محمدحسین جعفری سمیع- دبیر گروه سیاسی/ در اکثر جوامع توسعه یافته و مردمسالار،صاحب منصبان و دولتمردان در هر رده ای که باشند نسبت به تبعات تصمیم گیری ها و رفتار های خود قبول مسئولیت کرده و پاسخگوی مردم هستند. برای ما ایرانیان که مدعی اخلاق اسلامی و فرهنگ ایرانی هستیم، تماشای تصویر یک […]
محمدحسین جعفری سمیع-
دبیر گروه سیاسی/
در اکثر جوامع توسعه یافته و مردمسالار،صاحب منصبان و دولتمردان در هر رده ای که باشند نسبت به تبعات تصمیم گیری ها و رفتار های خود قبول مسئولیت کرده و پاسخگوی مردم هستند. برای ما ایرانیان که مدعی اخلاق اسلامی و فرهنگ ایرانی هستیم، تماشای تصویر یک مقام مسئول در کشوری مانند کره جنوبی و یا ژاپن که در مقابل انبوهی از جمعیت تعظیم کرده تا در قبال خطایی که در حیطه مسئولیتش مرتکب شده ، از مردم عذرخواهی کند بسیار تعجب انگیز و حتی جذاب بوده است. در مقابل به رغم آنکه ما دایعه دار نظامی اسلامی هستیم، هرگز ندیدهایم که یک مقام مسئول در خصوص کوتاهی در انجام وظیفه اش ضمن عذر خواهی از ساحت ملت، از کار خود کناره گیری کند و این حکایت از حب ریاست در میان دولتمردان ما دارد.
به گزارش «جمله» پس از افشای حقیقت ماجرای سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین، گمان می رفت برخی از مسئولین کشور از جمله «کسانی که با صراحت ادعا دمی کردند، اخبار و تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی و رسانه های بین المللی همگی بخشی از عملیات روانی دشمنان است»، به دلیل گستردگی ابعاد این واقعه، ضمن عذرخواهی از ملت، از سمت خود استعفا دهند. اما اینبار هم هیچ کسی حاضر نشد از صندلی ریاست خود دل بکند و کنار برود چرا که (عذر خواهی از ملت و استعفا) از منصب و ریاست در اخلاقیات سیاسی و اجتماعی ما جایی ندارد.
استعفا، کناره گیری یا برکناری از یک مسئولیت به خاطر قصور و یا ناکارآمدی در یک حادثه یا اتفاق یا یک فرایند، به خودی خود اصالت و ارزشی ندارد. این کار از آنجا اهمیت مییابد که پیامی را به افکار عمومی منتقل میکند؛ پیامی که بر این موضوع دلالت میکند که حاکمیت به حساسیتهای افکار عمومی حساس است. پیام این است که حاکمیت در پی تقابل با افکار عمومی نیست. این پیغام را به جامعه مخابره میکند که مسئولان یا حاکمیت خود با این وجدان جمعی جامعه همراهند و خود را از آن جدا نمیدانند.
عذرخواهی رسمی مقامات سپاه پاسداران از مردم بابت شلیک اشتباهی به هواپیمای مسافربری، از اهمیت بسزایی برخوردار است. چرا که مردم به یاد ندارند آخرین بار کی و کدام مقام مسئول در خصوص یک حادثه از آنان عذرخواهی کرده باشد.
جان هایی که باخته می شوند!
تنها در سال جاری، موارد بسیاری را می توان برشمرد که اگر در کشوری دیگر رخ داده بود، به طور حتم تعداد زیادی از دولتمردان و یا مسئولان پس از عذرخواهی از مردم،استعفا می دادند. اما در کشور ما هیچ کس حاضر نیست در خصوص مواردی از این دست صندلی ریاست خود را ترک کند. در ماجرای سیل فروردین ماه، بسیاری از مسئولان همراه مردم بودند و برخی دیگر در تعطیلات خارج از کشور و یا جزایر زیبای جنوب کشور به سر می بردند در حالی که تعدادی از هموطنان در زیر گل و لای ناشی از سیل دفن شده بودند. در حوادث آبان ماه نیز بار دیگر شاهد عدم احساس مسئولیت توسط برخی از مسئولین کشور بودیم. از تائید و تکذیب هایی خلاف واقعیت تا بی اطلاعی رئیس جمهور از زمان اجرای افزایش بهای بنزین، زنجیره ای از ناهماهنگی میان مسئولان را به نمایش گذاشت. پس از اعتراضات آبان ماه نیز هیچ مقام مسئولی تبعات پیش آمده را بر عهده نگرفت و هرگز مشخص نشد، چند نفر از هموطنانمان در این ایام کشته شدند. عدم اطلاع رسانی توسط مسئولان آنقدر به درازا کشید تا ابتکار عمل به طور کامل در دست رسانه های خارجی قرار گیرد و رقم ۱۵۰۰ نفر را اعلام کنند. از سوی دیگر هر ارگانی و نهادی، دیگری را مسئول اعلام آمار جانباختگان معرفی کرد و در نهایت همه چیز شامل مرور زمان شد. هملکرد وزیر کشور در این ماجرا در حدی بود که برخی از نمایندگان تلاش کردند او را استیضاح کنند و برخی نیز از استعفای او سخن گفتند. در این میان نه استیضاحی روی داد و نه کسی استعفا داد.
در مراسم تشییع سردار پرافتخار اسلام شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در کرمان نیز بیش از ۵۰ نفر از هموطنانمان به دلیل عدم وجود هماهنگی های لازم در اجرای این مراسم جان خود را از دست دادند اما در کمال تاسف باز نه کسی عذرخواهی کرد و نه کسی به دلیل قصور در انجام وظایف خود استعفا داد. به رغم اظهارات برخی نمایندگان مجلس نیز، تا این لحظه اقدامی برای مشخص شدن ابعاد حادثه دردناک کرمان صورت نگرفته است. این در حالی است مسئولیت تامین امنیت شهروندان بر عهده وزارت کشور است و این وزارتخانه باید پاسخگوی عملکرد خود در این مورد باشد.
ذبح حقیقت در مسلح مصلحت!
اما در مورد آخر یعنی ماجرای سقوط هواپیمای مسافر بری اوکراینی، آنچه که بیش از همه موجب خشم جامعه شد، کتمان حقیقت بود. رخ دادن سانحه هوایی در جهان و به ویژه در کشور ما امری اجتناب ناپذیر است و به همین دلیل هرساله شاهد چنین حوادث دردناکی در گوشه و کنار جهان هستیم. در سال هایی که وزارت راه در اختیار عباس آخوندی قرار داشت گاهی در یک سال جدای از تلفات جاده ای به طور همزمان سانحه هوایی، ریلی و دریایی را باهم تجربه کردیم. فراموش نکرده ایم زمانی را که وزیر وقت جان سوخته مسافران تبریزی عازم مشهد را نادیده گرفت و از بیمه بودن قطار سخن به میان آورد.
آن زمان هم کسی انتظار استعفا از وزیر راه وقت را نداشت. اکنون آنچه که بیش از همه موجب رنج و درد جامعه شده است، نحوه اطلاع رسانی در خصوص این سانحه هوایی است. انکار حقیقت و تاکید بر نقص فنی توسط مسئولین هواپیمایی کشوری به رغم وجود شواهد عینی از نحوه سانحه است. برخی دیگر از مسئولین همچون حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور آنچنان با قاطعیت اخبار منتشر شده در خصوص شلیک به هوایپما را عملیات روانی دشمن نامید که مطبوعات غیر وابسته و مستقل نیز از ترس آنکه متهم به همراهی غرب و دشمنان نشوند، از طرح احتمالات خودداری کردند و اکنون توسط جامعه به دروغگویی متهم هستند.
در همین غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی می گوید: «اگر فشار غربی ها و اطلاع رسانی مردم و فیلمهایی که در فضای مجازی منتشر شد نبود شاید آقایان اصلا واقعیت را نمی گفتند. اینکه می گویند آرزوی مرگ کردیم حرف است. اینها باید استعفای دسته جمعی دهند و همه نیز باید بدون برو برگرد محاکمه شوند».
این نماینده مجلس تاکید کرد: «همه مسئولان باید یک عذرخواهی بزرگ از مردم انجام دهند. رییس دانشگاه این دانشجویان در کانادا با بغض صحبت می کند و نخست وزیر این کشور ابراز ناراحتی می کند چرا در این سه روز گذشته هیچ مسئولی در داخل کشور ما با این خانواده ها ابراز همدردی نکرده است».
وی اضافه کرد: « آقایان همان لحظه متوجه شدند که اشتباه کردند به چه حقی کتمان کردند چرا آبروی کشور را بردند؟ چرا این همه صداوسیما با پخش برنامههای مختلف اظهارنظرهای کارشناسی خلاف را منعکس کرد به مردم خلاف گفتند و این دردناک است».
اما آنچه که جامعه امروز طلب می کند، استعفای کسانی است که در انجام وظایف خود قصور داشته اند. شاید هیچ زمانی را همچون زمان حال به یاد نداشته باشیم که بخش اعظمی از جامعه خواهان استعفای مسئولان پنهانکاری و فریب جامعه باشند.