از فیلیپ راث تا جوی ویلیامز
از فیلیپ راث تا جوی ویلیامز

مجله نیویورکر به رسم هرساله و با نزدیک شدن به سال میلادی جدید بهترین آثار داستانی و مستند سال را اعلام کرده است. معمولاً در روزهای پایانی سال میلادی بسیاری از مجلات و روزنامه‌های معتبر فهرستی از بهترین کتاب‌های چاپ شده در طول سالِ گذشته را به مخاطبان خود معرفی کرده است. به اعتقاد مجله […]

مجله نیویورکر به رسم هرساله و با نزدیک شدن به سال میلادی جدید بهترین آثار داستانی و مستند سال را اعلام کرده است. معمولاً در روزهای پایانی سال میلادی بسیاری از مجلات و روزنامه‌های معتبر فهرستی از بهترین کتاب‌های چاپ شده در طول سالِ گذشته را به مخاطبان خود معرفی کرده است. به اعتقاد مجله نیویورکر به عنوان یکی از معتبرترین مجلات ادبی در کشور آمریکا کتاب‌های زیر بهترین‌‌های حوزه داستان و مستند در یک سال گذشته هستند:

«دوگُل» نوشته جولیا جکسون
ژنرال «شارل دوگُل» رئیس جمهور سابق فرانسه یکی از چهره‌های اصلی مبارزه فرانسوی‌ها علیه اشغالگری نازی‌ها در دوران جنگ جهانی دوم بود. جکسون در این کتاب بیوگرافی از دوگُل، جزئیات بیشتری از شخصیت این چهره سیاسی نظامی سابق کشور فرانسه را به تصویر می‌کشد. در این کتاب دست‌نوشته‌ها، خاطرات، و منابع تاریخی موجود در آرشیو کشور فرانسه در اختیار مخاطبان کتاب قرار گرفته است.

«سِگو: یک رمان» نوشته مریسه گونده
داستان این کتاب در سال‌ ۱۷۹۷ میلادی در پادشاهی سِگو اتفاق می‌افتد که مردمان این کشور توسط عاملان حکومت و کشیشان مذهبی اداره می‌شوند. به تدریج مقاومتی در قاره آفریقا برای احیای فرهنگ این قاره شکل می‌گیرد. در راس قانون‌گذاری این کشور پادشاه به همراه چهار فرزند خود قرار دارند. نویسنده می‌گوید داستان این رمان بر اساس حوادث واقعی نوشته شده است.

«بوهمیا بالایی: کتاب خاطرات» نوشته هایدن هررا
والدین هایدن هررا بیش از پنج بار ازدواج کرده است و به نوعی بیشتر از نگهداری از فرزندانشان به سرنوشت و تفریح خود فکر می‌کنند. وقتی نویسنده تنها سه سال سن داشت، والدینش جدا می‌شوند و او به همراه خواهرش به نیویورک مهاجرت می‌کنند تا با مادر و البته ناپدری‌شان زندگی کنند. آنها تنها در ایام تابستان می‌توانند پدرشان را ملاقات کنند. آنها مجبورند با بچه‌های همسایه‌ دنیای خیالی خود را بسازند که نامش را «بوهمیا بالایی» گذاشته‌اند.

«زنده باد پست هورن» نوشته ویجیدیس جورت ترجمه شارلوت بارسلوند
الینور ۳۵ ساله مشاور رسانه‌‌ای در زندگی شخصی و کاری خود خیلی احساس خوبی ندارد و اخیراً دچار افسردگی شده است و برای خروج از این وضعیت به دفترچه خاطراتش پناه می‌برد که چشمش به زنی می‌افتد که نمی‌تواند نامش را به خاطر بیاورد. وقتی همکارش یک‌شبه ناپدید می‌شود، کارهای جدیدی به او سپرده می‌شود که زندگی‌اش را وارد مرحله جدیدی می‌کند. او برای ملاقات اتحادیه کارگران پست کشور نروژ به این کشور سفر می‌کند.

«آزاد: یک کودک و یک کشور در پایان تاریخ» نوشته لی یپی
یپی ۱۱ ساله در کشور آلبانی تحت حکومت نظام کمونیستی نمی تواند آینده‌ای را تصور کند که از پیش تعیین شده است. وقتی مجبور است به تندیس و مجسمه جوزف استالین وفادار باشد، با اعدام‌های جدید در جریان تظاهرات دانشجویی روبه‌رو می‌شود. کمونیسم نمی‌تواند آرمان‌شهری را که وعده‌اش را داده است، برای مردم فراهم کند. یپی در این کتاب سوالاتی مهم درباره رابطه هویت و ارزش، سیاست و شخصیت انسان‌ها و هزینه‌های آزادی مطرح می‌کند.

«آشفتگی» نوشته جوی ویلیامز
«کریستن» شخصیت اصلی داستان در سن نوجوانی خود قرار دارد و مادرش اعتقاد دارد دارای نیروی خارق‌العاده‌ای است چون از مرگ به زندگی بازگشته است. او نمی‌ تواند دوران تحصیل خود را در مدرسه با موفقیت سپری کند و وقتی مادرش ناپدید می‌شود راهی سفری می شود که او را با ساکنانی آشنا می‌کند که آنها را دختر بزرگ خطاب می‌کنند. با همراهی این گروه تصمیم می‌گیرد با افرادی مبارزه کند که دشمن طبیعت و محیط زیست هستند.

«عشق دیوانه: مقدمه‌ای بر اُپرا» نوشته ویون شواتزر
در این کتاب تاریخچه‌ کاملی از هنر خوانندگی اُپرا از سال‌های ابتدایی شکل‌گیری آن در سال ۱۶۰۷ میلادی تا دوران معاصر ذکر شده است که نوعی سفرنامه هنری به تاریخ اُپراست. شوارتز موسیقی‌دان و منتقد هنری در این کتاب برای خوانندگان خود نکات مهمی از آهنگسازی در اپرا و مشاهیر این حوزه را در دسترس گذاشته است.

«تام استاپِرد» نوشته هرمیون لی
استاپِرد یکی از چهره‌های معاصر بریتانیا در رشته فیلم‌نامه و نمایش‌نامه است که به ایجاد آثاری خلاقانه با تمرکز و توجه به زبان‌شناسی مشهور است. وی همچنین برنده جوایزی همچون جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی شده ‌است. نویسنده در این کتاب بیوگرافی زندگی استاپرد را از دوران تولدش در چکسلوواکی و فرار خانواده‌اش از حکومت نازی‌ها به کشورهای سنگاپور و هند و بازگشت به انگلیس روایت کرده است.

«رمان ۱۱، کتاب ۱۸» نوشته داگ سولستاگ ترجمه اسویر لینگستاد
جورن هانسن خزانه‌دار محترم شهر است که در سن ۵۰ سالگی قرار دارد و در اینجای داستان از همسر و دو پسرش جدا شده است تا با همسر جدید خود در شهری کوچک زندگی کند. با گذشتن زمان رابطه جدیدشان نیز به سردی می‌گراید و زندگی او چهار سال در تنهایی سپری می‌شود. مجبور می‌شود وارد مرحله جدیدی از زندگی خود همراه با خطرات و درگیر شدن با انسان‌های خطرناک شود.

«تئاتر سابت» نوشته فیلیپ راث
فیلیپ میلتون راث یکی از بزرگترین رمان‌نویسان یک قرن گذشته کشور آمریکا محسوب می‌شود که در این رمان داستانی کمیک درباره شخصیتی به نام «میکی سابت» به عنوان یک قهرمان حماسی تعریف می‌کند. این شخصیت از یک نقاش یهودی الهام گرفته شده است که عروسک گردان تئاترهای شبانه است که با مرگ معشوقه‌اش دچار دگرگونی‌های شخصیتی می‌شود.

 

رویداد
رقابت سینمای ایران و ژاپن از کن تا اسکار
دو فیلم «قهرمان» و «ماشین منو بران» به عنوان دو نماینده اصلی سینمای آسیا در فصل جوایز سینمایی و جوایز اسکار رقابت نزدیکی را پیگیری می‌کنند.
رقابت سینمایی ایران و ژاپن در سال جاری میلادی از هفتاد و چهارمین دوره جشنواره فیلم کن آغاز شد، جایی که فیلم‌ «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی و «ماشین منو بران» به کارگردانی «ریوسوکی هاماگوچی» هر دو در بخش رقابتی اصلی نامزد کسب نخل طلا بودند و در نهایت فرهادی موفق به کسب جایزه بزرگ هیات داوران (دومین جایزه مهم پس از نخل طلا) شد و ساخته «هاماگوچی» نیز ۳ جایزه بهترین فیلمنامه، فیپرشی و جایزه کلیسای جهانی را به خود اختصاص داد.
در چهاردهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک نیز ایران و ژاپن با نامزدی در ۷ شاخه پیشتاز بودند و دو فیلم «قهرمان» و «ماشین منو بران» هر کدام در ۴ شاخه بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و همچنین بهترین بازیگر مرد شانس دریافت جایزه داشتند و در نهایت جایزه بهترین فیلم و فیلمنامه به ژاپن رسید و اصغر فرهادی هم جایزه بهترین کارگردانی را به خود اختصاص داد.
در ادامه «قهرمان» و «ماشین منو بران» به ترتیب به عنوان نماینده رسمی سینمای ایران و ژاپن در نود و چهارمین دوره جوایز سینمایی اسکار انتخاب شدند. کمپانی آمازون پخش فیلم «قهرمان» را در آمریکا بر عهده گرفت و کمپانی رقیب یعنی نتفلیکس هم حق پخش فیلم ژاپنی را در آمریکا در اختیار گرفت.
«قهرمان» تا به امروز از سوی هیات ملی نقد آمریکا (NBR) برنده بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلمنامه سال شده و همچنین نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی (غیرانگلیسی زبان) سال از سوی جوایز گلدن گلوب، انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، انجمن منتقدان هالیوود، جوایز انجمن منتقدان فیلم لاس وگاس، انجمن منتقدان فیلم تگزاس شمالی، جوایز انتخاب منتقدان، جوایز فیلم ستلایت (بهترین فیلم و فیلمنامه اصلی)، انجمن منتقدان سنت لوئیس، انجمن منتقدان فیلم واشنگتن دی‌سی و اتحادیه زنان روزنامه‌نگار سینمایی شده است. از سوی دیگر فیلم سینمایی «ماشین منو بران» به تازگی از سوی جوایز انجمن منتقدان فیلم نیویورک و لس آنجلس به عنوان بهترین فیلم سال انتخاب شده است و از سوی انجمن منتقدان آتلانتا، شیکاگو واشنگتن دی‌سی برنده بهترین جایزه بهترین فیلم خارجی سال بوده، ضمن این که از چند انجمن سینمایی دیگر در آمریکا نیز نامزد کسب جایزه بهترین فیلم بین‌المللی شده است. این فیلم در جوایز گلدن گلوب نیز در شاخه بهترین فیلم و بهترین فیلم بین‌المللی نامزد کسب جایزه است.

 

روزی که آیین زرتشت دین رسمی ایران اعلام شد
۲۱ دسامبر ۲۳۳ میلادی و در شب یَلدا، اردشیر پاپکان ـ شاه ساسانی وقت در مراسمی به این مناسبت، آیین زرتشت را دین رسمی ایرانیان اعلام داشت و خواست که همه آتشکده های خاموش روشن شوند، مجموعه اوستا تکمیل و در دسترس قرارگیرد. این نخستین بار بود که ایران دارای دین رسمی می شد. اردشیر در آن مراسم (مراسم ۲۱ دسامبر ۲۳۳) همچنین توصیه کرد که ایرانیان «زادروز» خودرا جشن بگیرند تا گذشت زمان را از یاد نبرند، بدانند که عُمر انسان محدود است و نیکی کنند. وی گفته بود که نیاکان ما ـ جشن تولّد را مرسوم داشتند تا بستگان جمع شوند و اتحاد فامیل سست نشود. به علاوه، این مراسم به سالخوردگان یادآور می شود که دارند به پایان عُمر نزدیک می شوند و باید نام نیک از خود بیادگار بگذارند که از عوامل سربلندی بازماندگان است. باید در این مراسم به جوانترهای فامیل اندرز دهند ـ اندرزهایی از تجربه های خودشان. ۱۳ قرن پس از اردشیر ساسانی، شاه اسماعیل صفوی «شیعه اثنی عشری» را مذهب رسمی ایران اعلام داشت.