تسلّی دهنده است…. همین!
تسلّی دهنده است…. همین!

افکار عمومی و اقشار مختلف مردم همواره مطالباتی دارند اعم از مطالبات سیاسی، صنفی، اجتماعی و اقتصادی اما فضا و مجالی ندارند که برابر قانون اساسی، این مطالبات خود را که در بسیاری موارد، برحق است، طرح کنند. برابر اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط […]

افکار عمومی و اقشار مختلف مردم همواره مطالباتی دارند اعم از مطالبات سیاسی، صنفی، اجتماعی و اقتصادی اما فضا و مجالی ندارند که برابر قانون اساسی، این مطالبات خود را که در بسیاری موارد، برحق است، طرح کنند. برابر اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است» اما در عمل مردم باور دارند که به دلیل تنگ‌نظری برخی مدیران، شرکت در چنین تجمعاتی خالی از تنش و برخورد نیست و از طرح مطالبات قانونی خود اجتناب می‌کنند و تن به سکوت می‌دهند.
این روحیه موجب نوعی سردرگمی در مردم و موجب شد حتی زمانی که مشکلات و مطالبات خود را از زبان مدیران و مسئولان می‌شنوند نیز به سطحی از آرامش دست می‌یابند و همین موضوع عاملی شد تا بسیاری از نمایندگان مجلس، تصمیم‌سازان مختلف و مدیران دستگاه‌های اجرایی، در نشست با خبرنگاران و دیدار با مردم، به جای آن‌که به مسیرهای قانونی برای حل مشکلات اشاره کنند، به طرح مشکلات می‌پردازند، همان مشکلاتی که خود به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد آن نقش داشتند. ‏‏
با انجام دو بخش از مناظره‌های پخش مستقیم تلویزیونی، مشخص شد بسیاری از این نامزدها نیز طرحی منطقی و سنجیده برای رفع و تدبیر این مشکلات ندارند و تنها با ادبیاتی تند، به طرح مشکلات و متهم‌ساختن هم بسنده می‌کنند تا نگاه‌ها را به خود معطوف و در نهایت آرای مردم را جلب کنند. گویا افکار عمومی هم متوجه این موضوع شده و بررسی‌ها نشان می‌دهد تأثیر مناظره‌ها تا این لحظه بر مشارکت درحد چند درصد بود.
به نظر ما حمله برخی نامزدها به هم تنها برای روشن و شعله‌ور کردن تنور انتخابات، جلب آرای خاکستری و برجسته کردن نام خودشان است و نه دلسوزی برای مردم و حتی بخش‌هایی از افکار عمومی بر این باور هستند که هرکدام از این نامزدهایی که تندترین حمله را به مخالفان و رقبای خود دارند، درصورت پیروزی نیز هیچ راهکار عملیاتی برای آنچه که خود به آن اعتراض دارند، طراحی نکردند و مشکلات همچنان لاینحل خواهد ماند.
نکته مهم دیگری که افکار عمومی نیز از آن غافل است این است که گویا هدف بسیاری از مردم از نشستن پای «جعبه‌جادو» و تماشای مناظره، نه شنیدن راهکارها و طرح‌های عملی نامزدهای سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری که شنیدن تخریب‌ها و لذت‌بردن از این بخش از مناظره است و این حکایت از انحراف بخشی از جامعه از مسیر درست و اخلاقی دارد.
برخی نامزدها به جای این‌که طرح‌های خود را ارائه کنند و در ایجاد برنامه‌های رقبا، تشکیک ایجاد کنند، دائم به رقبا حمله‌ور می‌شوند و زمانی که نوبت به خودشان می‌رسد بیت «ما نمی‌توانیم» و «اجازه نمی‌دهند کار کنیم» را سر می‌دهند و این خود به خوبی گواه این است که خبری از طرح و برنامه نیست.
اگر کاندیداهای سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری در مناظره و دیگر برنامه‌های تلویزیونی به جای حمله به رقبا، به تبیین طرح‌های خود بپردازند و شفاف بگویند در حوزه اقتصاد و معیشت، مشکلات و آسیب‌های اجتماعی، سیاست خارجی و امور فرهنگی چه چیزی در چنته دارند و همان را برای مردم تشریح کنند، جامعه را امیدوار به فردا خواهند کرد. حمله به رقبا شاید سطحی از هیجان را به بخش‌های جوان افکار عمومی تزریق کند اما بی‌تردید نمی‌تواند حس تعهد و مشارکت را در اکثریت مردم برانگیزاند.
براین اساس باید گفت دو بخش اول مناظره‌ها با توجه به این‌که مانند سایر ایام عادی و غیرانتخاباتی، مشکلاتی که مردم با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند را انکار نکرد و چه بسا به وجود پیچیدگی‌هایی بیش از آنچه مردم تصور می‌کنند، تأکید داشت، به همین دلیل «تسلّی دهنده» بود اما موجبات افزایش مشارکت را سبب نشد.
با توجه به این‌که حدود یک هفته تا انتخابات ریاست‌جمهوری باقی است و یک مناظره با چندین برنامه اختصاصی نامزدها و همچنین برنامه سفرهای استانی برخی از آنان هنوز در راه است، از نامزدها توقع داریم شرحی روشن از برنامه‌های خود را برای افکار عمومی ارائه کنند و اجازه ندهند اکثریت جامعه در تصمیم لرزان خود مبنی بر شرکت در انتخابات یا عدم مشارکت، مردّد بماند. تحقق مشارکت حداکثری به مولفه‌های بسیاری وابسته است اما قطعاً یکی از این مولفه‌ها، ایجاد «امید» برای ساختن فردا است و نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری باید بدانند با حمله به یکدیگر، نمی‌توانند افکار عمومی را مُجاب کنند که توان ساختن فردای بهتر را دارند بلکه با ارائه طرح و راهکارهای علمی و سنجیده، می‌توانند این حس امید را به جامعه تزریق کنند. نکته آخر این‌که امروز و فردای این سرزمین کهن باید با فکر و مشارکت قاطبه مردم ساخته شود و اگر غیر از این باشد، هیچ کدام از مردم راه به جایی نخواهند برد.