جمله ـ گروه اقتصاد: از ابتدای پاییز سالجاری تابه‌حال انواع بازارهای سرمایه‌ای آنقدر نوسان داشته‌اند که مردم دیگر نمی‌دانند برای حفظ ارزش اندک پولی که پس‌انداز کرده‌اند باید به کدام بازار پناه ببرند. خودرو، ارز، طلا، بورس، مسکن و زمین، اصلی‌ترین بازارهای غیرمولدی هستند که در ۱۰۰ روز اخیر پول‌های مردم را به مثل آهن‌ربا […]

جمله ـ گروه اقتصاد: از ابتدای پاییز سالجاری تابه‌حال انواع بازارهای سرمایه‌ای آنقدر نوسان داشته‌اند که مردم دیگر نمی‌دانند برای حفظ ارزش اندک پولی که پس‌انداز کرده‌اند باید به کدام بازار پناه ببرند. خودرو، ارز، طلا، بورس، مسکن و زمین، اصلی‌ترین بازارهای غیرمولدی هستند که در ۱۰۰ روز اخیر پول‌های مردم را به مثل آهن‌ربا به سمت خود کشیده‌اند. اما مردم بدون آ‌نکه از گذشته درس بگیرند مثل همیشه هیجانی رفتار می‌کنند. این یک روند ثابت در ۳ دهه گذشته است که هرگاه دولت‌ها با کسری بودجه مواجه می‌شوند نرخ دلار در بازار افزایش پیدا می‌کند و موجب جمع‌آوری سرمایه‌های خُرد می‌شود. اقدامی که هیچ دولتی آن را گردن نگرفته و مدام ادعا می‌کنند هیچ نفعی از گرانی دلار نمی‌برند. اما متخصصان به خوبی می‌دانند که دولت بزرگترین برنده این بازی و مردم، مثل همیشه بزرگترین بازنده آن هستند. تفاوت امسال با سال‌های قبلی این است که اقتصاد بیشتر از همیشه بی سروسامان است و همین مسئله موجب شده که کالایی فرسوده‌شونده و به‌شدت غیرسرمایه‌ای نظیر خودرو نیز به بازاری کاملا سوداگرانه مبدل شوند. در این وضعیت سوال اصلی مردم این است که برای حفظ سرمایه خود کدام بازار مطمئن‌تر است. اگر بنا به پیشنهادی وطن‌دوستانه و ملی باشد، باید گفت: تولید! اما در شرایط ورشکستگی تولیدی کشور هیچ‌کس چنین توصیه‌ای را نمی‌پذیرد و به دنبال دردسر مجوز و حقوق و بیمه و مالیات قص‌الهذا نمی رود و همچنان اصرار می‌کند که پیشنهادی برای دلالی به او ارائه شود. جمله نمی‌تواند چنین پیشنهادی ارائه دهد، اما می تواند با قطعیت بگوید که په‌کاری نکنیم بهتر است. ارز و دلار هرگز بازارهای مناسبی برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت نیستند چون بیش از داخل کشور به خارج از مرزها وابسته‌اند. خودرو نیز ازجمله مواردی است که نیازمند حضور متخصصان این حوزه برای سودآوری است و بهتر است مردم عادی که هیچ تجربه‌ای در این خصوص ندارند به‌هیچ عنوان وارد این بازار نشوند، چراکه نهایتا بخش بزرگی از آنها متضرر خواهند شد و کالای به‌مراتب بی‌کیفیت‌تر از آن‌چیزی که به آنها معرفی شده را دریافت می‌کنند و آنوقت ناچارند برای جبران زیان، سرِ یک بنده‌خدای دیگر کلاه بگذارند. شاید خرید زمین و مسکن یکی از امن‌ترین راه‌ها به نظر برسد، به‌خصوص آنکه دولت هیچ برنامه مشخصی برای ساخت ۴میلیون مسکن ندارد و همین چشم‌انداز مه‌آلود موجب می‌شود که سرمایه‌گذاری در حوزه مسکن منطقی‌تر به‌نظر برسد. اما نباید فراموش کرد که این بازار نیز متاثر از فشارهای تورمی بر مالکان خُرد است و قیمت‌ها در آن واقعی نیست. حتی برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند حباب بازار زمین و مسکن از دیگر بازارهای غیرمولد بیشتر است، بنابراین ورود به این زمین بازی نیز نیازمند آشنایی با قواعد بازی است که کار هرکسی نیست. بنابراین بهتر است برای حفظ سرمایه خود بازارهای فریبنده و پر از حباب را انتخاب نکنید، زیرا هیچ گارانتی و تضمینی برای سودآوری کوتاه مدت با توجه به سیر سریع تحولات داخلی و جهانی در آن وجود ندارد. فعلا با عنایت به افزایش سود سپرده و تلاش دولت برای افزایش بهره‌وری در بورس، این دو حوزه
کم‌ریسک‌ترین‌ها هستند.