بعد از ماجرای عجیب رفتن استراماچونی از ایران و رها کردن نیمکت آبی پوشان، این فرهاد مجیدی بود که ریسک بالایی به خرج داد و هدایت استقلال را برعهده گرفت. اما تا به اینجای کار استقلال مجیدی عملکرد پرفراز و نشیبی داشته و به خصوص در سه دیدار گذشته، دست به حراج امتیازات […]
بعد از ماجرای عجیب رفتن استراماچونی از ایران و رها کردن نیمکت آبی پوشان، این فرهاد مجیدی بود که ریسک بالایی به خرج داد و هدایت استقلال را برعهده گرفت. اما تا به اینجای کار استقلال مجیدی عملکرد پرفراز و نشیبی داشته و به خصوص در سه دیدار گذشته، دست به حراج امتیازات این تیم زده تا استقلال مقابل حریفان نه چندان قدرتمند و مدعی خود، ناکام در کسب پیروزی بماند.
در نیم فصل نخست این رقابت‌ها، استقلال با هدایت استراماچونی موفق شده بود گل‌گهر سیرجان را با حساب دو بر یک شکست بدهد و سایپا را با نتیجه ۴ بر صفر از سد راه بردارد، اما حالا با حضور فرهاد مجیدی مقابل گل‌گهر با حساب یک بر صفر باخته و مقابل سایپا متوقف میشود. همچنین برابر فولاد در بازی رفت، به یک تساوی رسید، ولی در بازی برگشت سه امتیاز را به حریف اهوازی تقدیم کرد.
این شرایط به همراه حواشی باورنکردنی که توسط فرهاد طی چند روز گذشته رقم خورده، وضعیت سختی برای استقلال ساخته است. البته بی‌میلی و بی‌انگیزگی مفرط بازیکنان در میدان که برآمده از اتفاقات درون رختکن است، به همراه افزایش بی‌رویه تعداد مصدومان، شرایط را برای فرهاد مجیدی دشوار می‌کند و هواداران را در موضع ضعف قرار می‌دهد؛ زیرا آنها به جای لذت بردن از موفقیت‌های تیم خود، مشغول تماشای پیروزی و ادامه صدرنشینی پرسپولیس هستند. پرسپولیسی‌ها سرگرم دروکردن امتیازات هستند و استقلالی‌ها همین‌طور در جدول رده‌بندی پایین‌تر می‌روند. روندی که ممکن است سهمیه آسیایی را از تیم آبی‌پوش پایتخت بگیرد. آنها می‌توانستند در همین دو بازی، قدرت خود برای نزدیک شدن به پرسپولیس را بالا ببرند، ولی اتفاقاتی افتاد که آنها در بازگشت به لیگ و از مجموع ۶ امتیاز در دو بازی گذشته و شانس رسیدن به رده دوم تنها یک امتیاز داشت کردند و حالا در مکان پنجم رده‌بندی لیگ حاضر هستند.
با این حال تمام آن دستاورد‌ها از جمله بازی‌های زیبا و قدرتمندانه‌ای که در نیم فصل نخست توسط استراماچونی و بازیکنان تیم حاصل شده بود، توسط فرهاد مجیدی به باد می‌رود و انگار راهی برای پیشگیری از آن نیست. باید دید استقلال با فرهاد مجیدی می‌تواند کار بزرگی انجام بدهد یا قرار است باز هم شاهد و ناظر ادامه افت استقلال باشیم.
مراقب باش نکونام از تو محبوب‌تر نشود
«درباره محبوبیت کسانی حرف می‌زنند که حتی با سابقه زیاد نتوانستند در دل مردم جای بگیرند! من به این حسادت‌ها عادت کردم. سابقه داشته به ورزشگاه رفتند و کسی تشویق‌شان نکرده و بعد طلبکار شدند که چرا کسی اسم‌شان را در ورزشگاه صدا نکرده؟! به من چه ارتباطی دارد که با ۲۰۰ بازی ملی در کوچه و خیابان و ورزشگاه آن طور که ادعا دارید، تحویل‌تان نمی‌گیرند؟ یا اینکه نمی‌دانم چرا این‌قدر اینستاگرام من برای این آقایان مهم است؟ آنقدر که این‌ها درباره این مسائل سطحی و چیپ حرف می‌زنند، برای خودم این مسائل مهم نیست.» این بخشی از مصاحبه فرهاد مجیدی بعد از تساوی استقلال مقابل سایپاست. جایی که انتقادها به سرمربی جوان استقلال به بیشترین حد خود رسیده و حتی شایعاتی مثل دادن اولتیماتوم به او از سوی مدیریت باشگاه هم شنیده میشود. اما مجیدی که به شدت تحت فشار قرار دارد، به جای دادن پاسخ منطقی، تصمیم گرفته وعده‌های عجیب و غریب به هواداران استقلال بدهد.
او مدعی شده که با استقلال، هم سهمیه آسیا را می‌گیرد، هم قهرمان جام حذفی میشود و هم از گروهش در آسیا صعود می‌کند. کاش مجیدی حداقل فقط یکی از این وعده‌ها را می‌داد و روی همان یکی تمرکز می‌کرد، هرچند عمل کردن به یکی از این وعده‌ها هم در شرایط فعلی استقلال، کار آسانی نیست. آبی‌ها حالا در لیگ برتر ۵ رقیب برای کسب سهمیه آسیا دارند، چهار تیم قدرتمند دیگر در جام حذفی هستند که می‌خواهند قهرمان این مسابقات شوند و خب صعود از آسیا هم هرگز کار آسانی نبوده. مشکل اصلی مصاحبه مجیدی اما حتی این وعده‌ها نیست. جایی است که او به منتقدانش حمله می‌کند و به آنها طعنه می‌زند. به نظر می‌رسد مخاطب او در این مصاحبه محمود فکری و جواد نکونام هستند. فکری کسی است که چندماه پیش، مدیران استقلال قبل از یکی از بازی‌های این تیم از او تقدیر کردند اما فکری ازاین که اصلا دیده نشد و توسط هواداران تشویق نشد حسابی گله کرد. او یکی از منتقدان جدی مجیدی هم هست. مخاطب دوم مجیدی هم قطعا نکونام است که رکورددار بازی ملی است اما به عقیده مجیدی، او را در کوچه و ورزشگاه و خیابان تحویل نمی‌گیرند. به صحت و سقم ادعای مجیدی کاری نداریم اما این را حس می‌کنیم که وضعیت محبوبیت او و نکونام در میان هواداران استقلال در حال تغییر است. کاش خودش هم این شرایط حساس و خطرناک را درک کند!
