سرویس سیاسی جمله – ترسیم چشمانداز روشن از آینده در هر کشوری و افزایش امید به زندگی در میان مردم، نیاز به ثبات اقتصادی دارد و یکی از مولفههای مهم ثبات اقتصادی، حفظ امنیت غذایی است که هم نیاز به برنامهریزیهای دقیق داخلی دارد و هم به مراودات خارجی دولتها وابسته است.
در دو دهه اخیر با تشدید گرمایش جهانی و موج خشکسالی، آن هم در شرایطی که جمعیت جهان حدود یک میلیارد افزایش داشت، نگرانی در حوزه امنیت غذایی بهویژه برای شهروندان کشورهای جنوبشهر دنیا، بالا گرفت. در یک سال و نیم گذشته و با شروع حمله روسیه به اوکراین، و تعیین قطببندیهای جدید و تشدید تنشهای جنگ سردی، امنیت غذایی برای بسیاری از کشورها ازجمله جمهوری اسلامی ایران به مخاطره افتاد.
اگر نگاه واقعبینانه داشته باشیم و موارد گفته شده را کنار حقیقتی به نام کمآبی قرار دهیم که تهدیدی جدی برای جلگه خوزستان ایجاد و روستاهای بسیاری از استانهای کشور را خالی از سکنه کرد و دامنه آن به استانهای شمالی و غربی رسید، باید زنگ خطر برای بحران غذا در کشور را به صدا در بیاوریم.
امروز روز جهانی غذا است و با توجه به اهمیت آب در سیاره ما، امسال روز جهانی غذا با شعار «آب زندگی است، آب غذاست؛ یکدیگر را محروم نکنیم» نامگذاری شده است.
آمارها نشان میدهد انسان مدرن در سطح جهانی و همچنین ما در سطح ملی هم در تولید غذا و هم در توزیع ناعادلانه غذا دچار چالش هستیم.
طی سه تا چهار ساله گذشته، بسیاری از اقلام غذایی اعم از میوه و سبزیجات، گوشت قرمز، مرغ و ماهی از سفره جمعیت بسیاری حذف شد در حالیکه دهکهای بالای جامعه اساساً از چنین مشکلاتی آگاهی ندارند و زندگی لاکچری خود را مانند سابق دارند.
طی چند روز آتی در بسیاری از استانها موضوع اهمیت غذا برجسته خواهد شد و در مراسمهای مختلف از تولیدکنندگان برتر صنایع غذایی قدردانی خواهد شد گامی که البته ارزشمند است اما آیا وظیفه دولت در تضمین تولید غذا همین اندازه است ؟
دولتمردان در یک سو جوانان را به ازدواج و جامعه را به فرزندآوری تشویق میکنند و سخن از تهدید پیری جمعیت میکنند که البته درست است اما درسوی مقابل از خطری که سفره مردم و حوزه غذایی کشور را تهدید میکند را به حال خود رها کردهاند و گویا هیچ برنامه مشخصی ندارند.
امنیت غذایی و استقلال غذایی ایران به حوزه کشاورزی وابستگی مستقیم دارد و امروز شاهد هستیم دامنه کمآبی به دیگر استانهای سابقاً پرآب کشور کشیده شده و دیگر محدود به استان سیستان و بلوچستان نیست.
برای اینکه حساسیت موضوع را برای مدیران روشن کنیم یادآور میشویم چهار تا پنج دهه قبل «سیستان و بلوچستان» به انبار گندم ایران مشهور بود مشخصاً به این خاطر که با وجود دریاچه هامون و نزولات آسمانی، چاههای عمیق منطقه پرآب بودند و شاهد رقص گندمزارهای زابل و زاهدان بودیم اما امروز همه این پهنهها به خشکسالی دچار شدند گویا گرد مرگ بر سر منطقه پاشیدند.
جلگه خوزستان و تالابهای پرتعداد این منطقه نیز بهخاطر خشکسالی با مشکلات بسیاری در کشاورزی و تأمین غذا دست و پنجه نرم میکند و دولت نیز طرح و برنامه مشخصی برای تدبیر آن ندارد.
در چنین شرایط دشواری روز جهانی غذا باید برای دولتمردان زنگ خطر را به صدا درآورد و با تخمین آمار جمعیت چند سال آینده، ظرفیتهای توسعه صنایع غذایی و همچنین کشاورزی کشور را در دست بگیرند.
البته برخی مدیران دولتی نسبت به این روز جهانی توجه لازم را ندارند در شرایطی که لازم است جامعه را نیز از اهمیت غذا آگاه کنیم تا همه مردم در یک فرایند منظم، آداب صرفهجویی را بیاموزند و یاد بگیرند مواد غذایی خود را دور نریزند.
امنیت غذایی از جمله سرفصلهایی است که لازم است همه مردم در جریان آن قرار بگیرند، با فرهنگ صرفهجویی آشنا شوند و آن را در عرصههای مختلف زندگی به کار بندند.
نکته آخر توجه ویژه دولت و نمایندگان مجلس به بخش کشاورزی است که هم وظیفه تولید بخش اعظمی از غذای مردم را برعهده دارد و هم میتواند کشور را در تولید بسیاری از اقلام غذایی، به خودکفایی برساند.
کشاورزان در حوزههای مختلف از تولیدکنندگان برنج تا گندمکاران این روزها مشکلات بسیاری دارند و بیتوجهی دولت به این مشکلات، میتواند موجب این شود که فعالان این بخش، سنگر تولید را رها کنند و به مشاغل کاذب روی بیاورند و درحال حاضر تکلیف مهم دولت همیت است که کشاورزان را تشویق به توسعه سطح زیر کشت و افزایش تولید کند.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی