«تهران؛ ترامپ» و دو احتمال
«تهران؛ ترامپ» و دو احتمال
دونالد ترامپ جزو معدود رجال سیاسی کشور آمریکا طی چند دهه اخیر است که بخش عمده‌ای از عمر خود را نه در سیاست که در اقتصاد و رسانه سپری کرد و پس از آن‌که موقعیت امپراتوری مالی خود را تثبیت کرد و حدود یک‌سال پیش از انتخاب خود به‌عنوان نامزد نهایی جمهوری‌خواهان در 2015 برای آمادگی در انتخابات چهل و پنجمین رییس‌جمهوری آمریکا، وارد سیاست شد.

در آن روزها، بسیاری از سیاسیون و رجال جمهوری‌خواه نیز با انتخاب وی به‌عنوان نامزد رسمی مخالف بودند و پس از آن‌که وی توانست همه رقبای خود را در انتخابات درون‌حزبی کنار بزند، برابر پروتکل‌های حزبی خود و از سر ناچاری سکوت کردند و حتی در انتخابات ۲۰۱۶ و برخلاف عرف حزبی، برخی جمهوری‌خواهان خطی را ایجاد کردند با عنوان «جمهوری‌خواهان حامی هیلاری کلینتون» و از رأی دادن به شریک حزبی خودداری کردند.

شاید خواننده متعجب شود اما جامعه آمریکا به‌رغم این‌که یک جامعه توسعه‌یافته است اما هنوز با انگاره‌ها و آموزه‌های سنتی و مذهبی بسیاری در جدال و کشمکش است و یکی از این انگاره‌ها، دشواریِ پذیرش رییس‌جمهورِ زن است و ریشه شکست هیلاری کلینتون در انتخابات ۲۰۱۶ و شکست کامالا هریس در انتخابات روز گذشته آمریکا، همین است.

این کشور هنوز یک رییس‌جمهور زن را تجربه نکرد و حتی نخستین و تنها رییس مجلس نمایندگان زن در این کشور «نانسی پلوسی» دموکرات بود که همین دو دهه قبل برای نخستین بار به این کرسی تکیه زد.

بهرحال و همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد کامالا هریس شکست خورد و دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ با یک دور تأخیر به‌زودی آغاز خواهد شد.

موقعیت این کشور در اقتصاد و سیاست جهان موجب شد این انتخابات تقریباً برای همه کشورهای جهان و همه منازعات جاری از شبه‌جزیره کره تا تنش خفته بین چین و تایوان و از جنگ اوکراین تا نبرد نابرابر در غزه و لبنان مهم است و یکی از کشورهایی که با نگرانی به این انتخابات نگاه می‌کرد، ایران بود.

تهران امروز باید بپذیرد که کاخ سفید تا چند هفته آینده، قرمز خواهد شد و دونالد در نظام ریاستی ایالات متحده، زمام امور را در دست خواهد گرفت و باید برای این وضعیت، طرحی جدید بنویسد.

درخصوص عملکرد و نگاه دونالد ترامپ که برای جمهوری اسلامی ایران و مناسبات تهران و ترامپ، مهم است دو احتمال را می‌توان فرض گرفت.

اگر فرض را بر این بگذاریم که ترامپِ ۲۰۲۴ با ترامپ ۲۰۱۶ هیچ تفاوتی تکرده است، کار کمی برای اقتصاد ایران دشوار خواهد شد اما این احتمال، بسیار ضعیف است چون انسان، سنگ نیست که بعد از گذشت ۸ سال، تجربتی نیندوزد و تغییری نکند.

عملکرد ترامپ در فاصله سال‌های حضورش در کاخ سفید از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ بسیار تنش‌آلود، شلخته و انتقادبرانگیز بود به‌ویژه در سیاست خارجی و برنامه‌های اقلیمی و محیط‌زیستی. وی در بسیار از این موارد، مانند یک فرد بی‌سواد و بدون توجه به تبعات تصمیمات خود عمل کرد و همین نحوه عمل موجب شد در انتخابات ۲۰۲۰ میدان را به دموکرات‌ها واگذار کرد و بدتر از آن نوع مواجه‌های که با شکست خود داشت و حمله طرفدارانش به ساختمان کنگره، از وی چهره‌ای مخدوش در میان سیاسیون و بسیاری از مردم کشور و جهان به یادگار گذاشت.

دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴ با تجربه آن اتفاقات تلخ موفق شد انتخابات را پیروز شود و خود را به کاخ سفید برساند و تردیدی نداریم این تجربه، بر نحوه عملکرد و اظهارنظرهای وی در چهارسالی که قرار است رییس‌جمهور باشد، موثر است.

باور ما این است که سیاست آمریکا به‌نوعی به جنگ اوکراین گره خورده است و حمایت این کشور از اسراییل نیز مانند گذشته ادامه خواهد داشت ضمن این‌که چین هم دغدغه بزرگ ایالات متحده است و به همین دلیل، می‌توان به این تحلیل رسید که واشنگتن، نیاز دار با تهران به نوعی صلح محدود برسد و این همان نقطه‌ای است که دولت‌مردان چهاردهم و تیم دیپلماسی کشور نباید از کنار آن به سادگی بگذرند.

نکته نگران‌کننده دیگر در این وضعیت، واقعیت‌های اقتصادی کشور است که اسیر ناترازی‌های بسیار شد و هر نوع فشار و تنش در سطح بین‌المللی می‌تواند دامنه و عمق فشار بر اقتصاد و معیشت را بیشتر می‌کند.

لازم است دستگاه دیپلماسی کشور و همچنین قوه عاقله دولت چهاردهم تحولات دولت جدید آمریکا را با دقت زیرنظر بگیرد و برابر آن و همچنین مطابق با نفع و صلاح مردم سیاست خارجی خود را تنظیم کند.