سایه برین روزنامه نگار – «محمدباقر قالیباف»، رئیس مجلس شورای اسلامی با حضور در جمع فعالان اقتصادی ایرانی مقیم آفریقای جنوبی، پیرامون مسائل مختلف با آنان گفتگو کرد. وی در این دیدار با تاکید بر نقش تاثیرگذار و غیرقابل انکار ایرانیان خارج از کشور در تصمیمگیریهای کلان ایران اظهار داشت: «چرا نباید مطابق با قوانین و مقررات جمهوری اسلامی برای ایرانیان خارج از کشور، فرصتی فراهم شود که نمایندگانی در مجلس شورای اسلامی داشته باشند؟ به گونهای که مثلاً ایرانیان مقیم در آفریقای جنوبی یا سایر مناطق در یک کار ستادی، انتخابات برگزار کرده و نمایندگانی برای حضور در مجلس شورای اسلامی انتخاب کنند تا مسائل مرتبط با آنها را دنبال کنند.»
وی عنوان کرد: «وقتی توقع داریم در هر شرایطی ایرانیان مقیم خارج از کشور تبادل اقتصادی داشته باشند، لازمه آن این است که نماینده آنها در مجلس نیز حضور داشته باشد و موضوعات مربوط به آنها را دنبال و حل کند.»
البته ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که قالیباف، تمام ایرانیها را در یک دسته بندی قرار نداد و تشریح کرد: «باید به این نکته توجه کنیم که ایرانی خوب و بد نداریم و نباید آنها را تقسیمبندی کنیم چرا که این کار منصفانه نیست. البته آنهایی که برای براندازی جمهوری اسلامی تلاش میکنند را در این مجموعه قرار نمیدهیم.»
با توجه به اینکه این پیشنهاد مصادف با اتمام مهلت مرحله پیش ثبت نام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی مطرح میشود، نمیتوان آن را تصمیمی جهت جذب رایدهنده نمایندگی مجلس شورای اسلامی انگاشت. در نظر گرفتن فرصت تکمیلی برای به عینیت پیوستن این پیشنهاد نیز کمی بعید است؛ پس در این شرایط راحتتر میتوان در خصوص این پیشنهاد، نکاتی را ذکر کرد.
اولا درست است که کشیدن خطکش میان ایرانیان داخل کشور و خارج کشور صحیح نیست و تمام ایرانیها در اقصی نقاط جهان به یک میزان شرایط بهرهبرداری از قوانین را دارند، اما این نکته را نیز باید در نظر گرفت که امروز شرایط خروج از کشور، از حدود طبیعی و نرمال خود خارج شدهاست. یعنی در مواجهه ابتدایی با این پیشنهاد، شاید اینطور به نظر برسد که در مقام مقایسه با دیگر کشورهای جهان، اتخاذ این تصمیم حاوی استانداردهای بینالملی نیست و تا جایی که در حدود اطلاعات نویسنده این سطور است، سایر کشور برای افراد خارج از مرز خود حق رای دادن و تصمیمگیری در مسائل کلان کشور را قائل میشوند، اما نماینده جدایی برای آنها تعریف نمیکنند. اما در خصوص ایرانیها، با توجه به بحران خروج گسترده از کشور، که مخصوصا گریبان قشر تحصیلکرده و مرفه جامعه را گرفتهاست، شرایط بررسی چیز دیگری است. هدف این متن ریشهیابی علت مهاجرتهای گسترده و تاختن به آن نیست اما این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که کشور ایران امروز درگیر این مسئله جدی است و دانشگاهیها، افراد متمکن از لحاظ مالی، ورزشکاران و هنرمندان، پرچمدار تمایل به خوج از کشور هستند. در چنین شرایطی که خلاف نرم معمول تمام دنیاست، اتفاقا باید قانون خلاف نرم هم تصویب کرد. چون تنها کشور یا جزو تنها کشورهایی هستیم که دچار این حجم وسیع مهاجرت شدهایم، برخورداری مهاجران از نماینده در مجلس شورای اسلامی ایده بدی به نظر نمیرسد. فقط اینکه چون لازم است یک نماینده، به جهت آشنا بودن به مسائل و خواستههای طیفی که رساندن صدای آنها به حاکمیت را برعهده گرفته حتما از همان طیف باشد، روی معیار انتخاب نماینده ایرانیان خارج از کشور باید فکر شود.
ذکر یک نکته مخالف با این ایده نیز ضروری است و آن هم فراهم شدن شرایط مساعدتر و سهلتر جهت مهاجرت پس از اتخاذ این تصمیم است. چرا که خروج فکر خلاق، سرمایه و نیروی انسانی از کشور، مجموعا اتفاق خوبی نیست و اولین چیزی که اولویت دارد، پیشبینی تمهیدی جهت جلوگیری از ادامه این بحران است. یعنی باید به این برسیم که میل به مهاجرت چرا بیشتر شده و افراد مهاجر، چه میخواهند که در سایر جهان دنبالش میگردند؟ سپس با توجه به علل حاصله از ریشهیابی، تصمیمات بازدارنده را اتخاذ کنیم.
جمعبندی مطالب فوقالذکر یعنی با توجه به اینکه به تحقق پیوستن این ایده با در نظر گرفتن بازه زمانی مطرح شدن آن قریب است، فرصت حداقل یکساله برای در نظر گرفتن نکاتی که در این مطلب ذکر شد کافی به نظر میرسد و این هم اتفاق خوبی است.
- نویسنده : ارسالی توسط سایه برین