گروه سیاسی جمله، اصولگرایان یک بار دیگر در روز جمعه ۱۱ اسفند گذشته جابهجا شدند و با حذف برخی رقبای نیمهاصلاحطلب و نیمهمعتدل، موقعیتِ خود را در بافتار قدرت، ارتقا دادند و شاید چند صباحی از این اتفاق، اظهار خشنودی کنند اما هنوز نمیدانند در چه موقعیت دشواری قرار گرفتند.
این جریان سیاسی که حدود دو دهه قبل در قالب یک جریان یکپارچه با رهبری واحد در برابر جریان اصلاحات قرار داشت و همه تلاش خود را متمرکز میکرد که رقیب سیاسی خود را شکست دهد و بر قوه مجریه و تمامتِ مجلس چیره شود، این روزها شباهتی به گذشته یکپارچه خود ندارد و چهارپاره شده است به این معنی که دقیقاً به چهار شعبه جدا که مرزبندی گفتمانی مشخصی هم ندارند تبدیل شده است که هر پاره آن بر افزایش سهم خود از قدرت فکر میکند و لاغیر.
نکته مهمی که اصولگرایانِ چهارپارهی سهمخواه به آن توجهی ندارند این است که امروز که در مجلس و دولت، اعتدالی و صلاحطلبی وجود ندارد که مشکلات و گرفتای مردم اعم از گرانی مرغ و گوشت و اجاره مسکن را به عملکرد آنان منتسب کنند، ناگزیر به هم حملهور خواهند شد و پتوی همدیگر را به آب خواهند داد.
آخرین نمونه آن در شرایطی که هنوز مجلس دوازدهم، آغاز نشده و هنوز در میانه انتخابات در برخی شهرها ازجمله کلانشهر تهران هستیم، بسیار جالب و درسآموز است.
حدود ده روز قبل که «غلامعلی حداد عادل» رییس شانا «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» در یک نشست خبری با اشاره به برخی جوانان جبهه پایداری آنان را پاجوش و خود و دیگر پدرخواندهها را چنار توصیف کرده بود، شاید تصور نمیکرد یکی از همان جوانان به نام «امیرحسین ثابتی» پاسخ تحقیر وی را با تحقیری تندتر بدهد و روز قبل هم که «حمید رسایی»، «محمدباقر قالیباف» را تهدید به اخراج از هیأت رییسه مجلس کرد، تصور نمیکرد روزنامه اصولگرای جوان در پاسخ به وی این همه تند و جدی موضع بگیرد.
روزنامه جوان با اشاره به سابقه توهین حمید رسایی نسبت به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همچنین ردصلاحیت شدن چند باره رسایی نوشت: «حمید رسایی در نخستین واکنشی که به انتخاب خود در مجلس داشت، با نوعی حاشیهسازی مکروه و ضدمردمی و در جملاتی متوهمانه که نشان میدهد خود را یک جریان یا چیزی بیش از یک منتخب، تصور کرده است، از همینحالا برای انتخاب رییس مجلس خطونشان کشید تا نشان دهد نه دغدغه مردم را دارد و نه درکی از خواستههای رهبریمعظم از نمایندگان را و نه چارچوب فکریاش کار و انجام وظایف نمایندگی است و بیشاز هرچیز درگیر توهم قدرت و ریاست شده است.»
این زد و خوردهای کلامی در میان اصولگرایان در شرایطی است که هنوز انتخابات در برخی حوزههای انتخابیه مانند تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در جریان است و هنوز مجلس جدید شکل نگرفته است و هنوز تا رسیدن به فضایی که مشخص کند موقعیت قالیباف در این مجلس چه خواهد شد، زود است.
نکته مهم دیگر این است که اصولگرایان دقیقاً در این مجلس چهارپاره هستند و هرکدام از پارهها، افراد و سرشبکههای خودشان را دارند و ازنظر تربیت سیاسی نیز مانند هم و بسیار خام هستند و بهنوعی میتوان گفت مشکل بتوانند با هم تعامل کنند و میتوان پیشبینی کرد مجلسی ناکارآمد و پرتنش را در پیش خواهیم داشت بهویژه که اگر قرار باشد توصیهای از سوی بزرگان به این مجلس نشود و نظارتهای ویژه بر آن صورت نگیرد.
نکته مهم بعدی این است که به احتمال زیاد، جبهه پایداری در این مجلس دست بالا را خواهد داشت، جریانی که بسیار به دولت نزدیک است و حتی در بسیاری از ناکارآمدیها و ناکامیهای دولت سیزدهم و وضعیت امروز جامعه و همچنین نارضایتیهایی که پس از اجرای طرح صیانت در جامعه شدت گرفت، سهیم است و بسیار بعید است از این مجلس هم شاهد باشیم گشایش اقتصادی نصیب جامعه گردد و فشاری که در جامعه وجود دارد حتماً به صحن مجلس هم کشیده خواهد شد و حاصل جمع این فشارها، این خواهد شد که جریانات مختلف اصولگرایی به هم حملهور شوند و همدیگر را متهم کنند.
هرچند ما دوست نداریم شاهد چنین وضعیتی در صحن علنی مجلس باشیم اما آرایش نیروهایی که محتمل است وارد خانه ملت شوند تردیدی باقی نمیگذارد که مجلس دوازدهم، مجلسی است که عیار اصولگرایی در جمهوری اسلامی ایران را آشکار میکند و ناکارآمدی این جریان سیاسی برای مردم رو میشود از این منظر که حتی در یکدستترین شکل ممکن نیز کارآیی نداشتند و خود چهاردسته شدند و در نهایت مایه درد و رنج مردم و نابودی اقتصاد ملی را تسریع کردند.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی