برگ‌ریزانِ محافظه‌کاری
برگ‌ریزانِ محافظه‌کاری
حدود دو دهه قبل جریانی که از آن با عنوان «اصولگرایی» یا «محافظه‌کاری» نام برده می‌شد ناظر بر احزاب و گروه‌های سیاسی بود که مشترکات بسیاری داشتند و اگر چه شامل احزاب سیاسی و گروه‌های زیادی می‌شدند اما سلسله‌جنبانان آن عموماً راست سنتی و راست مدرن بودند.

سرویس سیاسی جمله – حدود دو دهه قبل جریانی که از آن با عنوان «اصولگرایی» یا «محافظه‌کاری» نام برده می‌شد ناظر بر احزاب و گروه‌های سیاسی بود که مشترکات بسیاری داشتند و اگر چه شامل احزاب سیاسی و گروه‌های زیادی می‌شدند اما سلسله‌جنبانان آن عموماً راست سنتی و راست مدرن بودند که خود را در یک جبهه سیاسی در برابر تحول‌خواهان و اصلاح‌طلبان می‌دیدند مانند احزاب شانزده‌گانه جبهه اصلاحات که در عینِ گوناگونی، از یک وحدت گفتمانی برخوردار بودند.
رفته‌رفته و با حذف و اخراج اصلاح از کرسی‌های انتخاباتی با اعمال نظارت استصوابی و واگذارکردن نقش اصلاح‌طلبی به جمعی که در تقسیم‌بندی سیاسی در دهه هفتاد، راست سنتی و راست میانه یا اصلاح‌طلبان درجه سه تعریف می‌شدند با عنوان ساختگی و جعلی «اعتدالیون» شکاف در میان اصولگرایان محافظه‌کار رشد کرد.
باور ما مبنی بر ساختگی و جعلی بودن جریان سیاسی «اعتدال» نباید توهین و اهانت محسوب شود بلکه به این اعتبار است که این حزب یا جریان سیاسی، گفتمان مشخصی ندارد و عمدتاً خود را در روش‌های اجرایی تعریف می‌کند و ادعا می‌کند که هم با راست و اصولگرایان میانه‌رو کار می‌کند و به بیان روشن، درصورت جلب آرای مردم، به مدیران این طیف پست می‌دهد و هم با اصلاح‌طلبان میانه‌رو.
طی سال‌های اخیر که جریان اصلاحات، از یک‌سو مورد نقد مردم قرار می‌گرفت و از دیگر سو با اعمال نظارت استصوابی و پایش حکومتی از گردونه تصمیم‌سازی حذف و حوزه‌های قدرت به طور کامل از حضور آنان پاک‌سازی می‌شد، برخی اصولگرایان با خود در این توهّم و تصوّر بودند که یک‌دست کردن قدرت به آنان امکان می‌دهد تا کشور را به ریل توسعه بازگردانند.
البته از همان زمان روشن بود که این تصورِ کودکانه ناشی از عدم شناخت قدرت و خطاست و تجربه جدایی محمود احمدی‌نژاد از همفکران سابق سیاسی خود نشان می‌داد از دل جریان اصولگرایی نه وحدت که تفرقه و تشتت بیرون خواهد آمد.
امروز تقریباً هیچ اصلاح‌طلب میانه‌رو و هیچ اصول‌گرای معتدل حضوری موثر در کانون‌های قدرت ندارد و برابر پیش‌فرض اصولگرایانِ خام‌اندیش و محافظه‌کاران نامدار، نباید هیچ مشکلی بر سر مدیریت وجود داشته باشد اما شاهد هستیم که در هر حوزه مشکلات از پسِ مشکلات سر بر می‌آورند و صاحبان قدرت در دولت و مجلس، به جای مرور وعده‌های خود مدعی شدند که تحریم‌های آمریکا و آوارهای دولت‌های قبلی مانع از رسیدن آنان به اهداف شده است.
انتقاد افکار عمومی نیز به اصولگرایانی که بر سفره قدرت، یک‌دست شدند، هر روز اوج می‌گیرد و به‌موازات آن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و قیمت اجاره مسکن و بسیاری از مشکلات دیگر هم اوج می‌گیرد و شرایطی پیش آمده که به تعبیر یکی از روزنامه‌نگاران نامدار کشور، حاکمیت یک‌دستی که قرار بود قاتوق(ماست) بر روی نان اصولگرایان باشد، به قاتل جان آنان تبدیل شده است.
در این میان احزاب مختلف اصولگرا و رجال و شخصیت‌های محافظه‌کار که روزی روزگاری همه در یک جبهه علیه اصلاح‌طلبان قرار داشتند تقسیم شدند و انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در روز جمعه ۱۱ اسفند، نخستین و جدی‌ترین رویارویی مجموعه احزاب اصولگرایی با هم است.
شواهد نشان می‌دهد مجلس بعدی قطعاً یک مجلس اصولگرا و انقلابی است اما اصولگرایانی که با دو دهه قبل تفاوت جدی با هم دارند به اندازه‌ای که شاید نتوان آنان را یک حزب سیاسی یا یک گرایش سیاسی نامید.
نشست چند روز قبل جریان جدید اصولگرایی با عنوان «مبنا»-مجمع بیداری نیروهای انقلاب- نوک کوه یخ اختلافات بین دو جریان اصلی اصولگرایان است که از سوی برخی گروه‌های دیگر محافظه‌کار مانند جبهه پایداری مورد نقد و انتقاد شدید قرار گرفت.
برخی رجال و جریانات محافظه‌کار مانند محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل، هنوز در این تصورِ باطل هستند که جبهه پایداری قدرت چندانی ندارد و با برپایی چند نشست تبلیغاتی و چند اظهارنظر می‌توانند آنان را در انتخابات شکست دهند.
نکته مهم برای انتخابات آتی این است که جریان محافظه‌کاری با یک برگریزان بی‌سابقه مواجه شده است و بسیاری از سیاسیون اصولگرا تلاش دارند این حقیقت دیده نشود اما طی سلسله نقدهایی که به نشست اخیر مبنا، از سوی اصولگرایان وارد شد، دیدیم این برگریزان چه اندازه عمیق است.
نکته دوم نیز این است که برخی شواهد پیدا و پنهان نشان می‌دهد جبهه پایداری که توسط بزرگان ریش‌سفید اصولگرا ناچیز و کوچک شمرده می‌شود و تلاش می‌کنند آنان را با اتهاماتی چون جریان تحریف و جریان انحرافی از میدان به در کنند، موفق خواهد شد اکثریت مجلس را در دست بگیرد و احتمالاً شاهد ریاست افرادی چون صادق محصولی و مجتبی آقاتهرانی باشیم به جای محمدباقر قالیباف.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی