اسطوره های دیروز، کنشگران امروز، حافظان فردا
اسطوره های دیروز، کنشگران امروز، حافظان فردا

    نیلوفر منصوری- دبیر گروه اجتماعی/ تشبیه زن به زمین به واسطه ویژگی زایش و پروراندن از گذشته های دور رایج بوده؛ تشبیهی مناسب که به مسئولیت های سنتی زنان و دختران اشاره دارد. تاریخ به خوبی این موضوع را بیان کرده و نشان داده که از ابتدای تاریخ زنان و دختران به‌عنوان پرورندگان […]

 

 

نیلوفر منصوری-
دبیر گروه اجتماعی/

تشبیه زن به زمین به واسطه ویژگی زایش و پروراندن از گذشته های دور رایج بوده؛ تشبیهی مناسب که به مسئولیت های سنتی زنان و دختران اشاره دارد. تاریخ به خوبی این موضوع را بیان کرده و نشان داده که از ابتدای تاریخ زنان و دختران به‌عنوان پرورندگان غذا، جمع‌ آوری ‌کننده آب و سوخت و پرستار دیگران ایفای نقش کرده ‌اند. بر همین اساس است که انتظار اهمیت دادن به مشکلات زیست محیطی در زنان نسبت به مردان بیشتر است. به همین جهت سال‌ هاست که در مورد نقش زنان و به ‌خصوص روستانشینان و لازمه حضور آنها در عرصه ‌های مختلف به خصوص حفاظت از محیط‌ زیست صحبت می ‌شود. در همین زمینه گفت وگوی روزنامه جمله را با طیبه سیاوشی شاه عنایتی، عضو پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس دهم شورای اسلامی را بخوانید:

همیشه گفته می‌ شود نقش زنان به عنوان نیمی از جامعه، در توسعه و پیشرفت جوامع و محافظت از منابع طبیعی و محیط‌ زیست نقش مهمی ایفا می کنند؛ اما در حقیقت حضور کمرنگی در این بازی دارند و نمی دانند که نقش و جایگاهشان کجاست، اصل ماجرا چیست، آیا واقعا زنان در حفاظت از محیط زیست و ترویج آن نقش عمده ای دارند؟ این نقش بیشتر در کجا نمایان می شود؟
حوزه محیط‌زیست در ایران، جزء معدود حوزه‌هایی است که زنان ایرانی با شایستگی توانسته‌اند در آن فعالیت چشمگیر و موفقی داشته باشند. در سایر حوزه‌ها، همواره موانع فرهنگی و ساختاری برای زنان ایرانی محدودیت‌زاست. اما در حوزه محیط‌زیست به دلیل جنس فعالیت و عدم وابستگی آن به نهادهای حاکمیتی و مردسالارانه، زنان توانسته‌اند کارآمدی داشته باشند. این حوزه، با نوع فرهنگ و جهان‌بینی زنان ایرانی قرابت زیادی داشته و از همین روست که در هیچ کنش محیط‌زیستی، شاهد انحصار مردانه نیستیم. بسیاری از جلسات و کنش‌های جامعه‌ ایران در حوزه‌های مختلف، کاملا مردانه است اما باید گفت خوشبختانه حوزه‌ محیط‌زیست در ایران بدون زنان نمود و موفقیتی ندارد.
با توجه به اینکه مدیریت امور منزل در دست زنان است، در زمینه کاهش مصرف انرژی و حفاظت از محیط زیست زنان تا چه میزان می‌توانند در حفظ محیط‌زیست کمک کنند؟
ما در چهار سال گذشته بارها روی این موضوع تمرکز داشتیم که زنان به‌عنوان نوعی کارگر ارزان و بی‌مزد مشغول شغل خانه‌داری هستند و حمایت‌های لازم از آنان صورت نمی‌گیرد. زنان خانه‌دار، مهم‌ترین و کلیدی‌ترین قشر کارگری در تمام دنیا به شمار می‌روند و با وجود خلق ارزش‌افزوده و نقش مؤثر در تولید ناخالص ملی کشورها، هیچ دستمزدی نصیب آنان نمی‌شود. اعتراف به این نقش به معنی پذیرش نقش پررنگ زنان در تولید در خانه و در طرف دیگر، مصرف است. تأکید بر مصرف‌گرایی در خانواده بدون اشاره به نقش تولیدی زنان خانه‌دار، ظلمی بزرگ در حق زنان است. بااین‌حال، فرهنگ مصرفی زنان خانه‌دار درست مانند مبارزات زنان خانه‌دار برای دستیابی به دستمزد و تأمین اجتماعی، نیازمند گفتمان‌سازی است. به همین دلیل باید در بعد مصرف و تولید زنان خانه‌دار، گفتمان‌های نوین برابری‌خواهانه مطرح شود و همسو با هم پیش رود. یکی از این گفتمان‌ها در حوزه‌ مصرف خانوارها بحث محیط‌زیست است. زنان معمولاً بیش از مردان یک خانواده دغدغه‌های زیست‌محیطی دارند، داشتن چنین ظرفیتی با حمایت از زنان و جلب مشارکت آنان برای پرهیز از استفاده از ظروف پلاستیکی و یک‌بارمصرف و مدیریت مصرف آب و انرژی در خانه می‌تواند فرهنگ غالب یک جامعه را تغییر دهد و از طرفی نسل‌های آتی را با این نوع فرهنگ آشنا کند.
برای مثال تفکیک زباله در منزل و ساماندهی آن، عمدتاً بر عهده‌ زنان است اما برای دفع آن، به‌صورت اصولی کاری انجام نمی‌شود و به‌بیان‌دیگر، بسترهای اجرایی از عملکرد اجتماعی عقب‌تر است.


با توجه به صحبت های شما، می توان گفت که فعالیت‌های محیط‌زیستی زنان در روستاها با شهرها فرق دارد؟
فعالیت محیط‌زیستی از عشق و تعلق‌خاطر به زیست‌بوم نشات می‌گیرد. در روستاها به دلیل ماندگاری این نوع فرهنگ و تعلق‌خاطر به زمین و خاک، حتی با در نظر گرفتن نسبت جمعیتی، شاهد آلودگی‌های کمتری هستیم. اما شهرنشینان به روستاها به‌منزله‌ نوعی مکان موقت گذرا نگاه می‌کنند و به دلیل عدم تعلق‌خاطر به زمین آن، نه‌تنها تلاشی برای بهسازی محیط‌زیست انجام نمی‌دهند، بلکه در آلوده‌سازی آن نقش دارند. شهرستان‌ها و روستاهای شمالی و تفریحی در نقاط مختلف کشور، نمونه‌ بارزی از این مشکل است. این مناطق بعد از ورود غیربومیان و خصوصاً در ایام تعطیلات به‌شدت درگیر آلودگی و زباله‌پراکنی و تخریب می‌شوند. درحالی‌که بومیان به دلیل عرق به زمین، همواره دغدغه‌ سالم‌ماندن محیط زندگی را در کنار خود می‌بینند.
از طرف دیگر، زنان و روستائیان در کنار استفاده از زمین برای کسب درآمد و زیستن، با حیوانات نیز رابطه‌ بهتری دارند. نحوه استفاده‌ روستائیان در مقایسه با شهرنشینان از حیوانات کاملاً متفاوت است. در آپارتمان‌ها و ساختمان‌های شهری، حیوانات معمولا در فضایی غیرطبیعی و غیرآزاد قرار می‌گیرند اما در روستا این اعمال محدودیت بر حیوانات به این شکل وجود ندارد. چرای حیوانات در زمین‌های روستایی و تأثیر منفیِ وجود زباله و آلودگی بر حیوانات، باعث می‌شوند روستائیان نسبت محیط‌زیست دغدغه‌مندتر باشند. در یک محیط روستایی، حتی درصورتی‌که عرق به خاک وجود نداشته باشد، برای جلوگیری از شیوع بیماری در حیوانات اهلی به‌عنوان منبع درآمد خانوارها، شاهد نوعی فرهنگ خودکنترلی هستیم که آنان را نسبت به محیط‌زیست حساس می‌کند.
در اینگونه مناطق چگونه می‌توان فرهنگ تولیدکننده را به جای مصرف‌کننده رواج داد؟
زنان در روستاها به دلیل تولیدات دامی و یا کشاورزی و طیور، پسماند کمتری دارند و ارزش‌های طبیعت را می‌دانند. در مناطق روستایی، فرهنگ تولیدی همچنان غالب‌تر از فرهنگ مصرفی است. منتها اشتباها مشارکت در تولید با گرفتن دستمزد هم‌معنی شده و وقتی دستمزدی در کار نباید، این تصور هست که نقشی در تولید وجود ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد ابتدا باید در شهرها فرهنگ مصرفی را اصلاح کرد. مردم مناطق روستایی و خصوصا زنان، با اینکه دستمزدی دریافت نمی‌کنند اما به معنی عدم نقش آنان در تولید و مصرف‌گرایی آنان نیست.
در خصوص تأثیر آموزش‌های توسعه پایدار، محیط‌زیست، گردشگری و صنایع‌دستی بفرمایید و اینکه آیا تأثیر این آموزش‌ها برای زنان بیشتر از مردان است؟
زنان آموزشگران و مربیان بالفطره خصوصاً برای نسل‌های آتی و فرزندان هستند و در صورت ایجاد بسترهای اجرایی و فراهم کردن شرایط اقتصادی بهتر، این مهم قابل‌دستیابی است.
آیا تشکل‌های محیط‌زیستی زنان در حفاظت از محیط‌زیست در جهان و کشور ما وجود دارد؟ آیا آماری از مشارکت زنان در تشکل‌های محیط‌زیستی وجود دارد؟
در هند اولین تشکل زنان برای حفاظت از جنگل‌ها به نام چیپکو شکل گرفت و در حال حاضر قدرتمندترین تشکل زنان دنیا است. در کشور ما نیز تشکل‌های مستقلی مانند «انجمن زن و توسعه‌ پایدار» وجود دارد. اما خیلی از این فعالیت‌ها را به فمینیست‌بودن ربط می‌دهند و جلوی فعالیت آنان گرفته می‌شود. تشکل‌های دولتی نیز بیشتر به دنبال شرکت در مجامع بین‌المللی هستند مانند بخش‌های مستقل، کارآمدی ندارند. در خصوص آمارها و موفقیت‌های زنان در حوزه‌ محیط‌زیست نیز در تحقیقات و پایان‌نامه‌های دانشگاه الزهرا و دانشکده محیط‌زیست دانشگاه تهران به این موضوعات پرداخته شده است.
به عنوان نکته پایانی، برای موفقیت در زمینه حفاظت از محیط‌زیست کشورمان چه توصیه‌ای دارید؟
درست است که حوزه‌ محیط‌زیست در ایران با مشکلاتی بزرگ مواجه است و تخریب‌ها گسترده شده و حتی نگاه امنیتی به این حوزه در حال شکل‌گیری است، اما به نظر می‌رسد وجود پیوند نهادهای مدنی این حوزه با مسئولان و خصوصا نمایندگان زن مجلس می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.