امریکا نمی تواند با یک شکلات ایران را فریب دهد
امریکا نمی تواند با یک شکلات ایران را فریب دهد

    رهبر انقلاب اخیرا فرمودند مسئله‌ی اصلی رفع تحریم‌ها است، نه بازگشت آمریکا به برجام و بازگشت آمریکا به برجام در شرایطی معنادار است که تحریم‌ها رفع شده باشد وگرنه حتی می‌تواند به ضرر ما تمام شود. تحلیل و ارزیابی‌ شما درباره‌ی این بحث چیست؟ مسئله‌ی هسته‌ای از سال‌های پیش با ماجراجویی که آمریکایی‌ها […]

 

 

رهبر انقلاب اخیرا فرمودند مسئله‌ی اصلی رفع تحریم‌ها است، نه بازگشت آمریکا به برجام و بازگشت آمریکا به برجام در شرایطی معنادار است که تحریم‌ها رفع شده باشد وگرنه حتی می‌تواند به ضرر ما تمام شود. تحلیل و ارزیابی‌ شما درباره‌ی این بحث چیست؟
مسئله‌ی هسته‌ای از سال‌های پیش با ماجراجویی که آمریکایی‌ها به‌وجود آوردند، یک ظاهر و یک باطنی دارد. ظاهرش همین مشاجراتی است که آن‌ها راه انداختند. به بهانه‌ی اینکه ایران دنبال سلاح هسته‌ای است آژانس را جلو انداختند، ولی اصلش یک تصمیم سیاسی و زورمندانه بود. امّا باطنش این بود که مسئله‌ی هسته‌ای چند وجهی است. وجه اوّلش، جنبه‌ی فنی و مسئله‌ی دانش هسته‌ای است که این دانش مثل سایر دانش‌ها نیست و جزو دانش‌های پیشرو است و استفاده‌های متنوعی دارد. خب تسلّط ایران به این دانش جایگاه ایران را متفاوت می‌کرد.
وجه دومش، مسئله‌ی اقتصادی است. غربی‌ها با این ماجراجویی دنبال این بودند که ایران را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار بدهند. وجه سومش، جنبه‌ی منطقه‌ای است. آن‌ها در حرف‌هایشان می‌گویند که شما دنبال بحث هسته‌ای بودید، چرا دنبال بحث‌های موشکی و منطقه هستید؛ چون خود موضوع هسته‌ای، لبه‌ی قدرت دارد. لذا این‌ها موضوع اصلی‌شان قدرت ایران است. وجه سیاسی هم دارد.
این نکته‌ای که رهبر انقلاب چندین بار فرمودند که آمریکایی‌ها از همان ابتدای برجام درست عمل نکردند، حرف کاملاً صحیحی است؛ یعنی زمان اوباما در مقام اجرا این‌ها درست عمل نکردند و همه‌ی بخش‌ها را عملی نکردند. همان موقع هم بخش خزانه‌داری‌شان که باید بسترها را فراهم می‌کرد، پیغام‌هایی در پشت صحنه می‌داد که با ایران قرارداد نبندید، منتها زمان ترامپ یک قدری شفاف‌تر شد؛‌ امّا موضع ایران این بود که تحریم‌های آن‌ها خلاف تعهدتشان بود.
واقعاً هم خلاف تعهدشان بود و باید عکسش عمل می‌کردند. حالا این‌ها می‌گویند شرایط‌ ما عوض شده، ولی اوّلین مسئله این است که اگر شرایط عوض شده، خب تحریم‌ها را بردارید و همان کارهای خلافی که علیه ایران کردید را برگردانید تا مطابق نظرتان ایران هم به تعهداتش عمل کند.
به نظر من اگر تحریم‌ها را برندارند، نمی‌توانند به برجام برگردند؛ چون این‌ها خودشان گفتند و در متن برجام هم هست که می‌گویند ما متعهد می‌شویم تحریم‌ها را برداریم. اروپایی‌ها هم که الآن جزء برجام هستند، به‌خاطر این است که مخالف رفتار آمریکا هستند. اینکه در عمل کاری نکردند بحث دیگری است، ولی در ظاهر می‌گویند ما مخالف تحریم‌هاییم. تحریم‌های آمریکا صددرصد خلاف تعهدشان است و نمی‌توانند برگردند.
این حرف که بگویند ما برمی‌گردیم، بعد مذاکره می‌کنیم اصلاً مقبول نیست. برگشت آن‌ها منوط به این است که به تعهداتشان عمل کنند، کمااینکه ما به تعهداتمان عمل کردیم.

بنابراین اینکه بیایند از مسائل موشکی و حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی حرف بزنند و بخواهند که این را پیش شرطی قرار بدهند و به برجام متصلش کنند وجهی ندارد.
نه، وجهی ندارد و ما باید در صحنه‌ی سیاست خیلی به این حساس باشیم. مسئله‌ی سیاست یک وجهش قدرت است. ممکن است شما در دیپلماسی یک گفت‌وگویی داشته باشید، ولی اگر آن لبه‌ی دیگر قدرت را نداشته باشید، دیپلماسی‌تان درست پیش نمی‌رود. هدف آن‌ها این است که وجوه قدرت شما را بگیرند تا در دیپلماسی نتوانی کار را پیش ببری. همان‌طور که عرض کردم، باطن مسئله‌ی هسته‌ای یک وجهش قدرت است که می‌خواهند آن را قیچی کنند. ما باید به این توجه داشته باشیم؛ یعنی اگر می‌خواهیم در هسته‌ای کارمان جلو برود باید آن رویه‌ی قدرتمان را داشته باشیم. این به نفع امنیت ملی کشور هم هست.
برای اینکه خیلی مطلب روشن‌تر بشود رفتار آژانس را ببینید، به‌محض اینکه توافق سیاسی با قدرت‌ها می‌شود، آژانس آرام می‌شود و به‌محض اینکه توافق سیاسی نمی‌شود، دوباره خروش می‌کند. پس وجه اصلی این مسئله حقوقی نیست و سیاسی است.
در وجه سیاسی حتماً ابزار قدرت مهم است. اینکه روی موشکی حرف می‌زنند، اولاً زیاده‌خواهی است و اصلاً ربطی به آن‌ها ندارد. ثانیاً ما باید در گفت‌وگوی دیپلماتیک به‌طور عام حتماً هشیار باشیم. همیشه ایران عَلمدار گفت‌وگو بوده ولی بحث این است که نباید ابزار قدرت را از بین برد و نباید حرکت تولید دانش کُند شود. به نظر من این نکته‌ی خیلی مهمی است و در توافق هسته‌ای هم تحقیق و توسعه نباید محدود می‌شد و نشد. تمام توافق این بود که شرایط اقتصادی کشور را تغییر بدهد. اگر آن‌ها ابزارهای قدرت را از ما بگیرند، چه خاصیتی دارد که ما توافقی داشته باشیم.

از جنبه‌ی فنی، رفع تحریم و انجام تعهدات گام‌های مشخص و عملی‌ای دارد. آمریکایی‌ها چه اقداماتی را باید انجام دهند تا معلوم شود که سیاستشان تغییری کرده است؟
اصلش این است که تحریم‌ها باید برداشته بشود. در این تردید نیست و اگر انجام ندهند نمی‌توانند عضو بشوند؛ چون تعهدشان را انجام ندادند. اینکه چگونه باید انجام بشود، خودش یک نقشه‌ی راه می‌خواهد و اگر فکر کنند که مثلاً با یک شکلات می‌توانند ایران را فریب دهند، ناهشیاری‌شان است. ایران هم پای این ایستاده و می‌گوید باید شما جدای خسارتی که از نظر اقتصادی به ما وارد کردید، حداقلش تحریم‌ها را بردارید. بعدش جزو ۱+۵ می‌آیید و آنجا بقیه‌ی بحث‌ها انجام می‌شود.
البته این‌ها واقعاً‌ در این مدت به ایران خسارت زدند؛ یعنی این‌طور نیست که بدون خسارت بوده باشد، ولی این نیاز به بحث دارد. اگر این بحث را کسی قبول نکند، معنی‌اش این است که این‌ها می‌خواهند با یک کار شکلی، چند تا تحریم مقامات را بردارند و بعد بیایند بگویند بقیه‌اش به مذاکره مربوط است. این به ضرر ماست و اصلاً ما نمی‌توانیم در این زمینه مذاکره بکنیم.

همان‌طوری که در جریان هستید، مجلس تصمیمی گرفت و دولت اقدامی را شروع کرد برای اینکه بخشی از تعهدات برجامی جمهوری اسلامی در مقابل عملکرد آمریکا و اروپا لغو شود. تحلیل و ارزیابی‌تان از این اقدام مجلس و دولت چیست؟
از مدت‌ها پیش یک اصلی در موضوع هسته‌ای مطرح بود و بحث می‌شد که ما باید رفتارمان رفتار متوازنی باشد. یک زمانی براساس گفت‌وگوها و تعهدات، یک توافقی صورت‌گرفته که بخش زیادی از این توافقات مستقیماً یا به‌صورت غیرمستقیم تحقق پیدا نمی‌کنند، ولی ما همچنان پایبند باشیم. از یک سال‌ونیم پیش این بحث جدی‌تر مطرح شد که ما باید گام‌به‌گام تعهداتمان را در مقابل کارهای آن‌ها کاهش بدهیم که یکی از آن تعهدات احیاء غنی‌سازی ۲۰ درصد بود و تعداد سانتریفیوژهایمان و تولید مواد غنی‌شده‌مان باید تغییر پیدا کند یا سانتریفیوژهای نسل جدیدمان را نصب کنیم که قبلاً‌ تعهد کرده بودیم در سال‌های خاصی این را انجام بدهیم. این‌ها تصمیم‌گیری و ابلاغ شد و در چهار یا پنج‌گام بنا بود انجام شود. این قانونی هم که مجلس تصویب کرد تا حدی به همین مسیر نزدیک بود.
من فکر می‌کنم آن چیزی که مهم است، این است که برای مردم تبیین بشود که ایران در مقابل کاری که غربی‌ها کردند انصافاً صبوری کرد. آن‌ها اوّل گفتند چند هفته، بعد گفتند چند ماه و کمتر از یک سال طول دادند، ولی ما صبر کردیم و مرتب هم به اروپایی‌ها گفتیم اگر آمریکایی‌ها را قبول ندارید شما چه کار می‌کنید؟ تئوری‌های مختلفی مطرح شد که چه جوری آن‌ها عمل کنند. در نهایت چیز دندان‌گیری که حداقل منافع جمهوری اسلامی از نظر فروش نفت و امکاناتی که از بانک می‌تواند استفاده بکند حاصل نشد. بعدش ما این گام‌ها را برداشتیم تا برای مردم روشن باشد که ایران یک مسیر معقولی را طی کرد. البته معنی هم نداشت که ما بعد از این همه صبر و گفت‌وگو با غربی‌ها به تعهدا‌تمان عمل کنیم و دیگران به تعهداتشان عمل نکنند.

جناب‌عالی در یک دوره‌ای مسئولیت مستقیم پرونده‌ی هسته‌ای و مذاکرات را به عهده داشتید. اشاره کردید که باید منطق این کار برای مردم روشن شود. اگر بخواهیم ملموس‌تر برای مردم توضیح بدهیم، ابزارهای قدرتمان از حیث کار دیپلماتیک و تأمین منافع ملی چطور می‌تواند دست ما را پُر کند؟
ابزار قدرت برای جمهوری اسلامی و ملت ایران متنوع است. یک بخشش در حوزه‌ی هسته‌ای است، یک بخشش هم مربوط به وضع اقتصادی و شرایط منطقه‌ای و رفتار مردم با حکومت و مشارکتشان در مسائل سیاسی و پشتیبانی‌شان از حکومت است. این‌ها همه‌شان ابزار قدرت‌اند و مهم‌ هم هستند. رهبر انقلاب بارها فرموده‌اند اصل را بر مشارکت مردم در انتخابات بگذارید و این واقعاً وزن جامعه‌ی ما را از نظر قدرت بالا می‌برد. این را باید حس بکنیم. مسائل اقتصادی هم هست و در این نباید تردید کرد. اگر وضع اقتصادی‌ کشوری نامطلوب باشد، ابزار قدرت قوی هم ندارد.
منتها در بُعد اقتصادی یک اشکال در آن‌ها وجود داشت که واقعاً به تعهدشان عمل نکردند و یک اشکالاتی هم در خود ساختار داخلی ما بود؛ یعنی ظرفیت‌های بسیار زیاد اقتصادی در داخل کشور هست که این‌ها بالفعل نشده بود. به‌خاطر اینکه در دولت‌های مختلف جنس وارد می‌کردند. سیستم دیوان کشوری ما هم اشکالاتی واقعاً دارد. وقتی تحریم‌ شدیم، به بخش‌های تولید داخل رجوع شد. تا این استعدادها شکوفا نشود ابزار قدرت شما قوی نمی‌شود. درست است که الآن فشار روی مردم به وجود آمده، ولی از این طرف مقدار زیادی که ما از خارج وارد می‌کردیم در داخل دارد تولید می‌شود. این دیگر برنمی‌گردد و یک روش شده است.
نکته‌ی مهم این است که ما این مسئله را بفهمیم و اگر در آینده شرایط آن‌ها تغییر کرد و ان‌شاءاللّه وضع توافق هسته‌‌ای هم به یک جایی رسید و آن‌ها هم سر جای خودشان برگشتند و تحریم‌ها را برداشتند، یادمان نرود که دوباره پول نفت را خرج بودجه‌ی جاری نکنیم و برویم بسترها را فراهم کنیم که تولید در داخل قوی بشود.
در مورد مسئله‌ی هسته‌ای هم باید توجه داشته باشیم که ما دنبال سلاح نیستیم. وقتی رهبر انقلاب یک فتوایی دادند، این فتوا را نمی‌شود تغییر داد. حالا ممکن است آن‌ها این موضوع را نفهمند، ولی خودمان می‌دانیم که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. توانمندی هسته‌‌ای ابعاد مختلفی دارد که می‌تواند در بخش‌های گوناگون مفید باشد. آن‌ها حرفشان این است که وقتی شما توانمندی هسته‌ای پیدا می‌کنید، خیلی سریع می‌توانید به‌سمت دیگری شیفت کنید و متوجه این مسئله نیستند که وقتی در مکتب تشیع و تفکر اسلامی فتوایی صادر می‌شود، اصلاً نمی‌شود از آن عبور کرد. این یک معضلی است که آن‌ها همیشه این حرف را می‌زنند،‌ ولی مشکل اصلی‌ آن‌ها مستقل‌بودن ایران است که روی مؤلفه‌های قدرت خودش پافشاری دارد.
درواقع هسته‌ای یک بهانه است. البته نمی‌خواهم بگویم همه‌اش این است، ولی یک قسمت اعظمش همین است. اوّل انقلاب مگر ما هسته‌ای داشتیم که این‌ها با ما جنگ راه انداختند؟ اگر واقعاً مشکل هسته‌ای است، چرا الآن حرف‌های دیگری می‌زنند. هر روز یک چیزی می‌گویند. این بحث هم از گذشته مطرح بود و در جلسات هر از گاهی یک موضوع را برجسته می‌کنند و حول‌و‌حوش آن حرف می‌زنند.
لذا من فکر می‌کنم ابزارهایی که نماد قدرت ماست، تنوع دارد و به همه‌ی آن باید توجه کنیم؛ یعنی گاهی ممکن است در ذهن مردم نوع گفت‌وگوهایی که در صحنه‌ی سیاسی می‌شود، این القاء را بکند که ما فقط می‌خواهیم دنبال مسئله‌ی هسته‌ای برویم و به اقتصاد توجهی نداریم. آن کسانی که روی این موضوعات فکر می‌کردند، به بخش اقتصادی مردم هم خیلی توجه داشتند و الآن هم این توجه را دارند که لطمه نخورد. مسائل دفاعی، اقتصادی، منطقه‌ای و سیاسی، یعنی مسائل حمایت و مشارکت مردم در این گفت‌وگوها مهم است و به آن توجه می‌شود.