تفسیر  پوتین
تفسیر  پوتین

  گروه سیاسی /   ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه بعد از دیدار سرد و غیرصمیمانه با آیت الله سید ابراهیم رییسی با سه رئیس‌جمهوری دیگر در کاخ کرملین دیدار کرد و مروری به تصاویر منتشر  شده در رسانه‌های رسمی،  به وضوح این نکته را ثابت می‌کند که روسیه در مواجهه با مهمانان خارجی در این […]

 

گروه سیاسی /

 

ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه بعد از دیدار سرد و غیرصمیمانه با آیت الله سید ابراهیم رییسی با سه رئیس‌جمهوری دیگر در کاخ کرملین دیدار کرد و مروری به تصاویر منتشر  شده در رسانه‌های رسمی،  به وضوح این نکته را ثابت می‌کند که روسیه در مواجهه با مهمانان خارجی در این سطح علاوه بر عمل به پروتکل‌ها، ملاحظات پیدا و پنهان بسیاری را در نظر می‌گیرد که شاید با مقایسه این دیدارها بتوان حضور رییسی در روسیه را بهتر از قبل ارزیابی کرد و به قطعیت در تحلیل رسید.

در این مدت البته رسانه‌های مختلف براساس نگاه سیاسی خود این دیدار را تحلیل کردند، برخی رسانه‌های اصولگرا این دیدار را با دستاوردهای ویژه ارزیابی کردند و حتی مدعی بودند پوتین در این دیدار کم آورده بود و برای کنترل استرس آدامس می‌جوید! چند روز پس از دیدار رئیس‌جمهوری اسلامی ایران با پوتین، “آلبرتو فرناندز” رئیس‌جمهوری آرژانتین به مسکو رفت و با ولادیمیر پوتین دیدار کرد. انتشار عکس و خبر مربوط به این دیدار نشان داد که پوتین آن میز بزرگ را جمع کرد و رئیس جمهور آرژانتین را در آغوش کشید و همین امر در شبکه‌های خبری موجب مقایسه این دو نوع رفتار پوتین شد هرچند برخی رسانه‌های اصولگرا مدعی شدند ماجرا به واکسن برمی‌گردد و رئیس جمهور آرژانتین نیز از جمله مقاماتی است که با واکسن روسی اسپوتنیک واکسینه شده و پیش از سفر به روسیه نیز نه تحت قرنطینه مرسوم، که تحت کنترل‌های هوشمند کرملین قرار گرفت، امری که رییسی عزتمندانه از آن کناره گرفت.
پس از این دیدار، رئیس جمهور فرانسه به مسکو رفت. فرانسه متحد آمریکا است و این روزها به دلیل مشکل اوکراین در جبهه مقابل مسکو قرار گرفت. ولادیمیر پوتین در این دیدار نیز مانند دیدار با آیت الله سید ابراهیم رییسی از پشت میز گامی فراتر نیامد و به گونه‌ای سرد و غیرصمیمانه برخورد کرد و این موضوع در رسانه‌های غربی دستمایه طنز شد که تصویرسازی معروف روزنامه “لیبراسیون” چاپ پاریس بیشتر از همه به چشم آمد.
روز گذشته چهارمین دیدار در کاخ کرملین انجام شد و آن ملاقات «ولادیمیر پوتین» با «قاسم ژومارت توکایف» همتای قزاقستانی وی بود. در این دیدار نیز البته همه چیز دوستانه و در فضایی صمیمی صورت گرفت.
اگر بخواهیم موضوع پروتکل‌های کرونایی را کنار بگذاریم و تئوری قرنطینه ویژه را که برخی رسانه‌های اصولگرا ادعا کردند را نادیده بگیریم با مقایسه این چهار دیدار که در سه هفته اخیر در کاخ کرملین صورت گرفت می‌توانیم به این جمع‌بندی برسیم که ولادیمیر پوتین با دوستان خود یا با کسانی که فکر می‌کند متحد نزدیک وی هستند، در دیدارهای دیپلماتیک رفتاری دوستانه دارد اما با افرادی که آنان را دوست نمی‌داند و در سطحی از تخاصم قرار دارد مانند “امانوئل مکرون” رئیس جمهور فرانسه برخوردی با فاصله غیرمتعارف دارد اما چرا با رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، کشوری که خود را متحد نزدیک وی می‌داند این‌گونه رفتار کرد؟
در این خصوص هم تاریخ پاسخ می‌دهد و هم تجربه “محمد جواد ظریف” وزیر سابق امور خارجه کشورمان می‌تواند راهگشا باشد.
مواجهه تاریخی ایران با روسیه در همین ۲۰۰ سال اخیر همواره  با ظلم و ستم و تجاوز و مداخله  پنهان و آشکار روسیه در ایران همراه است که دو معاهده “ترکمنچای” و “گلستان” و به توپ بستن مجلس در آخرین سال‌های عهد قبیح قجری توسط “لیاخوف” و همچنین معامله سودجویانه روسیه جدید دوران پوتین در موضوعاتی چون نیروگاه هسته‌ای بوشهر، موشک اس ۳۰۰ و  نوع حضور و همکاری با جمهوری اسلامي ايران در سوریه همه حکایت از این دارد که روسیه متحد متعهدی برای ما نبوده است.
وزیر امور خارجه سابق هم در سخنانی که بعدها فایل صوتی آن ناخواسته انتشار یافت بارها از جریان مذاکرات برجام  در دولت حسن روحانی گفت و از ناخرسندی روسیه به نزدیکی جمهوری اسلامی ایران با غرب پرده برداشت و حتی از مواجهه کلامی با “لاوروف” وزیر امور خارجه روسیه و از چهره‌های بسیار نزدیک به ولادیمیر پوتین پرده برداشت.
موارد پیش‌گفته به خوبی ثابت می‌کند که روسیه و شخص ولادیمیر پوتین جمهوری اسلامی ایران را متحد نزدیک  و دوست  خود نمی‌داند و حاضر نیست هیچ هزینه‌ای در قبال دوستی با ما بپردازد و احتمالا با همین نگاه در هنگامه تصویب قطعنامه‌های شورای امنیت، نه روسیه و نه چین از حق وتو به نفع ایران استفاده نکردند.
البته مراد ما از این تحلیل این نیست که رویکرد نگاه به شرق را در سیاست خارجی زیر سوال ببریم یا بگوییم باید با مسکو و پکن قطع رابطه کرد بلکه برعکس بر این باور هستیم که اتفاقا باید با همه کشورهای دنیا ازجمله چین و روسیه ارتباط دیپلماتیک و معاهدات تجاری داشته باشیم اما با غرب نیز تعامل کنیم‌.
باور ما این است که برخی رجال و جریانات سیاسی اصولگرا که تلاش دارند از دستاوردهای عظیم سفر رییسی به مسکو بگویند یا پیوستن ایران به اتحادیه شانگهاي را بزرگ کنند تا این‌گونه القا نمایند که با وجود این بخشِ دنیا، نیازی به مذاکره در وین و توافق با غرب نداریم و باید گفتگوهای برجامی را با عزت ! ترک کنیم، آدرس اشتباهی می‌دهند.