تعطیلات و کوه مشکلات
تعطیلات و کوه مشکلات
آخر هر هفته، مردم و به خصوص پایتخت نشین‌ها، برای رفع خستگی وگذران تعطیلات به شمال کشور سفر می‌کنند.

این یک گزاره‌ی تغییرناپذیر با سبقه طولانی است و همگان می‌دانیم که آخر هر هفته، جاده‌ها و راه‌های منتهی به شمال کشور شلوغ است و اصلا چرا نباید باشد؟ ترافیک و کمبود امکانات رفاهی که در کمین مسافران قرار دارد، با وجود اینکه سال‌هاست مردم برای تعطیلات به شمال می‌روند، بسیار عجیب است. با هر تعطیلاتی که به تعطیلات آخر هفته متصل می‌شود، باید بدانیم و آگاه باشیم که بخش قابل توجهی از مردم به شمال خواهند رفت. اما باز هم مسئولان غافلگیر می‌شوند و باز هم غر می‌زنند و باز هم تعطیلات زهرمار مردم می‌شود.
اینکه بارها تاکید می‌شود که مردم ایران عاری از مشکلات هستند و دل خوشی دارند که آخر هفته‌ها به سفر می‌روند، کذب محض است. مقایسه ایران با کشورهای دیگر، این را ثابت می‌کند که تفریحات مردم کشور ما در مقایسه با دیگران، نصف هم نیست. لازم نیست راه دور هم برویم که برچسب (غرب‌زدگی) را محتمل شویم. در همین کشورهای همسایه، چون عربستان سعودی، ترکیه، امارات و … تفریح، گردشگری و جذب گردشگر از اولویت‌های مردم و مسئولان کشور است. به عنوان مثال، سهام‌های بخش گردشگری در عربستان سعودی در بخش تولید ناخالصی داخلی بیش از ۷٫۲٪ سال ۲۰۱۱ میلادی بوده‌است. سازمان جهانی گردشگری بیان کرده‌است که سهم عربستان از پروازهای گردشگری به خاورمیانه به ۳۲٪ رسیده‌است. بنابر بانک جهانی، سال ۲۰۱۲ از عربستان سعودی ۱۴٫۳ میلیون تن بازدید کرده که این کشور را در میان ۱۹ کشور پربازدید جهان قرار داد. همچنین به گزارش دنیای اقتصاد، این گزاره اشتباه درذهن بسیاری وجود دارد که تعداد روزهای تعطیل در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است،‌ در حالی که مقایسه ایران با بیش از ۱۰۰کشور دیگر نشان می‌‌دهد‌‌، در کشور ما تعطیلات مناسبتی و آخر هفته در مجموع به حدود ۸۰ روز می‌رسد و در بسیاری از کشورها این عدد بالای ۱۲۰ روز است و دلیل آن به تعطیلی دو روز آخر هفته برمی‌گردد.
نکته دیگر اینکه عقل سلیم می‌گوید به این حجم مسافر به چشم فرصت نگاه ‌شود و مگر می‌شود با در دست داشتن تقویم رسمی، بدانیم که تا یک سال آینده چه روزهایی قرار است با این حجم مسافر در شهرهای شمال مواجه شویم و باز هم غافلگیر شویم و هم از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را نبریم؟ به گزارش چالوس ما، صفوف طولانی نانوایی‌ها، پمپ بنزین‌ها، ترافیک، قطعی و استاندارد نبودن آب آشامیدنی، اختلال در مخابرات و راه‌های ارتباطی و نوسانات برق، از مهم ترین مشکلات استان مازندران به عنوان یکی از مقاصد مسافران تعطیلات است و مگر می‌شود که نتوان برای این معضلات فکر چاره‌ای کرد؟ تمهیداتی هم که اندیشیده می‌شود، در واقع به مردم هدیه داده نمی‌شود. باند رفت قطعه دوم آزادراه تهران شمال که سال گذشته افتتاح شد و هدف آن افزایش رفاه مسافران شمال و کاهش ترافیک و زمان سفر بود، دارای عوارض نجومی است. به گزارش اعتمادآنلاین، هزینه عبور از قطعات یک و دو آزادراه تهران شمال که سازنده آن دولت وقت و بنیاد مستضعفان بودند، به ۱۵۰ هزار تومان می‌رسد که هزینه رفت‌وبرگشت از این آزادراه با احتساب قطعه ۴ برای هر خودرو به بیش از ۳۰۰ هزار تومان می‌رسد. درنتیجه، تا ریال آخر هزینه‌های مربوط به توسعه زیرساخت‌ها و تمهیدات اندیشیده شده را نیز مردم باید بدهند.
در مواجهه با بحران‌ها، به قدری همیشه تقصیر را به گردن مردم انداخته‌اند که به لایه‌های پنهانی ذهن خودمان نیز نفوذ کرده و گویا باور کرده‌ایم که مقصر بخش قابل توجهی از مشکلات کشور ما هستیم. در شرایط بی‌آبی، این مردم هستند که بی‌رویه مصرف می‌کنند و کار با تهیه چند گزارش بی پایه و اساس و غیر قابل باور در رسانه ملی از مردم مسئولیت ناپذیر که در حال اسراف کردن آب هستند، بسته می‌شود. در حالی که آمارها می‌گویند حجم آب سدها نصف شده است و این است که باعث بحران است. بی برقی هم تقصیر استفاده بی‌رویه از کولر گازی است و توصیه‌های وقیحانه مثل استفاده از پنکه در گرم‌ترین روزهای سال، راهکار برخی مسئولان است و باز هم نمی‌توان از میزان فروش برق به کشورهای همسایه آمار دقیقی داشت و نمی‌توان پرسید که انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای چرا به دادمان نمی‌رسد. در خصوص ترافیک و ازدحام جاده‌ی شمال نیز ماجرا همین است. ما نباید مسافرت برویم و اگر هم رفتیم، نباید در تعطیلات اسراف کنیم؛ زیرساخت‌ها و جاده‌های این کشور و امکانات رفاهی و معیشت که اشکالی ندارند.