سرویس اجتماعی با توجه به کمبود منابع آبی داخلی، در سالهای اخیر پیشنهادهایی برای انتقال آب دریا به داخل کشور مطرح شده است. ساحل طولانی ایران در خلیج فارس و دریای عمان فرصتی را فراهم آورده تا برای استفاده از منابع آبی گسترده در جنوب کشور برنامه ریزی شود. شدت خشکسالی در کشور در سال […]
سرویس اجتماعی
با توجه به کمبود منابع آبی داخلی، در سالهای اخیر پیشنهادهایی برای انتقال آب دریا به داخل کشور مطرح شده است. ساحل طولانی ایران در خلیج فارس و دریای عمان فرصتی را فراهم آورده تا برای استفاده از منابع آبی گسترده در جنوب کشور برنامه ریزی شود.
شدت خشکسالی در کشور در سال های اخیر به حدی رسیده است که اقدام به اولویت بندی تحویل آب شده و بر این اساس، آب آشامیدنی در اولویت قرار گرفت و آب بخش صنعت در اولویت آخر قرار گرفته که این موضوع سبب شده، تا طرح های توسعه واحدهای بزرگ صنعتی در داخل کشور، متوقف شود.
در این راستا، طرح انتقال آب دریا به داخل کشور با سرمایهگذاری واحدهای بزرگ صنعتی در دستور کار قرار گرفته که نتیجه آن، احداث خط اول انتقال آب کشور در سال ۱۳۹۹
بوده است.
قرار است سایر طرح های انتقال آب نیز به تدریج اجرا شده و بخشی مهمی از آب مورد نیاز استانهای کم آب شرقی و مرکزی کشور از طریق دریای عمان و خلیج فارس تامین شود. این گزارش نیم نگاهی به پیشرفت فیزیکی این طرح ها در استان های هدف دارد:
سابقه ۷۰ ساله شیرینسازی آب دریا توسط کشورهای حاشیه خلیج فارس بر اساس گزارشها، بیش از ۸۵۰ آب شیرین کن در منطقه خلیج فارس مشغول فعالیت دارند که ۲۵ مورد آنها آب شیرین کنهای بزرگ با ظرفیت بیش از ۱۰۰ هزار مترمکعب
در شبانه روز است.
در منطقه خلیج فارس ۶۷ سال پیش، کویت نخستین آب شیرین ها را نصب و استفاده کرد. سپس بقیه کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز استفاده از آب شیرینکن ها را آغاز کردند.
آغاز انتقال آب دریا به استانهای مرکزی از سال ۹۹
نخستین پروژه انتقال آب خلیج فارس به عنوان طولانی ترین خط انتقال آب در کشور در سال۱۳۹۹ به طول حدود ۸۰۰ کیلومتر از غرب بندرعباس افتتاح شد که از سه استان هرمزگان، کرمان و یزد میگذرد.
بر این اساس، مرحله نخست پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران به طول ۳۰۵ کیلومتر از بندرعباس به سیرجان با اعتبار ۱۶۳ هزار میلیارد ریال در آبان ۹۹ افتتاح شد. مرحله دوم این طرح نیز به مقصد استانهای مرکزی کشور، مس سرچشمه کرمان و چادرملو و یزد به طول ۵۲۰ کیلومتر و هزینه یکهزار و ۲۰۰ هزار میلیارد ریال در ۲۴ اسفندماه ۹۹ مورد بهره برداری قرار گرفت.
بر اساس برنامه پیش بینی شده، قرار است همزمان خط دوم نیز به طول یکهزار و ۵۵۰ کیلومتر از همین مسیر از هرمزگان به استانهای خراسان جنوبی و خراسان رضوی برود که البته در آینده، اجرایی خواهد شد.
پیشنهاد انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به ۱۷ استان
بر اساس گزارش ها، با توجه به کمبود شدید منابع آبی، پیشنهاد انتقال آب دریا به ۱۷ استان برای تامین نیاز بخش های مختلف به ویژه صنعت، مطرح شده است.
البته تاکنون برای انتقال آب به هفت استان هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان، تصمیمات نهایی اتخاذ شده و وارد مرحله مطالعات تکمیلی و اجرا شده است.
قطعی شدن انتقال آب به ۷ استان
طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس قرار است در گام نهایی، منابع آبی جدید هفت استان هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان را تامین کند.
برای اجرای این طرحها حدود سههزار و ۷۰۰ کیلومتر لوله گذاری خواهد شد که آب خلیج فارس و دریای عمان را به هفت استان تعیین شده، منتقل میکند.
پروژه های انتقال آب که از استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان آغاز می شود قرار است در طول مسیر خود به سوی استان های مرکزی و شرقی، علاوه بر توسعه صنایع گلخانهای، آب مورد نیاز واحدهای صنعتی و معدنی بزرگ این استانها را نیز تامین خواهد کرد.
جزییات برنامه احداث ۴ خط انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان
تاکنون چهار پروژه احداث خط لوله انتقال آب از سواحل جنوبی کشور، تعریف شده است که مبدا آنها از استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان خواهد بود.
شیرین کردن آب خلیج فارس و انتقال آن به فلات مرکزی به همان اندازه بیتدبیری است که کسی سرطان دارد و مطمئن است به زودی خواهد مرد و به جای درمانهای مرتبط و شیمی درمانی برود جراحی زیبایی انجام دهد.
یک عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس، گفته «مافیاهایی بزرگتر از فولاد مبارکه پشت انتقال آب از دریاهای جنوب
به فلات مرکزی هستند.»
او توضیح داده: «نصف افرادی که در فساد فولاد مبارکه سهیم بودند اکنون در پروژه انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان سهیم هستند و اگر این پروژه با مدل فعلی پیش برود مافیاهای بزرگتری از آن بیرون میآید.»
هاجر چنارانی، نماینده مردم فیروزه و نیشابور در مجلس شورای اسلامی، ادامه داده است که «بنده با شرایطی که اکنون قرار است انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان صورت گیرد صد درصد مخالفم اما اگر این پروژه تحت نظر خود دولت اجرایی شود و دست مافیاها از این پروژه کوتاه شود با آن موافق هستم. اگر این پروژه با مدل فعلی پیش برود نتیجهاش به فولاد مبارکه ختم میشود.»
با خانم چنارانی تماس گرفتیم تا منظور او از مافیا را بهتر متوجه شویم. مطابق معمول، دسترسی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دشوار بود و نه تنها چنارانی که هیچکدام از اعضای فراکسیون محیط زیست پاسخگوی این رسانه نبودند. با این حال، از متن خبری که منتشر شده، اینطور برمیآید که مشکل خانم چنارانی، حضور افراد سهیم فولاد مبارکه در پروژه انتقال آب است و اگر این افراد جایگزین شوند، دیگر مشکلی باقی
نخواهد ماند.
کارشناسان اما نظر دیگری دارند؛ آنها اساس بحث انتقال آب از دریای جنوب به فلات مرکزی را زیر سوال میبرند و از این قسم پروژهها، تحت عنوان ساینس فیکشن یاد میکنند؛ امری تخیلی و افسانهای.
یک استاد دانشگاه و فعال در حوزه محیط زیست درباره پروسهها و عملیات انجام گرفته در پروژههای بزرگی نظیر انتقال آب از دریای جنوب به فلات مرکزی ایران
با ما صحبت میکند.
اینکه در چنین طرحهای گستردهای چه اتفاقاتی رخ میدهد که میتواند ظرفیتهای لازم را برای آنچه خانم چنارانی از آن تحت عنوان مافیا یاد کرده، به وجود بیاورد. ما به این پروژهها، *ما به این پروژهها ساینس فیکشن میگوییم؛ یعنی تخیلی
حسین آخانی ابتدا به این نکته اشاره میکند که:«اگر بخواهید آب را از دریا شیرین کرده و هزار کیلومتر این آب را جابهجا کنید، اتفاقی است که در تاریخ بشر فقط بناست در ایران اتفاق بیفتد.»
او اینطور، ادامه میدهد که:«این جزو همان پروژههاییست که به آنها ساینس فیکشن، میگوییم. به این دلیل که خود پروسه آب شیرین کردن، پروسهای بسیار گران
قیمت است.
از طرفی، ایجاد لوله، بسیار بسیار، گرانقیمت است و انتقال آن هم به این دلیل که باید از ارتفاع عبور کند، باید با صرف انرژی بسیار زیادی انجام شود.»
بنا به این توضیحات، این فعال عرصه محیط زیست ایران، تشریح میکند که:« تصورم بر این است که در پروژهای که تا این حد با واقعیتها نمیتواند همخوانی داشته باشد، این انتظار وجود دارد که منافع مادی یک عده در اجرای پروژه است و این همان چیزی است که از تحت عنوان مافیا در زبان مردم جاری میشود.»
هزینه انتقال آب را صرف توسعه
راهآهن میکردید!
آخانی ادامه میدهد که:«این هزینهای که قرار است با آن، شیرین کردن و انتقال آب، رخ دهد باید صرف توسعه شبکه راهآهن کشور میشد و چون این پروژه از قرار معلوم از شرکت مس سرچشمه تامین میشود، چه لزومی دارد که آب را از خلیج فارس منتقل کنیم به کویر؟ شما میتوانید با ایجاد خط راهآهن، این معادن را به حاشیه خلیج فارس منتقل کنید و در حاشیه خلیج فارس، بقیه فرآیند را انجام دهید و این بسیار به صرفهتر است و هم تاثیرات مخرب کمتری را بر محیط زیست دارد و هم باعث توسعه جنوب
ایران میشود.»
او با طرح این سوال که چرا باید یک عده در استانهای مرکزی مثل اصفهان، یزد، کرمان تمام انرژیشان را بگذارند، میگوید: «صنایع بسیار پرمصرف آبی که جایشان در استانهای خشک نیست! چرا باید فولاد مبارکه را به این استانها بیاورند و خب طبیعی است وقتی که یک عده منافع مالی زیادی دارند و احتمالا منظور این خانم (نماینده مجلس) هم شاید همین بوده باشد.»
دکتر آخانی با اشاره به اینکه هم اکنون مسئولان در حال اجرا کردن بحث انتقال آب از دریای جنوب به فلات مرکزی هستند، گفت:« مساله سر این است که این پروژه به چه قیمتی دارد اجرا میشود در حالتی که کشور ما سادهترین زیرساختهای حمل و نقل عمومی را ندارد، شیرین کردن آب از خلیج فارس و انتقال آن به فلات مرکزی به همان اندازه بیتدبیری است که کسی سرطان دارد و مطمئن است به زودی خواهد مرد و به جای درمانهای مرتبط و شیمی درمانی برود جراحی زیبایی
انجام دهد.»
این کارشناس و استاد برجسته در حوزه محیط زیست، در خصوص بحث مافیای آب و اینکه آیا این بحث در کشور ریشه داراست و آیا به معضل و مشکل تبدیل شده، میگوید راجع به مافیای آب از ما نپرسید؛ ما تخصصمان مافیاشناسی نیست؛ تخصص ما گیاه شناسی است و این شناسایی مافیا را به سیاسیون بسپارید.