نصرت رحمانی نیز مانند بسیاری از شاعران که گرایش‌های رمانتیک داشتند، ابتدا شعر‌هایی با گرایش‌هایی فردی و با موضوعاتی نظیر عشق می‌سرود، اما تحت تاثیر اتفاقات سیاسی و اجتماعی بود که او این مضامین را به کناری گذاشت و شعر خود را به ارزش‌های انسانی و مسائل مردم معطوف کرد. شاید به همین علت است […]

نصرت رحمانی نیز مانند بسیاری از شاعران که گرایش‌های رمانتیک داشتند، ابتدا شعر‌هایی با گرایش‌هایی فردی و با موضوعاتی نظیر عشق می‌سرود، اما تحت تاثیر اتفاقات سیاسی و اجتماعی بود که او این مضامین را به کناری گذاشت و شعر خود را به ارزش‌های انسانی و مسائل مردم معطوف کرد. شاید به همین علت است که در مقایسه‌ی اشعار نصرت رحمانی در زمان‌های گوناگون ممکن است تناقض‌ها و تضاد‌های زیادی را اعم از ایدئولوژی کلی و … شاهد باشیم. مسیر شعری نصرت از غزل شروع شده و بعد به چهارپاره و بعد به شعر نیمایی رسید. او پس ار انتشار مجموعه‌ی کوچ شهرت پیدا کرد و این مجموعه مورد استقبال فراوان قرار گرفت.
سه مجموعه‌ی نخست به نام‌های کوچ، کویر و ترمه دارای ساختار چهارپاره هستند و از نظر مضمون بسیار تاریک و عصیان گرهستند. در این مجموعه‌ها اولین دیدگاه‌ها و ایدئولوژی نصرت رحمانی را شاهد هستیم که البته همانطور که گفته شد بعد‌ها تغییرات زیادی پیدا می‌کند. در این سه مجموعه، رحمانی عشق زمینی را با تمام خصایص زمینی خود به تصویر می‌کشد. به طور کلی شعر چهارپاره بیشتر نکات عاطفی و فردی را بیان می‌کند و با گفتن از درونیات فردی مخاطب خود را به خوبی تحت تاثیر این احساسات و هیجانات قرار می‌دهد. به هیمن دلیل است که شاعران رمانتیک قالب چهارپاره را بسیار مورد استفاده قرار می‌دهند.
نصرت رحمانی نیز با این قالب شروع کرد و با همین قالب بود که مشهور شد. او با اینکه قالب‌های دیگر مانند قالب نیمایی و شعر نو را نیز مورد استفاده قرار داد، اما همواره شناخته‌ترین آثار خود را در قالب چهارپاره سرود و همواره تا پایان عمذ به این قالب علاقه داشت. شعر نصرت رحمانی را علی رغم تمام تاریکی‌ها در کل می‌توان شعری خوش آهنگ و نرم دانست که می‌تواند دل مخاطب خود را به راحتی بدست آورد. این خصیصه نیز یکی از خصایص شاعران رمانتیک است. رحمانی توانایی بالایی در ترکیب واژه‌ها به شکلی آهنگین و موضون دارد. او واژه‌هایی دلنشین را جوری ترکیب کرده که به مضامینی تازه و نو رسیده است.
نصرت رحمانی همچنین توانست با شناختن خوب و عمیق زبان مردم جامعه، اصطلاحات و حتی افعال رایج در جامعه را وارد شعر کند. او خود نیز به این موضوعات اذعان دارد و تاکید دارد که عامدانه محاوره را به درون شعر خود کشیده است. می‌توان گفت که نصرت رحمانی در دوره‌ی اول زندگی شعری اش که بیشتر فردگرا بود، با شعر خود تصاویری وهم انگیز و خیال گونه را تصویر می‌کند که در نهایت شعر او به مثابه یک اثری انتزاعی به چشم مخاطب می‌آید. او به گونه‌ای انتزاعی مضامینی، چون مرگ و وحشت را به قلم می‌آورد.
آن شب درید سینه‌ی مردی را
مردی که شادمانی اش ازغم بود
مردی که دربه درپی خودمی گشت
مردی که قفل بان ِ. جهنم بود
یکی دیگر از ویژگی‌های نصرت رحمانی که شاید مشهورنرین ویژگی اشعار وی نیز باشد، مبارزه‌ی او با اصول اخلاقی و عرف جامعه است. او مدام تلاش کرده که از زیر قیود اخلاقی جامعه‌ی خود شانه خالی کند و به نوعی دست به تابو شکنی در اشعار خود می‌زند. او عشق‌های گناه آلود و مضمون شهوت را به درون شعر خود می‌کشاند. در اشعار او نام افیون و حتی تریاک نیز به چشم می‌خورد. دلیل استفاده از این واژه‌ها و مضامین می‌تواند این باشد که شاعر ترجیح می‌دهد که شعری ملموس را به مخاطب خود عرضه کند. یکی دیگر از مضامینی که همواره از ابتدا و تا انتهای شعر نصرت رحمانی وجود دارد مضمون مرگ و اندوه است.
این مرگ طلبی و اندوه جاری در اشعار نصرت رحمانی ریشه‌های فلسفی، سیاسی و اجتماعی دارد که تحت تاثیر دوران خود بوجود آمده است. پس از کودتای سال ۳۲ نصرت رحمانی نیز نحولات زیادی را در شعر خود می‌گذراند. در آثار او سمبولیسم یا نماد گرایی را به وضوح می‌توان شاهد بود. او در این دوران بود که شعر نو را مورد توجه قرار داد و حتی شعر نوی حماسی را نیز تجربه کرد.