طبق آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی منابع رسمی، در ۱۵۵ روز ابتدایی سال آبی جاری (از ابتدای مهرماه تا پنجم اسفندماه ۱۴۰۲) در مجموع ۱۰ میلیارد و ۴۳۰ میلیون مترمکعب آب وارد سدهای ایران شده که نسبت به ورودی ۱۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعبی آب به سدها در مدت مشابه سال آبی گذشته، کاهشی ۱۵ درصدی داشته است.
همچنین در این مدت، به منظور تأمین آب شرب، کشاورزی، صنعت و مباحث زیست محیطی، ۹ میلیارد و ۷۲۰ میلیون مترمکعب آب از سدهای کشور رهاسازی شده که نسبت به خروجی ۷ میلیارد و ۹۹۰ میلیون مترمکعبی آب در مدت مشابه سال آبی قبل از سدها، ۲۲ درصد افزایش را نشان میدهد.درحال حاضر با وجود ۲۲ میلیارد و ۴۱۰ میلیون مترمکعب آب ذخیره شده در سدهای کشور، ۴۵ درصد ظرفیت مخازن سدها پُر و ۵۵ درصد این ظرفیت خالی است که بههیچ عنوان خبر خوشی برای ایران به عنوان کشوری خشک و نیمه خشک نیست.همچنین آخرین آمارگیری از میزان ذخایر آبی سدها در روز پنجم اسفندماه ۱۴۰۱ نشان میدهد که این میزان بالغ بر ۲۳ میلیارد و ۳۳۰ میلیون مترمکعب بود، که مقایسه این رقم با حجم فعلی ذخایر آبی سدها، نشاندهنده کاهش ۴ درصدی در این بخش است.
در حال حاضر بیشتر مناطق کشور ما مشکلات بسیار جدی در زمینه کمبود آب دارند. بررسی ها و شرایط منابع آبی موجود در کشور نشان می دهند که تقریبا اغلب نقاط کشور در مرز تنش های آبی قرار گرفته اند.یکی از شاخص های مهم برای تشخیص کمبود آب، وجود میزان کم تر از ۱۷۰۰ متر مکعب آب در سال به ازای هر نفر است؛ به این معنا که اگر کشوری به ازای هر نفر در یک سال، ۱۷۰۰متر مکعب آّب داشته باشد، در شرایط عادی قرار دارد. ایران در سال ۱۳۰۰ جزء کشور های پر آب به حساب می آمد و قادر به تامین این میزان از آب برای شهروندان خود بود اما در چند دهه اخیر و با توجه به افزایش جمعیت وکاهش بارندگی ها، این میزان تا حد قابل توجهی کاهش یافته است.در همین رابطه سال گذشته رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی با بیان اینکه بحران کمبود آب تقریباً به طرق مختلف سراسر کشور را تحت تأثیر قرار داده اظهار کرده است تعداد زیادی از استانهای کشور زیر تیغ تهدید کمآبی هستند و جدیت این معضل به قدری است که در بخشهایی از کشور شاهد جابهجایی و مهاجرت ساکنان از مناطق خشک و کمآب به مناطق پرآب و پربارش بودهایم.معضل کم آبی در ایران آنقدر جدی است که دیگر به شکل واضحی قابل رویت است. این کمبود عمدتاً وابسته به دو عامل است؛ یکی افزایش مصرف و نیاز آبی ما و دیگری کاهش میزان بارندگی و به تبع آن بروز خشکسالیهایی که در کشور پدید آمده است. بارندگیها در ایران از حدود دو الی سه دهه گذشته، کاهش چشمگیری داشته و ما از دهه هفتاد به بعد، هر ساله شاهد کمبارشی و خشکسالی در کشور بودهایم. در این بین ممکن است میزان بارندگی در برخی سالها قابلقبول بوده باشد؛ اما باید توجه داشت که جو بارشی حاکم بر کشور ایران محدود و ناچیز است.حالا که چند روزی است بارش باران و برف در ایران افزایش یافته بازهم کسانی که فقط چشم به امروز دارند از رفع مشکلات سخن میگویند و کم مانده بارش باران در ماه آخر زمستان را برای دولت فاکتور کنند. اما این به معنای پایان خشکسالی و بحران آب در کشور نیست. درصد پرشدگی سدها همچنان کمتر از ۵۰ درصد و بسیاری از مناطق کشور نیز با کمآبی شدید مواجه هستند. خاک سرزمین ایران چنان تشنه شده که با چند ماه بارش خوب، تشنگیاش رفع نمیشود.بررسیها نشان میدهد سهم عوامل انسانی از جمله توسعه مصارف آببر، وضعیت اقتصادی و معیشت وابسته به آب، وضعیت واردات و صادرات، سطح زیرکشت، رشد جمعیت، امنیت غذایی و… در ازدیاد مصرف بیشتر از سهم عوامل طبیعی ناشی از کاهش بارشها در کمآبی است. آثار کمآبی مشاهده شده در سالهای اخیر در واقع حلقه موخره از زنجیره روند فزاینده مصرف آب در دشتها و حوضههای کشور است.اگر این بحران جدی گرفته نشود و دلخوش به اندکی بارندگی پراکنده باشیم تنها به پاک کردن صورت مسئله همت گماردهایم و در آینده به صخره سخت واقعیت خواهیم خورد.
- نویسنده : ملیحه منوری-سردبیر