ترامپ» بهتر است یا «هریس» ؟»
ترامپ» بهتر است یا «هریس» ؟»
کم‌تر از یک‌ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا زمان باقی مانده و برابر بسیاری از نظرسنجی‌ها نیز دو رقیب اصلی انتخابات از دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات سایه به سایه همدیگر پیش می‌روند و شرایط به‌گونه‌ای است که حقیقتاً نمی‌توان پیش‌بینی کرد «دونالد ترامپ» برنده انتخابات نوامبر (15 آبان‌ماه) خواهد بود یا «کامالا هریس».

همچنین نمی‌توان این حقیقت را کتمان کرد که به خاطر جایگاه ایالات متحده آمریکا که تقریباً در همه رویدادهای مهم در سراسر جهان حضوری فعال دارد، این انتخابات تقریباً برای همه کشورها و مشخصاً برای دولت‌مردان مهم است و جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و هم‌اکنون بسیارانی از مقامات، مدیران بخش‌های دولتی، خصوصی و همچنین بسیاری از شهروندان ایرانی داخل و خارج کشور رویدادهای انتخابات ۱۵ آبان آمریکا را دنبال می‌کنند.
سوال ما این است که نتیجه این انتخابات تا چه اندازه بر سیاست‌های کشور اثرگذار خواهد بود و همچنین در صورت پیروزی کدام نامزد، اوضاع اقتصادی و معیشت مردم رو به بهبود خواهد رفت و با پیروزی کدام نامزد اوضاع اقتصاد ملی وخیم‌تر خواهد شد و اساساً آیا داشتن چنین نگاهی به انتخابات آمریکا، منطقی و درست است یا خیر؟
باور ما این است که برعکس این‌که برخی رسانه‌ها و همچنین در فضای مجازی این‌گونه القا می‌کنند که درصورت پیروزی کامالا هریس اوضاع از نظر سیاسی به نفع تهران و از نظر اقتصادی به نفع مردم خواهد شد و برعکس با پیروزی دونالد ترامپ، شرایط برای حمله آمریکا هموار و اقتصاد با چالش‌های بسیاری مواجه خواهد شد، قلب واقعیت است و حقیقت ندارد.
ارزیابی ما از پیروزی دو رقیب اصلی انتخابات این است که هر کدام از این دو رقیب در صورت پیروزی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در برخی حوزه‌ها، یک‌سان عمل خواهند کرد و در برخی حوزه‌ها متفاوت و در برخی حوزه‌های بسیار محدود، دقیقاً عکس هم.
به بیان روشن در موضوع فلسطین و همچنین حمایت از اشغالگران اسراییل، هر دو رقیب، مانند هم عمل خواهند کرد هرچند دموکرات‌ها بر حفظ حقوق طرف فلسطینی تأکید بیشتری دارند که بعضاً در حوزه حرف و سخن است و مبنای عملی پررنگی ندارد.
به‌عنوان نمونه می‌توان به پیمان اسلو اشاره کرده که بیش از سه دهه قبل و در زمان حضور «بیل کلینتون» به‌عنوان یک رییس‌جمهور دموکرات انجام گرفت و تأسیس کشور فلسطینی بر روی کاغذ، تأیید شد و بسیاری از کشورهای عرب منطقه و همچنین کسانی‌که به دنبال احقاق حق طرف فلسطینی بودند، از آن استقبال کردند اما نه دولت دموکرات کلینتون و نه هیچ کدام از روسای جمهور دموکرات بعدی چون باراک اوباما و جو بایدن حتی یک بار از طرف اسراییلی نپرسیدند که چرا تن به اجرای پیمان اسلو نداد و در زمانی که تقاضای رسمی تشکیلات خودگردان برای عضویت کشور فلسطین به شورای امنیت سازمان ملل رسید، دولت دموکرات بایدن آن را وتو کرد و همان‌طور که می‌دانیم فلسطین در حال حاضر در سازمان ملل به‌عنوان «ناظر غیرعضو» حضور دارد.
در موضوع تجاوز روسیه به اوکراین و موضوعاتی چون ناتو، جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها به یک اندازه از سیاست‌های مسکو ناخشنود هستند و بر دفاع از خاک اروپا تأکید دارند اما دونالد ترامپ به‌لحاظ شخصی با هزینه‌ مالی و اقتصادی واشنگتن در اوکراین مخالف است و بسیار محتمل است ارسال سلاح به کی‌یف را متوقف کند.
این اقدام ترامپ، پشتوانه حزبی و جناحی ندارد و بیشتر به روحیه وی مربوط است که تاجرپیشه و بیزینس‌من است و سود و آورده مالی چنین مشارکتی برایش بیش از اهداف راهبردی اهمیت دارد. در سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ که در کاخ سفید حضور داشت همین نگاه را به توافق‌نامه اقلیمی پاریس و کاهش گازهای گل‌خانه‌ای و همچنین محدودکردن استفاده از سوخت‌های فسیلی داشت و با این اقدامات مخالفت می‌کرد.
درخصوص جمهوری اسلامی ایران و خاورمیانه نیز هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در کلیات مانند هم فکر می‌کنند هرچند از نظر عملیاتی، جمهوری‌خواهان هراسی از وقوع درگیری ندارند اما دموکرات‌ها دوست دارند با پنبه سر ببرند.
برای فهم بهتر موضوع، کافی است ببینیم با آمدن ترامپ در سال ۲۰۱۶ شاهد افزایش تحریم‌ها بودیم اما با آغاز به کار جو بایدن، حذف هدفمند برخی تحریم‌ها نه با هدف رشد اقتصاد ملی ایران که با اهداف دیگری انجام گرفت و دیدیم در این دوره نیز رونقی به اقتصاد کشور نرسید.
همچنین لازم است به خاطر بیاوریم که شدیدترین تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران در دوران باراک اوباما وضع شد و می‌توان نتیجه گرفت که در کلیات اقتصادی و سیاسی، حضور کامالا هریس و دونالد ترامپ، چندان تفاوتی برای ما ندارد هرچند در جزییات، ممکن است تفاوت‌هایی باشد.