گروه اقتصادی جمله – بهتازگی ویدئویی در فضای مجازی پربازدید شده است که در آن یک عضو کمیسیون انرژی مجلس ادعا میکند؛ روزانه ۴ هزار تن گاز مایع (LPG) در کشور گم میشود!
به گزارش جمله این ادعا اگر در هر مملکت دیگری مطرح میشد طوفانی به پا میکرد و روزنامهنگاران را به تکاپو میانداخت و نهایتا کار به عذرخواهی و عزل و پاسخگویی و دادگاه میکشید اما در ایران گم شدن چیزها به امری عادی بدل گردیده و روال اینگونه است که کسی مانع گم شدن نمیشود اما بعد از غیب شدن چیزها برای آنها مویه سر میدهد و گلایههای فراوانی بهراه میافتد و نهایتا بعد از چند روز آبها از آسیاب میافتد و همه فراموش میکنند که خانی آمده و خانی رفته است.
مالک شریعتی عضو کمیسیون انرژی مجلس در ادامه این گفتگوی تلویزیونی میگوید: متأسفانه من اخبار موثقی دارم که این بَلبشوی توزیع ال. پی. جی در کشور که شما عکس هایش را نشان دادید و من در همین نامهای که اشاره کردم خود آقای سالاری این نامه را نوشتند خطاب به یکی از معاونهای وزارت نفت در پاسخ به آن دستور رئیس جمهور در پایان نامه، ایشان گفتند که مزید استحضار روزانه ۲ هزار و ۵۰۰ تن روزانه، ۲ هزار و ۵۰۰ تن گاز مایع تکافوی نیاز مصرف کنندگانی که به شبکهی گاز طبیعی دسترسی ندارند را خواهد نمود. این ۲ هزار و ۵۰۰ تن از کل چه مقداری است بنابراین از متوسط ۶ هزار و ۵۰۰ تن تولید روزانه گاز مایع در پالایشگاههای ما در ۱۰ پالایشگاه، ۴ هزار تن قابلیت دارد که بیاید در خودروها استفاده بشود یا صادر بشود.
او ادامه داد: خود وزارت نفت نمیداند این کجا میرود در دولت قبل معاون قبلی که جای آقای سالاری بودند آقای صادق آبادی آمد در کمیسیون انرژی گفت ما ۴ هزار تن را نمیدانیم کجا میرود در کشور؟!، یک بخشی از آن میآید در شبکه غیررسمی همین خودروها، یک بخشی از آن قاچاق میشود یک بخشی از آن میرود در مصارف غیرضروری کشور یعنی ما ثروت کشور را که میتوانیم بدهیم مصرفش را ساماندهی بکنیم جایش بنزین وارد نکنیم یا جایش بنزین صادر بکنیم اقتصاد کشور عایدی بیشتری داشته باشد در کرج انفجار رخ داد در یکی از این جایگاههای غیراستاندارد چند نفر از مردم دچار حادثه شدند، چون مردم اقبال دارند نسبت به این سوخت دارند استفاده میکنند خب این را ساماندهی بکنید قیمتش را متعادل بکنید که برود جایگزین بنزین و گازوئیل بشود و به سی. ان. جی هم لطمه نزند عایدی کشور هم برود بالا، این نامهی خود معاون وزیر نفت است که میگوید ما فقط از ۶هزار و ۵۰۰ تن ۲ هزار و ۵۰۰ تنش کافی است برای کسانی که گاز طبیعی ندارند تقریباً گاز طبیعی کل کشور رفته یعنی نسبت به سالهای گذشته ما الآن مازاد داریم خب این مازاد را بیاوریم ساماندهی بکنیم در خود نامه اشاره کردند ایشان.
همانطور که روشن است روزانه مقدار زیادی گاز مایع در کشور ناپدید میشود و از قضا خود دولتیها هم از این مسئله آگاهند و به آن اعتراف میکنند، اما هیچکس کاری نمیکند!
اگر همان روز که دکل نفتی گم شوهه، بهجای بدل کردن ماجرا به یک شوخی تلخ، حاکمیت مو را از ماست میکشید، حالا کار بهجایی نمیرسید که روزانه چندهزار شتر با بارش در کشور ناپدید شود و کک کسی هم نگزد. از این دست موارد تا دلتان بخواهد پیدا میکنید.
اردیبهشت سال ۱۴۰۰ رضا شهرستانی، عضو هیأت مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با اشاره به سرنوشت نامعلوم سه میلیون تن فولاد در زنجیره تولید و صادرات گفت، این رقم حدودا معادل ۱۰درصد فولاد کشور است.عضو هیأت مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد با اشاره به این که در سال ۹۹ بیش از ۳۰ میلیون تن فولاد در ایران تولید شده اعلام کرد، از کل فولاد تولیدی ۱۵ میلیون تن در داخل کشور مصرف و ۱۲ میلیون تن دیگر نیز صادر شد.به گزارش تجارتنیوز، رضا شهرستانی نتیجه گرفت: «بنابراین سه میلیون تن فولاد در زنجیره مصرف و صادرات گم شده است.»
در اوایل دیماه سال گذشته روزنامه اعتماد در گزارشی به یک سند اشاره میکند که بر اساس آن معلوم نیست بیش از سی هزار همت کجا رفته است؟! این گزارش حاوی نامه سازمان بازرسی به وزیر امور اقتصادی و دارایی است که در آن از احسان خاندوزی خواسته شده «شخصا» و ظرف پنج روز در این باره توضیح دهد که چرا «پول دریافتی از خریدار بلوک ۱۲ درصدی هلدینگ خلیجفارس» در جای خود «هزینه نشده» و اصولا این ۳۲.۶ هزار میلیارد تومان در کجا
خرج شده است؟
ماجرای دیگری که در تابستان امسال رسانهای شد دادستان گرگان خبر از گمشدن ۵۳ هزار و ۲۰۰ تُن گندم در گلستان داد و گفت: ماجرا از این قرار است که گویا، اداره غله این استان میزان گندم مورد اشاره را در اختیار دو کارخانه قرار داده است.طبق اعلام دادستانی اداره غله به یکی از این ۲ کارخانه، سه هزار و ۲۰۰ تُن و دیگری ۵۰ هزار تُن گندم را به امانت، برای نگهداری سپرده بود، اما از گندمهای امانتی در این کارخانهها، اثری نیست.
از این مثالها فراوان در ایران یافت میشود اما تنها در حد خبر باقی میماند و مردم کوچکترین اطلاعی از سرنوشت این گمشدگان به دست نمیآورند. از آن بدتر اینکه این مسائل به درس عبرتی بدل نمیشود بازهم دزدها از سوراخ دیگری وارد میشوند و زخم خود را ميزنند. این سلسله اتفاقات مؤید خلائی جدی در بحث مدیریت، نظارت و انتخاب نادرست برخی مدیران در مراکز حساس اقتصادی است. فساد در کشور به جایی رسیده که دیگر اعداد ده رقمی هم خم به ابروی کسی نمیآورد و برای مردم هم جانی باقی نمانده که مطالبه گرانه وارد میدان شوند. ترس ما از این است که روزی از خواب برخیزیم و ببینیم خاک زیر پایمان را هم دزدیدهاند و هیچکس
هم پاسخگو نیست.
- نویسنده : ارسالی از سرویس اقتصادی