برخی شاخصهای اقتصاد کلان کشور ازقبیل قیمت ارز و همچنین قیمت نفت در بازارهای جهانی، بهطور سنتی همواره به اتفاقات مثبت، واکنش مثبت نشان میدادهاند و روز گذشته و پس از نقل برخی اخبار مبنی بر احتمال وصول ایران و آمریکا به یک توافق موقت، اعلام شد که قیمت نفت در بازارهای جهانی قدری کاهش […]
برخی شاخصهای اقتصاد کلان کشور ازقبیل قیمت ارز و همچنین قیمت نفت در بازارهای جهانی، بهطور سنتی همواره به اتفاقات مثبت، واکنش مثبت نشان میدادهاند و روز گذشته و پس از نقل برخی اخبار مبنی بر احتمال وصول ایران و آمریکا به یک توافق موقت، اعلام شد که قیمت نفت در بازارهای جهانی قدری
کاهش داشت.
قیمتهای جهانی نفت روز پنجشنبه ۱۸ خردادماه در پی انتشار گزارش برخی رسانهها درباره احتمال «نزدیک شدن ایران و آمریکا به توافق احیای برجام»، با کاهشی چشمگیر مواجه شد به این شکل که قیمت نفت شاخص وست تگزاس اینترمدیت آمریکا با افتی ۴.۸ درصدی به زیر ۷۰ دلار سقوط کرد.
ساعاتی بعد، با وجود اینکه تحلیل این رسانهها از سوی وزارت خارجه آمریکا، رد شد، قیمتهای جهانی نفت تنها مقدار اندکی افزایش یافت که نشان میدهد بازار کماکان احتمال توافق احیای برجام در آینده نزدیک را «منتفی” نمیداند.
پس از مبادله چند زندانی بین ایران و غرب و همچنین از روزی که پادشاه عمان وارد تهران شد و طی یک اقامت دوروزه در تهران با رهبر معظم انقلاب و سید ابراهیم رییسی دیدار کرد، گمانهزنیها از آغاز گفتوگوها بین ایران و آمریکا، اوج گرفت هرچند در روایات رسمی گفته شده بود سفر “هیثم بن طارق آل سعید” با هدف تسهیل مسیر برای شروع مذاکره با جمهوری عربی مصر بود که آن هم در دستور کار بود و حتی رهبری هم بر آن صحه گذاشتند و پس از آن وزارت امور خارجه مکلف شد اقدامات این مسیر را
مرتفع کند.
البته احتمال توافق موقت و حتی مذاکره هم از سوی واشنگتن و هم از تهران منتفی و مردود اعلام شد.
“ودانت پاتل” معاون سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا در یک نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره گزارش ادعایی روزنامهها مبنی بر اینکه ایران و آمریکا در حال انجام رایزنیهای محرمانه برای حصول یک توافق اولیه هستند، تاکید کرد که به این گونه شایعات و یا درز گفتوگوهای دیپلماتیک که تمایل به دروغپردازی و گمراه کردن دارند، پاسخ نمیدهد.
وزارت امور خارجه و سخنگوی دولت رییسی هم درخصوص این مذاکرات یا حصول توافق موقت سکوت کردهاند اما “محمد مرندی” بهعنوان مشاوره رسانه تیم مذاکرهکننده هستهای در گفتوگویی با شبکه المیادین، شرط ایران برای توافق را اعلام کرد. به ادعای مرندی، تا زمانی که همه پروندهها در آژانس بینالمللی انرژی اتمی حلوفصل نشود، تهران چنین توافقی را امضا نخواهد کرد.
با وجود همه این انکارها و اخبار رسمی، افکار عمومی یک تحلیل دارد که از این ادعاها مهمتر است. در برخی محافل سیاسی و حتی لابهلای برخی جلسات رسمی اینگونه گفته میشود که جمهوری اسلامی ایران دوست ندارد در طول مذاکره تا رسیدن به یک توافق موقت، اخبار مربوط به آن را رسانهای کند و برعکس ترجیح میدهد مانند آنچه که در فرایند عادیسازی روابط سیاسی و دیپلماتیک با کشور عربستان رخ داد، نتیجه ناگهان اعلام شود و خبر آن رسانههای منطقه و جهان را پر کند.
سابقه عملکرد اصولگرایان نیز این تحلیل را تایید میکند و نشان میدهد آنان دوست ندارند جزئیات را به آگاهی عموم برسانند و گاه نگرانند که اگر این اطلاعات رسانهای شود، ممکن است مورد تجزیه و تحلیلهای انحرافی و نادرست برخی رسانهها و دولتهای خارجی قرار بگیرد و به فرآیند مذاکرات، آسیب بزند. افزون برآن در مذاکراتی که از هشتم آذرماه ۱۴۰۰ در وین به سرپرستی “علی باقری کنی” شروع شده بود نیز هیچ اطلاعاتی به بیرون داده نمیشد و حتی رسانههای داخلی نیز از توییتهای نماینده روسیه خوراک میگرفتند تا اوضاع را رصد
و تحلیل کنند.
ذهنیت جمعی جامعه نیز مانند اقتصاد به جریان داشتن این گفتوگوها امیدوار است و به دلایلی که در سطور بعدی میآيد برای دیدن دود سفید مذاکرات لحظهها را میشمارد.
دو روز قبل سفارت جمهوری اسلامی ایران در ریاض افتتاح شد و سفیر جدید کار خود را آغاز کرد اما اقتصاد و حتی افکار عمومی واکنش مثبتی به این رویداد نداشتند مشخصاً به این دلیل که با وجود تحریمها و موانع “fatf”، احتمال فعالیت اقتصادی عربستان در ایران چه در قالب سرمایهگذاری یا تجارت تقریباً نزدیک به صفر است اما همین کشور که تمایل بسیاری به توسعه معاملات اقتصادی در کشورهای منطقه و با همسایگان خود دارد، در عراق ورود اقتصادی
داشته است.
سفیر عربستان در بغداد دیروز از امضای توافقنامه سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری برای احداث بزرگترین مرکز خرید در بغداد خبر داد که دربرگیرنده دفاتر شرکتهای بزرگ عراقی، ۴ هزار واحد مسکونی و ۲۵۰۰ ویلا نیز خواهد بود.
کشور عربستان طی سالهای اخیر از نظر اقتصادی رشد خوبی داشت و مناسبات اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران، گام دوم پس از برقراری روابط سیاسی است اما شرکتهای سعودی با وجود تحریمهای آمریکا و نظارت دقیق وزارت خزانهداری این کشور بر اجرای دقیق آن، نمیتوانند وارد معاملات اقتصادی با ایران شوند چون این شرکتها تجارت وسیعتری با کشورهای حوزه یورو و دلار دارند و هرگز حاضر نیستند ریسک کنند و سود خود از بازارهای غربی را به مخاطره بیندازند.
دولتمردان سیزدهم و بزرگان سیاسی جمهوری اسلامی نیز از این موضوعات آگاهی دارند و همین امر آنان را تشویق میکند تا همه تلاش خود را بهکارگیرند تا با غرب به رهبری آمریکا، مذاکره کنند و اختلافات خود را از میان بردارند تا راه برای تنفس اقتصاد باز شود.
دلیل بعدی که احتمال جدی شدن مذاکرات بین ایران و آمریکا و حتی رسیدن به توافق موقت با فرمول “توقف در برابر توقف” را افزایش داده موضوع هستهای و برنامه جدی ایران برای غنیسازی است و آزانس و دولتهای غربی میدانند جمهوری اسلامی از این نظر، دستِ بالا را دارد و آنان نیز تا تعیین تکلیف نهایی اوکراین و از هراس کشیده شدن این جنگ به اروپا، حاضر نیستند سطح تنش با ایران را افزایش دهند و به همین دلیل، ترجیح میدهند با تهران وارد گفتوگو شوند تا ضمن تشویق ایران به همکاری بیشتر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بخشی از داراییهای ایران که در فرایند تحریمها بلوکه شده بود
را آزاد کند.
دلیل سوم که به ما میگوید مذاکرات و گفتوگوها بین ایران و آمریکا جدی است اوضاع اقتصاد کشور است که بسیار شکننده و در معرض انواع دشواریها قرار دارد و لازم است دولت به وضعیتی برسد که دسترسی آسان به منابع درآمد خود داشته باشد.