نزدیک یک ماه از ارائه گزارشی در «جمله» با عنوان “جشنواره فجر در خطر ابتلا به مهران رجبیسم” می گذرد. روزی که آن متن تنظیم شد تصور می کردیم در بدترین حالت، در عرض یک هفته بسیاری از مشکلات حل شوند اما نه تنها حل نشدند، بلکه کم کم دارد نگران کننده می شود و […]
نزدیک یک ماه از ارائه گزارشی در «جمله» با عنوان “جشنواره فجر در خطر ابتلا به مهران رجبیسم” می گذرد. روزی که آن متن تنظیم شد تصور می کردیم در بدترین حالت، در عرض یک هفته بسیاری از مشکلات حل شوند اما نه تنها حل نشدند، بلکه کم کم دارد نگران کننده می شود و مسئولان به جای پذیرش یک مشکل جدی، هم چنان اصرار دارند که همه چیز مرتب است.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دو روز پیش گفت: کار هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر، ظرف یکی دو روز آینده تمام میشود و پس از جمعبندی هئیت انتخاب، ۲۲ فیلم به روال سالهای گذشته، اعلام خواهند شد.
تا لحظه تنظیم این متن، هنوز لیست فیلم های شرکت کننده در جشنواره فجر اعلام نشده است. فارغ از اینکه تا پایان شب اسامی فیلم های حاضر منتشر شوند یا نه، حالا دیگر هم قشر آگاه و هم قشر ناآگاه جامعه به این نتیجه رسیده اند که صحبت های مسئولان درباره جشنواره فجر، قابل توجه و اعتنا نیست. مثلا جناب وزیر می گوید: «تلاش میکنیم مانند سالهای گذشته ۲۲ اثر را در جشنواره بگذاریم؛ البته دوستان پیشنهاداتی دارند که بخشهایی به جشنواره اضافه شود، چون تعداد آثار، بسیار خوب است و با توجه به اینکه کیفیت آثار خوب است، دوستان دارند بر روی این موضوع فکر میکنند. اما فکر میکنم تعداد فیلمها همانند سالهای گذشته باشد.» یعنی ایشان معتقدند که تعداد فیلم های جشنواره نه تنها به حد نصاب رسیده، بلکه مدام دارند به مسئولین اصرار می کنند که ظرفیت را اضافه کنید! نیاز به تحلیلگری نیست، دو چشم بینا لازم است که بدانیم چنین نیست.
اسماعیلی همچنین در اختتامیه جشنواره «جلال» گفت: «وارد فصل جشنوارههای بزرگ در نظام جمهوری اسلامی و روزهای به یادماندنی برای اهالی فرهنگ، هنر و ادب میشویم. این فصل که سرآغازش با جشنواره کتاب است، شروع خوبی است و با جشنوارههای هنری و فرهنگی ادامه پیدا میکند و اوج فرهیختگی و نخبگی جوانان ایرانزمین را به رخ جهانیان خواهد کشید.»
در نخبگی جوانان ایران زمین که هیچ شکی نیست، اما آن «جهانیان» که قرار است شکوه جشنواره را به رخشان بکشیم، سر سوزنی از جشنواره فجر استقبال نکرده اند. سند این ادعا هم این است که تا این لحظه، هیچ اطلاعاتی از بخش بین الملل جشنواره نداریم. چطور چنین چیزی با ادعای شما که همه چیز نه تنها خوب، بلکه عالی است، متناسب است؟ دی ماه دارد تمام می شود و حتی مشخص نیست داور این جشنواره کیست. فیلم ها حتی اعلام نشده اند چه برسد به کاندیداها. تنها خبر قطعی جشنواره، محل برگزاری آن است که برج میلاد است. بخش بینالمللی چهلویکمین جشنواره فیلم فجر به دبیری مجتبی امینی هم از ۱۲ بهمنماه برگزار شود که البته همانند بخش ملی اطلاعات چندان زیادی از آن منتشر نشده است.
این تمام اخباری است که ما داریم؛ به اضافه اینکه ممکن است طبق سیاست “پاک کردن صورت مسئله”، سیمرغ مردمی جشنواره حذف شود. البته امیدواریم مردم اصلا سالن هارا پر کنند که بخواهند رایشان را
در نظر نگیرند!
اوضاع جشنواره فجر فقط در این حدود هم بحرانی نیست و از این هم فراتر است. تا اکنون معتقد بودیم که مسئولان باید ببینند علت تحریم جشنواره فجر از جانب هنرمندان چیست و هرطور شده مسئله را حل کنند تا فقط شاهد فیلم های “ملی” یا مثلا “دفاع مقدس” نباشیم و از تنوع آثار لذت ببریم. زیرا زیبایی و فاخر بودن آثار ارزشمند دفاع مقدس، در کنار آثار اجتماعی و حتی طنز نمایان خواهد شد. تا اینکه صحبت های «مژگان بیات»، کارگردان فیلم سینمایی «شوماه» که خواهان حضور در جشنواره فجر است، امیدهایمان را ناامیدتر کرد. موضوع فیلم شوماه با بازی فاطمه معتمدآریا، شهدای غواص است و از سال گذشته، تدارک آن برای جشنواره آغاز شده است. شواهد و قراین مشخص است که باید این فیلم را روی سر ببرند و از این اثر فاخر نهایت حمایت را کنند اما بیات می گوید: هدف ما این نبود که صرفاً در بخش خصوصی کار کنیم و از آنجایی که معمولاً نحوه پرداختها توسط نهادها و ارگانها با تاخیر زمانی مواجه میشود، ما سرمایه خود را گذاشته بودیم برای زمانی که موقع تسویه حساب دچار مشکل شدیم چون پرداخت به موقع دستمزد عوامل برای ما اهمیت بسیاری داشت؛ به همین دلیل به تمام ارگانهای مرتبط از جمله انجمن سینمایی دفاع مقدس، بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری مراجعه کردیم ولی هیچ کدام برخورد مناسبی با ما و در شأن
فیلم انجام ندادند.
بیات با اشاره به اینکه پنج جلسه نمایش برای فارابی گذاشته شده، گفت: برخی از این ارگانها از ساخت فیلمهای کمدی و اجتماعی هم حمایت نمیکنند و وقتی از فیلمی درباره شهدای غواص هم حمایت نمیکنند، فقط این شائبه را به وجود میآورند که مسئله، شخص است نه فیلم؛ یعنی اشخاص و به عبارتی خودیها هستند که حمایت میشوند نه آثار. آقای اسماعیلی (وزیر ارشاد) بارها در صحبتهای خود تاکید کرده بود که از فیلمهای ارزشی، انقلابی، دفاع مقدسی حمایت میکنند ولی چطور میشود فیلمی که نظر تایید شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی را گرفته، مشاور وزیر در امور سینمایی و مدیران دیگر در دستگاههای مرتبط با این حوزه هم آن را دیده و ایرادی نگرفتهاند، باز هم بدون حمایت باقی میماند تا برای گرفتن هر وسیله و تجهیزاتی که در ارتباط با موضوع فیلم است حتی گرفتن تابوت و پرچم به دردسر و متحمل شدن
هزینه زیاد بیفتد؟
صحبت های مژگان بیات و درد دل هایش طولانی است. نتیجه اش می دانید چه شد؟ اعلام کرد که در جشنواره شرکت نخواهد کرد. او در این باره می گوید: در حال حاضر بنای من برای شرکت نکردن در جشنواره، به این دلیل است که به عنوان بخش خصوصی فضا را برای رقابت و قضاوت عادلانه مناسب نمیبینم اما درباره کلیت جشنواره فجر معتقدم که این جشنواره متعلق به ماست و چرا باید خود را از آن محروم کنیم؟ آن بخشی از مردم که در مقابل حضور هنرمندان جبههگیری میکنند اگر منطقی فکر کنند میبینند که پول این جشنواره از بیتالمال است، پس متعلق به خود ماست نه دولت. چرا نباید در آن باشیم و حرف بزنیم؟ چرا باید از آن عقبنشینی کنیم؟ هر آنچه در این مملکت هست، متعلق به ماست و تا زمانی که مردم به این آگاهی نرسند، فرصت و تریبون در اختیار افرادی بدون جایگاه درست قرار میگیرد.
تاریخ انتشار این گزارش را به یاد داشته باشید، امیدواریم زمان انتشار گزارش بعدی، یا تمام مشکلات حل شده باشند (که بعید است) یا مسئولین، حداقل، از تعریف و تمجیدهای بی اساس و قهرمان نمایی های غیرقابل باور دست بردارند که دیگر صدای تشت افتاده را همه مان شنیدیم!