صادرات انرژی یکی از اصلیترین منابع ارزی یا شاید بتوان گفت اصلیترین منبع اقتصادی ایران است که تحریمهای خارجی نیز عموما این حوزه را نشانه میگیرد.متاسفانه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دلایل متعدد شاهد کاهش چشمگیر اکتشاف، تولید و صادرات محصولات نفتی نسبت به رقبا بودهایم و بیش از یک دهه است که با تخفیف های عجیب و غریب نفت و گاز خود را صادر می کنیم.حالا و بر اساس آخرین گزارش گمرک ایران معلوم شده که وضعیت در حوزه گاز مایع lng نیز به همین منوال است و افت صادرات این فرآورده مهم به کاهش درآمدهای ارزی کشورمان انجامیده است.مطابق دادههای گمرک در ۱۰ ماهه نخست ۱۴۰۲ گاز طبیعی مایع شده اولین کالای صادراتی ایران از لحاظ ارزش دلاری بوده اما با ۵۷٫۹۲درصد بیشترین میزان کاهش ارزش صادرات را نسبت به مدت مشابه سال قبل در میان کالاهای صادراتی داشته است. همچنین هر تن از این کالا ۳۰ دلار ارزانتر نسبت به سال قبل فروخته شده است.این ناکامی درحالی رقم خورده است که همسایه جنوبی ایران، قطر که در میدان گازی پارس جنوبی با کشور ما مشترک است، هماکنون با ظرفیت تولید سالانه بیش از ۷۷ میلیون تن الانجی از بزرگترین تولیدکنندگان در دنیا به شمار میآید. این کشور در نظر دارد تولید خود را در گام نخست تا سال ۲۰۲۵ به ۱۱۰ میلیون تن و در گام بعدی تا سال ۲۰۲۷ به ۱۲۶ میلیون تن الانجی افزایش دهد که این موضوع بیانگر بازار رو به رشد این صنعت و به تبع آن بازار جهانی گاز حداقل تا افق ۲۰۴۰ است.ارزش صادرات این کالا برای ایران در ۱۰ ماهه نخست امسال برابر با ۲ میلیارد ۸۷۰میلیون دلار بوده است. با این حال آمار مشابه دو سال گذشته نشان میدهد درآمد کشور در سال جاری از لحاظ صادرات این کالا نسبت به سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ کاهش یافته است.این کاهش درحالی رقم خورده است که مدیرعامل فعلی شرکت مایع سازی گاز طبیعی در اواسط اسفند ماه سال گذشته با اشاره به زیان سالانه ۵ میلیارد دلاری کشور به دلیل تکمیل نشدن پروژه تولید LNG در دولت قبل با وجود پیشرفت ۴۰ درصدی این پروژه تا سال ۹۲ گفت: تعهد کردیم که تا پایان دولت سیزدهم، حداقل به تولید پنج میلیون تن LNG در سال دست یابیم.اگرچه آقای مدیرعامل هم مثل اکثر مدیران دولت جدید، درک درستی از صنعت نفت ایران و ظرفیتها و موانع صادراتی آن نداشت، اما به هرحال حرف زدن و وعده دادن مالیات ندارد و حالا با گذشت یکسال از همین حرفها، نهتنها اوضاع بهتر نشده، بلکه شاهد کاهش ارزش صادراتی نسبت به دولت قبل هستیم آنهم در حالی که دولت سیزدهم مدعی عبور از سد تحریمها بود.بررسی روند سه ساله نشان میدهد در ده ماهه نخست سال ۱۴۰۰ ۱۸ میلیون و ۷۰۰ هزار تن گاز طبیعی مایع شده به ارزش ۳ میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار صادر شد که در مدت مشابه سال ۱۴۰۱ به حجم ۱۸ میلیون و ۷۱۰ هزار تن به ارزش ۶ میلیارد و ۸۲۰ میلیون دلار رسید که رکورد سه سال اخیر بود. با این حال حجم و ارزش صادرات این کالا در ده ماهه نخست سال ۱۴۰۲ با کاهش شدیدی همراه بود به طوری که حجم صادرات آن به ۸ میلیون و ۵۷۰ هزار تن و ارزش آن به ۲ میلیارد و ۸۷۰ میلیون دلار افت کرد. بهطور کلی، تقاضای جهانی الانجی تا سال ۲۰۴۰ حدود ۷۰۰ میلیون تن برآورد میشود. انتظار میرود آسیا با کاهش تولید گاز و استفاده از الانجی به جای دیگر حاملهای انرژی، حدود ۷۵ درصد از این رشد را به خود اختصاص دهد. با افزایش تقاضا، پیشبینی میشود شکاف عرضه و تقاضا در اواسط دهه جاری بیشتر شود و تولید جدید کمتری نسبت به آنچه از قبل برآورد میشد محقق شود. از سویی دیگر ورود الانجی به کاربردهایی جدید، دورنمای بازار این حامل انرژی را بیش از پیش جذاب میکند. مهمترین بازار جدید الانجی استفاده از آن بهعنوان سوخت وسایل حملونقل است. در یک دهه اخیر استفاده از الانجی بهعنوان سوخت وسایل نقلیه سنگین، کشتی و حملونقل ریلی بیشتر با هدف کاهش گازهای آلاینده، روند رو به رشدی داشته است. برای نمونه، چین در بخش حملونقل سنگین در سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۱۳ میلیون تن الانجی مصرف کرد تا سوخت مورد نیاز ناوگان در حال رشد بیش از ۵۰۰۰۰۰ کامیون و اتوبوس الانجی سوز را تأمین کند. این مقدار در مقایسه با سال ۲۰۱۸ حدود دو برابر شده است. کشتیهای با سوخت الانجی نیز در حال افزایش است، پیشبینی میشود تعداد شناورها بیش از دو برابر شود و شناورهای سوخترسانی الانجی در جهان تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۴۵ فروند برسد. به این ترتیب انتظار میرود بازار الانجیهای مقیاسکوچک که هماکنون حدود ۳۰ میلیون تن در سال است تا پایان سال ۲۰۳۰ به حدود ۱۰۰ میلیون تن افزایش یابد. در این معادلات ارزی مثل همیشه جای ایران خالی اما ادعای ایران حسابی است.کشوری که سرشار از انواع منابع است اما لای گیره شعار و ناکارآمدی گرفتار شده و هر روز فشار بر آن بیشتر میشود. این ناکامیها در دولت جدید محدود به کاهش صادرات و ارز آوری حوزه انرژی نیست، بلکه وضعیت بغرنج تورم، افزایش نقدینگی، رشد فقر، کاهش اعتماد عمومی و تشدید معضلات اجتماعی همگی دال بر این است که قطار دولت آقای رئیسی به شتاب درحال حرکت است، اما نه به سوی پیشرفت، بلکه در جهت عکس آن!
- نویسنده : ملیحه منوری-سردبیر