باغبانا! ز خزان بی‌خبرت می‌بینم…
باغبانا! ز خزان بی‌خبرت می‌بینم…
سیاسیون در کدام کلاس، سیاست و اخلاق و منطق خواندند که سهم کوتاهی‌ها و سوءمدیریت‌های خود را ناچیز می‌شمارند و آن را نمی‌بینند، زندگی لاکچری فرزندان خود و حتی زندگی غرق در مادیات خود را حق طبیعی خود می‌دانند اما بر سر شهروندان عادی منت می‌گذارند که چرا روزانه بیش از یک وعده غذا می‌خورند؟

یکی از ویژگی‌های ناخوب برخی سیاسیون وطنی این است در بررسی سلسله علل پدیده‌های منفی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به «دوربینی» مبتلا هستند. به این معنا که علل دور و دلایل درجه دو و سه را  به‌خوبی می‌بینند اما توانایی دیدن دلایل نزدیک و علل بزرگ را در تحلیل‌های خود ندارند یا نمی‌خواهند ببینند.

یکی از نمونه‌های تاریخی چنین نگاهی،  سخنان «علی‌اکبر ولایتی» بود که چند سال قبل مدعی شده بود مردم ایران باید توقع خود را در زندگی کم کنند و مانند مردم یمن، لُنگ بپوشند و نان خشک بخورند آن هم در شرایطی که برابر برخی اخبار موثق که همان زمان در رسانه‌ها انتشار یافته بود، شرایط زندگی وی و برخی وابستگانش، هیچ شباهتی با مردم یمن نداشت اگر نگوییم بسیار نزدیک به زندگی مردم اروپای غربی و کانادا بود.

روز گذشته «غلامرضا مصباحی مقدم» نماینده سه دوره پیشین مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان که سال‌ها در حوزه اقتصاد و تصمیم‌گیری‌های این بخش، حضوری فعال داشت، مصاحبه مفصلی با یکی از رسانه‌ها انجام داد و یک نکته در این مصاحبه گفت که مورد توجه این تحلیل قرار دارد.

لازم است یادآور شویم که مصباحی‌مقدم مجتهد و سیاستمدار اصولگرا، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در ادوار هفتم، هشتم و نهم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس کمیسیون امور زیربنایی و تولیدی این مجمع و نماینده مجلس خبرگان رهبری است.

وی در بخشی از مصاحبه خود گفت: «چین ۴ دهه رشد بالای ده درصد را تجربه کرده و توانسته از یک کشور به‌شدت فقیر با جمعیت انبوه خارج شود و به کشوری تبدیل شود که جایگاه دوم اقتصاد دنیا را دارد. پس این نشان می‌دهد شدنی است. چین ظرفیت‌های ما را ندارد. موقعیت جغرافیایی چین موقعیت ما نیست. چین به اندازه موقعیت و شرایط ما نیست. موقعیت انرژی که ما داریم چین ندارد. البته موقعیت جمعیتی که چین دارد را ما نداریم. آن جمعیت قانع است، جمعیتی که به دوعده یا یک وعده غذا در شبانه روز اکتفا می‌کند. این فرهنگ کاملاً متفاوتی است.»

درخصوص این بخش از سخنان «غلامرضا مصباحی مقدم» و همچنین توصیه «علی‌اکبر ولایتی» که در سطور پیشین به آن اشارت رفت، لازم است حدیث شریف نبوی را یادآور شویم که فرمودند «کُونُوا دُعاهَ النّاسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم» یعنی با عمل خود مردم را دعوت به کاری کنید نه با زبان خود و منظور «نبی الرحمه(ص)» این است که از منظر اخلاق دینی کسی اجازه ندارد در قول و کلام دیگران را به کاری دعوت کند اما در عمل خود ملتزم به آن نباشد و این نوعی ریاکاری است.

آنچه که این حدیث شریف نبوی را تأیید می‌کند نص شریف است که در آیه ۴۴ سوره بقره چنین افرادی را مورد عتاب قرار داد و فرمود «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ» – آیا مردم را به نیکوکاری دعوت می‌کنید درحالی‌که خود را فراموش می‌کنید-.

توقع ما از فردی چون «غلامرضا مصباحی مقدم» به‌عنوان یک روحانی مجتهد و عضو مجلس خبرگان و نهادی مهم چون مجمع تشخیص مصلحت این است که در توصیه‌های خود نیم‌نگاهی به این آیات و روایت هم داشته باشند و صادقانه به مردم بگویند که آیا خود در روز یک بار غذا می‌خورد که چنین طعنه‌ای به مردم شریف می‌زند؟

نکته دوم در پیوند با مقایسه مردم ایران و چین این است که آیا به‌واقع  غلامرضا مصباحی مقدم نمی‌داند که بخش اعظمی از خوراک شهروندان که با انواع مشکلات از تورم و گرانی اقلام غذایی دست و پنجه نرم می‌کنند مانند مرغ و گوشت قرمز و ماهی و برنج باکیفیت ایرانی و میوه و بسیاری اقلامی که برای تغذیه سالم مورد نیاز است، از سفره آنان پرکشید و رفت و طی سال‌های اخیر شاهد بودیم سفره مردم به‌مراتب کوچک شد و اساساً این موضوع بیشتر به اقتصاد کشور آسیب رساند و مانع رشد مثبت شد یا انواع اختلاس صاحبان قدرت، رانت‌خواری و فساد که از ابتدای دهه هفتاد شمسی با پرونده فاضل خداداد و رقم ۱۲۶ میلیارد تومانی شروع شد و در آخرین آن که به پرونده فولاد مربوط بود ۹۲ هزار میلیارد را رد کرد ؟

ما هم البته با جناب مصباحی‌مقدم هم‌نظر هستیم که آحاد مردم در توسعه کشور به قدر خود سهم دارند و دوری از اسراف در هر زمینه‌ای و پرهیز از مصرف‌زدگی حتی در مصرف اقلام خوراک روزانه، وظیفه همه شهروندان است اما آیا مدیران و فرزندان‌شان  در این زمینه هیچ تکلیفی ندارند و حق دارند در جامعه با بهترین امکانات، مانور دهند و با ساعت چندصد میلیونی و ویلا و دیگر مظاهر زندگی مادی فخر بفروشند ؟

سیاسیون در کدام کلاس، سیاست و اخلاق و منطق خواندند که سهم کوتاهی‌ها و سوءمدیریت‌های خود را ناچیز می‌شمارند و آن را نمی‌بینند، زندگی لاکچری فرزندان خود و حتی زندگی غرق در مادیات خود را حق طبیعی خود می‌دانند اما بر سر شهروندان عادی منت می‌گذارند که چرا روزانه بیش از یک وعده غذا می‌خورند؟

در جهان‌بینی اسلامی، هر کسی باغبان زندگی خود است و در این مدت معدود زندگی دنیا، همه باید توجه و حواس‌مان را به خزان و پاییزی که این زندگی مادی را تهدید می‌کند و در قامت مرگ، این امانت را از ما می‌ستاند، باشیم و برابر همین جهان‌بینی کسانی که از دیانت و شریعت، تنها توصیه به دیگران را آموخته‌اند گویا از خزان باغ خود بی‌خبرند.