الزام حذف روزنامه‌های مستقل!
الزام حذف روزنامه‌های مستقل!

        مهدی روحی مدیر مسئول در قدیم و در ایران همواره از «مطبوعات» با عنوان «رکن چهارم مشروطیت» یاد می‌کردند در واقع برای ایجاد یک جامعه معتدل و برخوردار از امنیت و آزادی و استقلال برای مردم در تمام وجوه زندگی جدا از حضور و وجود قوای سه‌گانه به عنوان یک ضرورت […]

 

 

 

 

مهدی روحی
مدیر مسئول

در قدیم و در ایران همواره از «مطبوعات» با عنوان «رکن چهارم مشروطیت» یاد می‌کردند در واقع برای ایجاد یک جامعه معتدل و برخوردار از امنیت و آزادی و استقلال برای مردم در تمام وجوه زندگی جدا از حضور و وجود قوای سه‌گانه به عنوان یک ضرورت در اداره کشور به وجه چهارم یعنی مطبوعات نیز اشاره و تاکید شده است.
مطبوعات یا آنچه که به‌عنوان رسانه در شکل و نوع محتوای گوناگون در فضای واقعی یا مجازی چاپ و منتشر می‌شود، امروز به یکی از ارکان زندگی آدم‌ها در سراسر جهان مبدل شده است البته نه اینکه در همه جا به یک اندازه به آن نگاه می‌شود و به یک میزان مورد احترام و حمایت قرار می‌گیرند.
در ایران اما مطبوعات یا همان رسانه روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر نهاده است و همواره هم در زمره شغل‌های دشوار و پر از بیم و هراس و البته با امید ذوق و شوق همراه بوده است. آنچه که امروز به‌عنوان روزنامه کاغذی در ایران شناخته می‌شود در صد و چندین دهه‌ای که از عمرش می‌گذرد جدا از مشکلات سیاسی و امنیتی با مشکلات اقتصادی و جمع و جور کردن خرج و دخل خود در بسیاری از موارد دست و پنجه نرم کرده است. که در این رهگذر به غیر از تیراژ و تک‌فروشی برای مشکلات اقتصادی روی آگهی به عنوان یک عنصر درآمدزا حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند اصلی که امروز هم به‌طور خاص برای روزنامه‌هایی که از بودجه‌های دولتی و خاص بهره نمی‌برند مصداق پیدا می‌کند از یک دهه گذشته و به‌طور خاص در دو سه سال گذشته و در شرایط مشکل این روزها با کاهش میزان آگهی‌های عمومی، نوع دوم آگهی که البته از سال‌های قبل از انقلاب هم رایج بود یعنی آگهی دولتی به‌عنوان یک عامل و کمک خرج برای روزنامه‌های خصوصی و بی‌بهره از بودجه‌های خاص شناخته شده است تا جایی که بدون وجود چنین عاملی گردش چرخ و روشن ماندن کورسوی چراغ این دست روزنامه‌ها بسیار دشوار می‌شود که به گمان بسیار قوی با «مصوبه الزام حذف آگهی‌های دولتی» از سوی دولت تدبیر و امید قرار است به فرض یقین بدل شود البته وقوع چنین اتفاقی از زمانی که قرار شد امضای الکترونیکی به رسمیت شناخته شود با زمزمه‌هایی همراه بود و امروز که دولت فعلی آخرین روزهای خود را سپری می‌کند قرار است قطعی شود.

صرفه‌جویی…!
در این رهگذر یادآوری چندین نکته ضرورت دارد؛ اول اینکه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد گفته است که چنین مصوبه‌ای در غیاب ایشان یعنی متولی دولتی رسانه‌ها و با قید فوریت صورت گرفته است که در نوع خود جای حرف و حدیث فراوان دارد و از عدم توجه کافی دولت نسبت به ادامه زندگی این دست روزنامه‌ها حکایت می‌کند! نکته بعدی اینکه در این مصوبه به صرفه‌جویی ۵۰۰ میلیارد تومانی از بابت حذف آگهی‌های دولتی برای دولت اشاره می‌شود که این هم واقعا جای تامل دارد چراکه نشان می‌دهد کمک کردن به ادامه زندگی گروهی از روزنامه‌ها که در راه آزادی کلام و نظر تلاش می‌کنند برای دولت محلی از اعراب ندارد در حالی که اگر دولت برای تامین امنیت غذایی مردم مثلا برای نان وظیفه خود می‌داند که یارانه بدهد چرا برای تامین امنیت فکری و ذهنی مردم به خیال صرفه‌جویی می‌افتد؟! آن هم در شرایطی که انواع و اقسام ریخت و پاش‌ها، رانت‌هاو خاصه خرجی‌ها و… در کشور صورت می‌گیرد. نکته سوم اما اینکه متاسفانه، وجه رایج در روابط اجتماعی ما این است که وقتی نتوانیم و امکانش نباشد که روی پای خود بایستیم پای یارانه و سوپزیت به میان می‌آید که دستمان زیر ساطور گیر می‌کند و مانند مرغ به وقت عروسی و عزا قربانی می‌شویم! البته ناگفته نماند در همه جای دنیا هر دولتی وظیفه دارد بستر پیشرفت را برای مردم و برای زندگی مناسب فراهم کند و یا در شرایطی که این روزها به خاطر کرونا همه گرفتار هستیم دولت در هرجای دنیا وظیفه دارد در تمام وجوه زندگی در کنار مردم باشد اما اینکه یکباره بیایند در اوج فشار و مشکلات اقتصادی به قول معروف «آب باریکه»ای که می‌تواند چراغ روزنامه‌هایی که دستشان از بودجه‌های رسمی و غیررسمی کوتاه است، روشن نگه دارد و به طبع آن گروهی از روزنامه‌نگاران از کسب همین درآمد اندک و ناقابل محروم نشوند را تحت عنوان «صرفه‌جویی» قطع کنند!
یادمان باشد بسیاری از همین روزنامه‌ها که امروز با توجیه «صرفه‌جویی» قرار است از آگهی‌های دولتی محروم شوند در روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نقش داشتند و از حمایت و تبلیغ به نفع آقای روحانی کم نگذاشتند و در عوض دولت تدبیر و امید حکمی «الزام حذف روزنامه‌های مستقل و خصوصی» امضاء کرد.
گفتنی در این زمینه زیاد است اما جان کلام اینکه هزینه کردن در راه فرهنگ و هنر برای مراقبت و گسترش از آزادی بیان و حرمت نهادن به قلم و قلم دستان هرگز نمی‌تواند و نباید با واژه «صرفه‌جویی» در یک کفه قرار گیرد.
و آخر اینکه با تعطیلی روزنامه‌های خصوصی، رسانه‌های صاحب بودجه و امکانات دولتی یکه‌تاز می‌شوند و این، بیشتر به ضرر آزادی بیان تمام خواهد شد.