساختارهای سازمانی دولت از طریق همین پیام‌رسان‌ها با مردم در ارتباط هستند، قطع یا محدود شود، مسیر پیوند این ساختارها با مردم در کدام پیام‌رسان قدرتمند داخلی باز خواهد شد؟