جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، اخیرا توهم ریش سفیدی پیدا کرده و دنبال منازعات قدیمی و حل نشدنی کشورها می گردد تا بینشان میانجی گری کند و در نهایت نام خودش و آمریکا را به عنوان قهرمان و حامی اصلی حقوق بشر، در تاریخ ماندگار کند. البته که ابدا با چنین ایده هایی […]
جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، اخیرا توهم ریش سفیدی پیدا کرده و دنبال منازعات قدیمی و حل نشدنی کشورها می گردد تا بینشان میانجی گری کند و در نهایت نام خودش و آمریکا را به عنوان قهرمان و حامی اصلی حقوق بشر، در تاریخ ماندگار کند. البته که ابدا با چنین ایده هایی مخالف نیستیم و هرکس، بتواند منازعاتی که سالانه به مرگ میلیون ها انسان منجر می شود را پایان دهد، قطعا قهرمان است و ایستاده برایش دست خواهیم زد. اما اگر پشت این چنین میانجی گری هایی ایده های شوم و منفعت طلبانه جا خوش کرده باشد، حساب ما با جناب قهرمان چیز دیگریست.
جو بایدن، اخیرا سیاست جدیدی را درباره فلسطین در دستور کار قرار داده و مدعی است هدفش از اعمال این سیاست، پایان دادن به یکی از بزرگ ترین جنگ های خاورمیانه است. او دیپلمات آمریکایی «هادی عمرو» را به عنوان نماینده ویژه در امور فلسطین تعیین کرد. کاخ سفید، کنگره را در جریان این تصمیم قرار داده که هدف از آن ارتقای سطح روابط میان واشنگتن و تشکیلات خودگردان فلسطین در سایه تداوم بسته شدن کنسولگری آمریکا در قدس از سال ۲۰۱۹ است. این اولین بار است که ایالات متحده یک نماینده ویژه در وزارت خارجه آمریکا را برای تعامل ویژه با طرف فلسطینی تعیین میکند. قرار است عمرو وظایف خود را از بخش خاورمیانه در مقر وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن انجام دهد. این موضوع از چند ماه پیش در بحثهای دولت بایدن و رهبری فلسطین مطرح بود. محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین ابتدا به این تصمیم اعتراض کرد اما طی هفتههای اخیر مشخص شد که تشکیلات با عمرو همکاری خواهد کرد. جو بایدن در جریان سفرش به اراضی اشغالی و کرانه باختری اعلام کرده بود، به بازگشایی این کنسولگری متعهد است و این اقدام موجب تقویت روابط میان آمریکا و فلسطینیها میشود.
مارتین اندیک، سفیر سابق آمریکا در اراضی اشغالی میگوید، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا و دیگر مقامات ارشد وزارتخانه عمرو را میشناسند و به او اعتماد دارند و او نفوذ زیادی در واشنگتن خواهد داشت. چالش پیش روی عمرو، تقویت تشکیلات و متقاعد کردن رهبری فلسطین برای انجام اصلاحات جدی خواهد بود.
ظاهر امر، همه چیز مرتب است و خیلی هم اقدام بشردوستانه و زیبایی است اما خیلی سخت است بتوانیم باور کنیم، رییس جمهوری که افغانستان را به خاک سیاه نشاند و یادگارش برای کشوری که کاملا تحت کنترل و حمایتش بود، فقر، فلاکت، بیماری و سرکوب است، بتواند به جنگ فلسطین و اسرائیل خاتمه دهد. فرض کنیم بایدن این کار را کاملا خیرخواهانه انجام می دهد، سوالی که مطرح است این است که آیا او متوجه است با چه مسئله بزرگی مواجه است؟ یا مشاورش در این زمینه یکی از اشخاص خیالی ای بوده که در نشست های خبری با او دست می دهد؟
درست زمانی که زمزمه های ارتقا روابط آمریکا و فلسطین مطرح شد و اسرائیل هم در کمال تعجب سکوت کرد، وزیرخارجه ترکیه با اشاره به عادی سازی روابط میان آنکارا و تل آویو، افزود: این عادی سازی روابط به دو طرف کمک خواهد کرد و من معتقدم برای منطقه نیز مثبت خواهد بود. چاووش اوغلو با ادعای اینکه موضع ترکیه در قبال مساله فلسطین تغییری نکرده، افزود: این اشتباه است که عادی سازی روابط را خیانت به مساله فلسطین و یا در راستای حذف این مساله توصیف کنیم.
حتی تا اینجا نیز هیچ اشکالی وجود ندارد و ریش سفیدان بزرگوار خیلی زیبا صحبت
می کنند و نوید یک آرمان شهر را در آینده
می دهند. اما نتیجه چه شد؟
فقط نگاهی به جام جهانی، به عنوان یک دورهمی کوچک از کشورهای جهان نگاهی کافیست تا متوجه شویم ماجرا بسیار عمیق تر از اظهارات بچه گانه بایدن است. فقط طرح ایده میانجی گری، و به اصطلاح
«عادی سازی چهره رژیم صهیونیستی» کافی بود تا شاهد موجی از ابراز خشونت به اسرائیل و همبستگی با فلسطین شویم. مردم حاضر در قطر، آشکارا از مصاحبه با شبکه های اسرائیلی سرباز می زنند. صندلی های فروخته شده به اسرائیلی ها، از آنان پس گرفته شده و به فلسطینی ها اهدا شد. هواداران قطر در بازی آلمان و ژاپن با نشان دادن شال فلسطین از آرمانهای آنها حمایت کردند. بازیکن تیم ملی ژاپن از صحبت با خبرنگار روزنامه یدیعوت آحارونت امتناع کرد. تیم ملی مراکش صعود خود به دور حذفی رقابت ها به عنوان تیم سرگروه را به مردم فلسطین تقدیم کرده و آن ها را در شادی خود شریک دانست. رییس جمهور کرواسی که برای تماشای بازی این تیم برابر بلژیک به قطر رفته بود، شال حمایت از فلسطین را همراه خود برد و با واکنش مثبت و خوشحال کننده کاربران عرب مواجه شد. این ها فقط
نمونه هایی از اعلام همبستگی با فلسطین و انزجار از اسرائیلی هاست و هنوز تا پایان این رقابت ها زمان باقیست. آنچه جای تعجب دارد این است که ایده عادی سازی روابط که مطرح شدنش منحصرا از جانب جو بایدن است، صدای کشورهایی را درآورده که تا به امروز حمایتشان از فلسطین، شبیه ایران، آشکار و پر سر و صدا نبود. ماجرا به قدری برای اسرائیل بیخ پیدا کرده که از طرف مقامات بلندپایه کشوری به خبرنگاران حاضر در جام جهانی دستور داده شده هویت خود را مخفی کنند، زیرا جانشان در خطر است!
حال باید دید بایدن چطور می خواهد به این اوضاع سر و سامان بدهد؟ مطرح شدن این ایده از جانب شخص اول کشوری که همیشه نقش اصلی را در درگیری فلسطین و اسرائیل داشته، خیلی عجیب است، اما اینکه بایدن می خواهد با چهارکلام بیانیه و دو نفر نماینده به چنین افتضاحی پایان دهد، از آن هم عجیب تر است. ما که تخصصش را نداریم اما اگر بزرگوار به شکل جدی قصد انجام این کار را دارد، اولین قدم بازگرداندن سرزمین فلسطین به صاحبان واقعی اش، پرداخت غرامت این همه سال کشت و کشتار به مردم این سرزمین، جریمه سنگین اسرائیل و مجبور کردن او به عذر خواهی و قبول تقصیر است و این تازه نقطه صفری خواهد بود برای اینکه کشورهای دیگر قبول کنند و صحبت های اسرائیل را گوش بدهند. اما حتی نوشتن این جملات هم خنده دار است. همه می دانیم این اتفاقات نخواهد افتاد. شاید در سریال های ابرقهرمانی هالیوود، آمریکایی ها موفق به جمع کردن هر مدل افتضاح و منجلابی باشند؛ اما این، زندگی واقعیست و اسرائیل با میلیاردها انسان و دولت های متنفر از خودش مواجه است که حتی ایده عادی سازی روابط، از خشم دیوانه شان می کند. بایدن اگر می خواهد کارت صد آفرین دریافت کند، میانجی گری جنگ اوکراین و روسیه، نقد تر و واجب تر است. نجات مردم افغانستان اهمیت بیشتری دارد. بازگشت به برجام و بهبود معیشت مردم ایران، هم در دسترس تر است و هم راحت تر. از شواهد و قراین پیداست که بایدن همه را احمق فرض کرده و روابط دیپلماتیک را با سوپرمن بازی های هالیوودی اشتباه گرفته، اما بازهم یادآور میشویم، بایدن یا هرشخص دیگری، اگر موفق شد چنین مسئولیت خطیری را به مرحله اجرا گذشته و این منازعه را برای همیشه تمام کند، قهرمان بزرگ و بی نظیر تمام اعصار خواهد شد و هیچ شکی در آن نیست. جناب بایدن، این گوی و این میدان!