اردشیر لارودی / یکم- در فوتبال ایرانی- که براساس داشتههای خود ویژهاش تعریف میپذیرد و معنا پیدا میکند- سخت کوشیدن، بر خود سخت گرفتن، به حریف مجال ندادن و… از اهرمهای پیروزیساز است! خوب مبارزه کردن، با شدت و حدت مبارزه کردن، شدید بودن، هوای مچ و ساق و زانو و سر خود […]
اردشیر لارودی /
یکم- در فوتبال ایرانی- که براساس داشتههای خود ویژهاش تعریف میپذیرد و معنا پیدا میکند- سخت کوشیدن، بر خود سخت گرفتن، به حریف مجال ندادن و… از اهرمهای پیروزیساز است! خوب مبارزه کردن، با شدت و حدت مبارزه کردن، شدید بودن، هوای مچ و ساق و زانو و سر خود را نداشتن!
با این منطق است که دیدار پرسپولیس- شهرخودرو تماشایی میشود! گلگهر مقابل ماشینسازی به دردسر میافتد! و فولاد اهواز هم نفسش بند میآید تا اراک تازهوارد را مجبور به تمکین کند! و به این دلیل است و با همین ترتیب که تراکتور خیالش از مقابله با مس رفسنجان راحت نیست که نیست! سپاهان با حساب جداگانهای مقابل سایپا وارد میدان میشود!
فکری باید فکری داشته باشد
دوم- بازی آسان، مدتهای مدیدی است که نداریم! همه بازیها سختند، بازیهای بهخصوصی سختترند! مثلاً نساجی- نفت مسجدسلیمان که فرصت منتظرهای را درست کرده است برای مجتبی حسینی و وحید فاضلی! دو مربی پُردان که آیندهدارند! الکی بازی نمیکنند! یا نفت آبادان با پورموسوی در تقابل با رحمان رضایی و ذوبآهن! در همین ردیف و حتی بالاتر قرار میگیرند، سپاهان و سایپا! نویدکیا این اشتباه را مرتکب نمیشود که سایپا را دستکم بگیرد!
درباره هفته چهارم لیگ برتر گفتن و از استقلال که با تیم چغر و بدقلقی بهنام پیکان بازی دارد، کم گفتن، ادا نکردن حق پیکان و بهجا نیاوردن قدرت پنهان و رو نشده استقلال است! تیمی که هنوزش هم نمیتوان «تیم فکری» خواند! تیمی که در سه بازی انجام شده قبلی، هرجا دلخواهش بوده توپ را برده و حتی مربیاش را! میخواهیم بگوییم، در استقلال روند حوادث در حالت خودبهخودیاش، بیشتر نافذند و بیشتر نقشآفرینند!
در پیکان، هنر استفاده از نفرات ولو گمنام و کمنام، بیشتر به چشم میخورد ولی در استقلال، بر سر چگونگی استفاده از «دیاباته» که معلوم است چهکاره است و چگونه باید وارد بازیاش کرد، اتفاقنظر وجود ندارد و…!
مجمع تعیین میکند؛ مجمع تصویب میکند
سوم- خُب، بهخیر و خوبی تمام شد! جلسه مجمع عمومی فدراسیون فوتبال، با همان نفرات که انتخاب- یعنی انتصاب- شده بودند، برگزار شد و نتایج از پیش معلوم خود را هم بهبار آورد! باز هم زبانها بسته بودند و به این معنا، گوشها هم بسته ماند! حرفی درباره اساسنامه جدید زده نشد که چرا این؟ و چرا حالا و اینکه:
و آنقدر دستدست کردی و لفتش دادی تا پای فیفا هم به فوتبال ما باز شد و برای ما، الگوی لازمالاجرا هم… بگذریم!
مسئله این است: از این پس در این راه با چه ترتیبی خواهیم رفت؟ مجمع تعیین میکند یا یک شخص؟ ظاهراً دوره شخصسالاری در اداره فوتبال تمام شده است! ظاهراً مجمع که حتی هیئت رئیسه را هم انتخاب و نصب میکند- مجمع چنین حقی دارد- به حقوق خود آگاهی دارد! از این پس دیگر نمیتوان فدراسیون را بهصورت من میگویم، من میخواهم، من بلدم و من دستور میدهم، اداره کرد! راستی، کانون مربیان ایران کجاست؟ چرا در مجمع فوتبال نیست؟ بیژن ذوالفقارنسب، نادر فریادشیران، حمید درخشان و… چه میکنند؟
لیگ یک و ترازوی دقیقش
چهارم- لیگ برتر، متر و میزان به شدت دقیق و راستگوی خودش را دارد! لیگ یک نیز به منزله ترازویی است که عیار قسمت نادیده فوتبال ایران را به دست میدهد که اگر عیارش ۱۸ و ۲۴ نیست دستکم باید ۱۴ که باشد!
و گاه این نشانه را به درستی میتوان دید! مثلاً در بازیهای لیگ یک! آنجا که ملوان با تیمی غیرملوانی که شباهتی به ملوان، به فوتبال شمال ایران، به فوتبال متکی به پاسهای بلند، به جنگهای تن به تن بر سر مال خود کردن زمین آنهم پا به توپ و به بردن این پیکارهای تکرارشونده، ندارد!
لیگ یک از بازیهای اولش گرم است و داغ! ملوان را دیدیم که دربی گیلان را مقابل چوکای تالش و در غیاب سپیدرود و داماش، برگزار میکند! با نتیجه ۲- صفر ملوان را میبرد!
هر هفته یک مربی
پنجم- لیگ یک دارد بد عادتمان میکند! فرهاد کاظمی را از بادران رفتاندند! حالا هادی شکوری هم در هفته دوم از چوکا باید برود! چوکا، دنبال مربی میگردد! چوکا، دو بازی دو باخت! شاهین بوشهر هم به راه چوکا میرود! دو بازی و ۵ امتیاز از دست داده! برای بوشهر و شاهینش که پر و بالی شکسته دارد، بهتر از این(!) نمیشد! چراکه خود کرده را تدبیر نیست! اما از جاهای خوبش هم بدانید! پارس جنوبی جم دومین بازیاش را هم برد! دو مسابقه و ۶ امتیاز! شهر جم، فقط اسمش نوستالژیک و زیبا نیست، فوتبالش هم قشنگ است!
در لیگ یک، خوزستان دو تیم دارد: …استقلال اهواز و استقلال ملاثانی! شاگردان امیر خلیفهاصل در اهواز، برای خود برو بیایی بههم زدهاند! دو برد و شش امتیاز! خدا را شکر، خوزستان پر است از استعداد خداداده و بچههایی که مادرزاد پا به توپند! و تکنیک همزاد اینان و در ذاتشان است! بادران که عاشوری را جانشین فرهاد کاظمی کرد، بازی دومش را برد!