بندبازی روی طناب مرگ
بندبازی روی طناب مرگ

بدلکاران می دانند که در خطر هستند و زندگی آنها با خطر عجین شده است، بیشتر اوقات هم همه چیز خوب پیش می رود اما متأسفانه گاهی اوقات این طور نیست. بدلکاران ستون فیلم های اکشن و خالقان پشت پرده هیجان و خطر در فیلم ها یا سریال تلویزیونی هستند اما در حالی که به […]

بدلکاران می دانند که در خطر هستند و زندگی آنها با خطر عجین شده است، بیشتر اوقات هم همه چیز خوب پیش می رود اما متأسفانه گاهی اوقات این طور نیست. بدلکاران ستون فیلم های اکشن و خالقان پشت پرده هیجان و خطر در فیلم ها یا سریال تلویزیونی هستند اما در حالی که به تماشای بدلکاری های شگفت انگیز آنها بر روی پرده سینما یا در قاب تلویزیون می نشینیم، شاید فراموش کنیم که این خطرات بسیار واقعی است و گاهی اوقات نیز بدترین اتفاق روی می دهد. گرچه بدلکاران بسیار ماهر و آموزش دیده اند تا از آسیب در امان باشند، اما در برخی موارد تصادفات غم انگیزی آنها را به کام مرگ کشانده است.
ارشا اقدسی بدلکار ایرانی که چند روز پیش بر اثر وقوع یک تصادف در صحنه فیلمی در کشور لبنان آسیب دید و درگذشت به همراه استادش پیمان ابدی که او نیز در سال ۱۳۸۸ و در حین فیلمبرداری جان خود را از دست داد، اولین و آخرین بدلکارانی نیستند که در سینما با مرگ رو به رو می شوند.
شاید بازی روزگار بود که ارشا اقدسی با دیدن آگهی دوره آموزشی بدلکاری با پیمان ابدی، بورسیه تحصیل در رشته تربیت بدنی در ایتالیا را کنار گذاشت و در ایران ماندگار شد. حالا ۱۶ سال از آن زمان می‌گذرد که جوان ورزشکار قصد رفتن به ایتالیا را داشت. ارشا اقدسی در ایران ماند تا یکی از موفق‌ترین بدلکاران ایرانی شود اما دست سرنوشت باز هم او را به سمت پیمان ابدی سوق داد. او نیز سرنوشتی همچون استاد خود پیدا کرد تا یک مرگ غم‌انگیز دیگر رقم بخورد.
نمی‌شود بدلکار باشی و به مرگ نیندیشی. ارشا اقدسی نیز به مرگ فکر می‌کرد و شاید همین بود که با وجود جوانی‌اش، به خانواده‌اش سپرده بود اگر اتفاقی برایش رخ داد، اعضای بدنش را اهدا کنند. مردن را یکی از شیرین‌ترین لحظه‌های زندگی هر انسانی می‌دانست که تنها یک بار رخ می‌دهد.
در سن ۳۹ سالگی کارنامه‌ای پر و پیمان برای خود دست و پا کرده بود. در سینما با کارگردانانی از نسل‌های گوناگون همکاری کرد. دامنه تجربیاتش را در خارج از کشور هم گسترد و در رویدادهایی مانند فستیوال شوالیه‌های صربستان به عنوان نماینده‌ای از ایران حضوری قابل توجه پیدا کرد.
در عرصه سینما «زندگی با چشمان بسته» به کارگردانی رسول صدرعاملی، «شبی که ماه کامل شد» کار نرگس آبیار، «کیفر» به کارگردانی حسن فتحی، «جرم» و «متروپل» آثار مسعود کیمیایی، «راه آبی ابریشم» کار محمد بزرگ‌نیا، «پله آخر» به کارگردانی علی مصفا، «خواب‌زده‌ها» کار فریدون جیرانی، «حوض نقاشی» ساخته مازیار میری، «به خاطر پونه» به کارگردانی هاتف علمیردانی، «سیزده» ساخته هومن سیدی، «رخ دیوانه» کار ابوالحسن داودی، «عصر یخبندان» و «بارکد» ساخته‌های مصطفی کیایی، و «رگ خواب» و «آرایش غلیظ» آثار حمید نعمت‌الله بخشی از کارنامه هنری ارشا اقدسی است.
در سطح جهانی، هری اوکانر قبل از ورود به صنعت بدلکاری به عنوان چترباز و مجری سقوط آزاد، یکی از اعضای یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا بود که به دعوت ویزن دیزل برای بدلکاری در فیلم «تریپل اِکس» حضور یافت. این بدلکار ۴۵ ساله در حین فیلمبرداری یک صحنه پاراگلایدر در شهر پراگ، با ستون پل پالاکی برخورد کرد و گردنش شکست و در نهایت بر اثر جراحات وارده جان باخت. راب کوهن، کارگردان این فیلم بعدها گفت: «ما ۵۰۰ بدلکار در این فیلم داشتیم و ۴۹۹ نفر حتی یک خراش برنداشتند. بدلکاران می دانند که در خطر هستند و زندگی آنها با خطر عجین شده است. بیشتر اوقات همه چیز خوب پیش می رود و متأسفانه گاهی اوقات اینطور نیست. این سانحه دردناک در برداشت دوم برای هری اوکانر روی داد، در حالی که برداشت نخست با موفقیت انجام شده بود و می توانید آن را در فیلم تماشا کنید.
آرت شول، خلبان و بدلکار مشهور نیز هنگام فیلمبرداری فیلم کلاسیک «تاپ گان» با بازی «تام کروز» در سال ۱۹۸۵ درگذشت. «شول» در حال چرخش وارونه در یک هواپیمای «Pitts S-۲» مجهز به دوربین بود که این هواپیما به اقیانوس آرام سقوط کزد. او لحظاتی پیش از مرگش در پیام از دورن کابین گفته بود: من یک مشکل دارم ، من یک مشکل جدی دارم. جسد و هواپیمای این بدلکار ۵۳ ساله هیچگاه پیدا نشد.
«ای جی باکوناس» مصمم بود که با سقوط از طبقه ۲۲ ساختمانی در فیلم «استیل» در سال ۱۹۷۹ ، که در آن نقش بدل «جورج کندی» را بازی می کرد ، رکورد ثبت شده توسط «دار رابینسون» را از آن خود کند. او پرش موفقی داشت اما کیسه هوای زیر او پاره شد و باعث مصدومیت شدیدش شد. او به بیمارستان منتقل شد و روز بعد در ۲۷ سالگی درگذشت. در فیلم «فقط برای چشمان تو» از محموعه جیمز باند، «راجر مور» توسط قاتلان روسی تعقیب می شد و برای فرار کردن از دست آنها در یک مسیر سورتمه سواری به سمت پایین اسکی می کند. «پائولو ریگون» ۲۳ ساله که این صحنه بدلکار نقش «راجر مور» بود با گرفتار شدن در زیر سورتمه، کشته شد. یک هفته قبل آن در سال ۱۹۸۱ ، «جیمز مورگان» سورتمه سوار مریکایی نیز در مسابقات جهانی در همان پیست کشته شده بود. جویی هریس نیز در یک صحنه موتورسورای در فیلم «ددپول ۲» در سال ۲۰۱۷، پس از پریدن از روی موتور به شیشه یک مغازه برخورد کرد و درگذشت. این اولین و آخرین تجربه این دختر بدلکار بود. تهیه کنندگان این فیلم به دلیل فراهم نکردن تجهیزات ایمنی ۳۰۰ هزار دلار جریمه شدند.
فیلم «کوسه» محصول سال ۱۹۶۹ نیز با اتفاقی دردناک همراه بود و یکی از بدلکاران فیلم به نام «خوزه مارکو» توسط یک کوسه سفید که از تورهای حفاظتی عبور کرده بود کشته شد. نام این فیلم در ابتدا «کین» بود اما به دلیل این اتفاق نام فیلم به «کوسه» تغییر پیدا کرد. بر روی پوستر این فیلم نوشته است: یک فیلم واقعی که خیلی واقعی شد!
براندون لی فرزند بروس لی اسطوره سینمای رزمی، بدلکار نبود اما مرگ او در صحنه فیلمبرداری فیلم «کلاغ»، یکی از بدترین مرگ های هالیوودی در حین ساخت فیلم را رقم زد. او در صحنه ای که قرار بود با یک گلوله مشقی مورد اصابت قرار گیرد به اشتباه با گلوله واقعی هدف قرار گرفت و به شدت آسیب دید و در حین جراحی در سن ۲۸ سالگی درگذشت.
جان برنکر نیز در حین انجام یک سقوط ۶ متری در فیلم «مردگان متحرک» (The Walking Dead) با برخورد با زمین از ناحیه سر آسیب دید و و یک روز بعد در ۳۳ سالگی در بیمارستان درگذشت. کریس لمون در سال ۲۰۰۰ و در صحنه فیلم «زخم های کهنه»، «کن لو» ۲۵ ساله در حین ساخت فیلم «یک بار مصرف ها ۲»، «دار رابینستون» در صحنه فیلم «راز میلیون دلاری»، «جوزف اسوچ» در فیلم «مردان واقعی» محصول ۱۹۸۳، «سونیا دیویس» در صحنه فیلم «خون آشام در بروکلین»، «جک تایر» در فیلم «شمشیر و جادوگر»، «جیم شپرد» در حین ساخت فیلم وسترن «سوارکاری می آید» محصول ۱۹۷۸، «آلن پوروین» در حین بدلکاری در فیلم «ساخت آمریکا» در سال ۲۰۱۵ و «بنی دوبینس» در فیلم «داغ سرخ» محصول ۱۹۸۸ نیز از جمله دیگری بدلکارانی هستند که در صحنه فیلمبرداری جان خود را از دست دادند.