سرویس سیاسی جمله، از فردی پرسیدند چند سال داری: پاسخ داد ۴۰، ده سال بعد از وی همان سوال را پرسیدند همان پاسخ را داد. با تعجب پرسیدند تو که ده سال قبل گفتی چهل سال داری؟ با اعتماد بهنفس پاسخ داد حرف مرد یکی است ! و این حکایت برخی سیاسیون امروز جامعه ماست که گویا تغییر را عیب و عار میدانند و از آن گریزانند آن هم در شرایطی که اساساً «تغییر» لازمه رشد و مابهالامتیاز انسان از حیوان است.
به این سیاسیون باید گفت: کاش از «سید عزتالله ضرغامی» وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بیاموزید که در عمق تغییر کرد و ابایی ندارد از اینکه آن را نشان دهد و حتی رسانهای کند.
باور ما این است که سید عزتالله ضرغامی به همین دلیل، وزیری متفاوت در کابینه سیزدهم است، وی که در سابقه خود، حضور در جمع دانشجویان خط امام و تسخیرکنندگان یا موافقان اشغال سفارت آمریکا و همچنین حضور در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در نهایت مدیریت بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد، امروز وزیر دولت رییسی است اما اگر بخواهیم صادقانه بنویسیم باید بگوییم عمده شهرت «عزت» نه بهخاطر اقدامات ویژه در حوزه تحت مدیریت خود یعنی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور که به دلیل اظهارات جالب، حضورهای نادر و البته از نظر ما درست ایشان است.
این وزیر دولت سوپراصولگرای رییسی، گاهی حرفها و سخنانی بر زبان میراند که حتی امروز برخی وزرای دولت اصلاحطلب «سید محمد خاتمی» نیز جرأت یا صداقت لازم را برای طرح آن ندارند و تکرار اظهارات مشابه حکایت از آن دارد که «سید عزتالله ضرغامی»، تغییر کرده است و لازم است یادآور شویم تغییر مقدمه لازم برای رشد است و میتوان گفت زمینه رشد وی فراهم شده است برخلاف برخی مدیران ارشد دولت و برخی وزرا، که هر نوع تغییر را مُرادف با «آرمانستیزی» یا «تخطی از اصول» میدانند و اصرار دارند امروز و در دهه ۱۴۰۰، مانند دهه ۱۳۶۰ فکر کنند و لباس بپوشند و این خردمندانه نیست.
وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در گفتوگو با ایلنا با بیان اینکه ۲ سال است که شعار من این شده که «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» و اصلا مردم به این چیزها کاری -آرمانهای سیاسی- ندارند، گفت: آن چیزی که مردم نیاز دارند شادی است و تمام تلاش دولت و حاکمیت باید این باشد که مردم را شاد کنند.
عزتالله ضرغامی درباره انتقادها به اتفاقاتی که برای فستیوال کوچه افتاد و اینکه برخی آن را با جشن هنر شیراز در پیش از انقلاب مقایسه میکنند و به برخی کجسلیقگیها نسبت به رویدادهای فرهنگی کشور، گفت: رویدادهای هنری که در کشور انجام میشود همه ارزشمند هستند و باید تقویت شوند و دستگاههای کشور باید کمک کنند، حال هرکدام ممکن است حاشیه و اشکالی داشته باشد که باید رفع شود. کما اینکه همین الان بسیاری از اتفاقات فرهنگی و هنری در کشور رخ میدهد. مثلاً ۵۰ هزار نفر به روستای پالنگان رفتند و مراسم «هزار دف» در یک روستا برگزار شد، یک گزارش منفی نیامد و همه گزارشها مثبت و نشاندهنده شادی مردم است.
وی با اشاره به ویدئوی منتشر شده در فضای مجازی درباره اتفاقی در حافظیه، گفت: از من سوال کردند مأمور بالای سر حافظیه به یک بچهای که آنجا شعر میخواند تذکر میدهد و میگوید به ما گفتهاند اینجا کسی شعر نخواند. بله یک مقطعی در اغتشاشات تجمعاتی میشد، مشکلات امنیتی بود، دستگاههای مسئول آمدند شرایط ویژه ایجاد کردند و مدیریت کردند، عیب ندارد، در آن شرایط مشکلی ندارد. اما حالا یک بچهای آمده و شعر حافظ میخواند باید او را روی سرمان بگذاریم؛ پس جا دارد به آن مأمور تذکر دهیم، برخورد و توبیخ کنیم و به مردم هم اطلاع دهیم.
مصاحبه وزیر دولت رییسی در همه رسانهها بازنشر شد اما هیچ کس بهخاطر این اظهارنظرها، عزتالله ضرغامی را به براندازی و اصلاحطلبی و ساختارشکنی متهم نکرد چون همه کسانی که وی را میشناسند، بر این باور هستند که این وصلهها به وی نمیچسبد، وی که هماکنون مورد تحریم کشورهای غربی قرار دارد و احتمالاً همه کسانی که وی را میشناسند بر این امر اذعان دارند که ضرغامی، پوست انداخته و رشد کرده یا در آستانه رشد کردن است چون در مقایسه با دو دهه قبل، تغییر کرده است.
این صداقت کودکانه عزتالله ضرغامی و ازنظر ما ارزشمند است که موجب شد وی در موضوعات مختلف فرهنگی، اظهارنظر میکند و در مکانهای مختلف حاضر میشود و جالب است که عمده نظراتش، درحقیقت همراستایی عمیقی با نظر افکار عمومی و قاطبه مردم دارد و مثلاً مانند حرفهای وزیر آموزش و پرورش دولت رییسی نیست که روز گذشته گفت «ما در آستانه الگو شدن برای جهان هستیم» و موجبات طنز و طعن و تمسخر باشد.
برخی نیز از همفکران وی در جبهه نواصولگرایی به وی حمله میکنند و احتمالاً در پسِ پرده وی را وزیری در شأن و تراز دولت رییسی نمیدانند اما حقیقت این است که عزتالله ضرغامی در مسیر است و باید گفت بد به حال ضرغامی نه که بد به حال آن مدیران و وزیرانی که هنوز اصرار دارند مانند دهه ۶۰ باشند و به تعبیر استاد شهید مطهری «مقتضیاتِ زمان» را درک نمیکنند آن هم در شرایطی که میبینند فرزندان آنان نیز مانند آنان نمیاندیشند و به جهانِ نو،
نگاهی نو دارند.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی