تنها آموزی به عنوان پدیدهای جدید در نظامهای آموزشی، پدیدهای تحمیلی در نتیجه پاندومی کرونا بود که دانشآموزان را از مواهب پرورشی حضور در کنار همسالان محروم کرد. ادامه تعطیلی مدارس، آسیبهای جبرانناپذیری به سلامت روان جامعه میزند. پاندومی کرونا یکباره چنان بر جهان سایه انداخت که همه انسانها را غافلگیر کرد. کسی خود را […]
تنها آموزی به عنوان پدیدهای جدید در نظامهای آموزشی، پدیدهای تحمیلی در نتیجه پاندومی کرونا بود که دانشآموزان را از مواهب پرورشی حضور در کنار همسالان محروم کرد. ادامه تعطیلی مدارس، آسیبهای جبرانناپذیری به سلامت روان جامعه میزند.
پاندومی کرونا یکباره چنان بر جهان سایه انداخت که همه انسانها را غافلگیر کرد. کسی خود را برای مواجهه با چنین پدیده مهیب و غیر قابل انتظاری در قرن ۲۱ آماده نکرده بود. این بیماری، مهمترین ویژگی نوع بشر، یعنی اجتماعی بودن او را هدف قرار داد، قاتل اجتماع و جماعت شد و همه را پراکنده کرد. کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که هیچ پدیدهای بتواند به طور گسترده آموزش عمومی را در سراسر دنیا تحت تاثیر قرار دهد. مدارس در سرتاسر جهان، تعطیلی را در بازههای زمانی متفاوت تجربه کردند. برخی البته خود را به سرعت با شرایط تطبیق دادند و با علم به تاثیرات منفی تعطیلی مراکز علمآموزی، آموزش حضوری را از سر گرفتند. برخی دیگر با توجه به اقتضائات خود، ترکیبی از آموزشهای حضوری و مجازی را در دستور کار قرار دادند. ولی برخی دیگر در مدارس را بستند و به طور کامل بر آموزش مجازی تکیه کردند. امروز از ۲۰۷ کشور جهان، تنها ۳۰ کشور از جمله ایران هستند که به طور کامل مدارسشان را تعطیل کردهاند.
دانشآموزانی که تنها از یک روز تعطیلی ذوقزده میشدند، یک سال و نیم است که دوری از مدرسه را تجربه میکنند و شکسته بسته درسهای خود را از آموزش های برخط دریافت میکنند؛ نه همکلاسی میبینند، نه اجتماع دوستی، نه زنگ تفریح و بازی… . کار به جایی رسیده که خود دانشآموزان بازگشایی مدرسه را آرزو میکنند.
در نتیجه فراق از مدرسه، امروز جامعه دانشآموزی کشور، نوعی یاس و افسردگی را تجربه میکند. از نگاه کارشناسان، پیامدهای روانی تعطیلی مدارس کم از پیامدهای آن در حوزه کاهش سطح علمی دانشآموزان نیست. مطالعات جهانی هم این گزاره را مورد تایید قرار میدهند. «هانس کلوگه» مدیر اروپای سازمان جهانی بهداشت با اشاره به اهمیت سلامت روانی کودکان و تقویت روحیه اجتماعی آنها گفته است که همهگیری کرونا به گونهای بیسابقه در تاریخ تمدن تاثیراتی فاجعهبار برای آموزش و پرورش کودکان داشته است.
واهمه خانوادهها از درگیری با کرونا، هم مزید بر علت شده و کودکان و نوجوانان در اغلب خانوادههای تک فرزند، با تنهایی مفرط دست و پنجه نرم میکنند. هرچند انسان برای تطابق خود با شرایط از قدرت بالایی برخوردار است، ولی این همسازی در شرایط کرونایی به ناکارکردی درحوزه کودکان و نوجوانان دور مانده از مدرسه منجر شده است. کودکان دبستانی هم این روزها نوعی کسالت، بینظمی، بی مسوولیتی، حوصله سررفتگی و افسردگی را تجربه میکنند. حتی جمع گریزی و وابستگی به پدر و مادر، در دورهای که کودک دبستانی باید نوعی استقلال فردی را تجربه کند، رشد فردی و اجتماعی نسل آینده را به خطر انداخته است.
در برابر، والدین هم با نوعی استیصال در ارتباط با کودکان و نوجوانان خود مواجه شدهاند. تعطیلی مراکز آموزشی و خانهنشینی بچهها، بار روانی بسیاری به خانوادهها تحمیل میکند. مشاهده بطالت شب و روز کودکان تنهای خسته شده از محیط خانه و احتمالا بهانهگیری ها، والدین را مستاصل کرده است. والدین نه قادر و موظف هستند و نه میتوانند نقش معلم و دوست همسال را برای فرزندانشان ایفا کنند.تداخل نقش معلمی با والدین روابط بسیاری ازوالدین با فرزندانشان را خدشهدار کرده است. فرزندی که نمیتواند والد را در نقش و جایگاه معلم بپذیرد، تقصیری ندارد. پدر و مادر فقط میتوانند در نقش پدر و مادر ظاهر شوند، نه معلم و نه دوست دائمی، ضمن اینکه محیط خانه هم نمیتواند مدرسه با ویژگیهای منحصربه فرد آن باشد.
رشد روانی دانشآموزان این روزها در نتیجه تعطیلی مدارس درمعرض آسیب جدی قرار گرفته است. از رشد فردی و شخصیتی تا رشد اجتماعی و حتی روابط خانوادگی دانشآموزان، زیر سایه سنگین تعطیلی مدارس روزگار تاریکی را تجربه میکنند.
بازگشایی ایمن مدارس پس از واکسیناسیون کامل کادرآموزشی، تدبیراندیشی نحوه برگزاری کلاسها برای حفظ سلامت دانشآموزان و اجرای کامل پروتکلهای بهداشتی باید در دستور کار جدی وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد تا جامعه امروز و فردای ما بیش از این از تعطیلی آموزش حضوری دانشآموزان آسیب نبیند.