سرویس جامعه – “فرزند کمتر زندگی بهتر” یکی از مشهورترین شعارهای اجتماعی در دهه ۷۰ خورشیدی بود که حالا محافظه کاران معتقدند باید جای این شعار را با شعار “فرزند بیشتر زندگی بهتر” عوض کرد، اما جامعه توان پشتیبانی از این ایده جدید را به انواع دلایل از جمله، سیاستهای نادرست اجتماعی، افزایش فقر اقتصادی ، کاهش آزادیهای سیاسی و افت کیفیت آموزشی ندارند.
کارشناسان یکی از دلایل اصلی کاهش فرزند آوری را در گرانی و کمبود شدید مسکن میدانند. نتایج پیمایش ملی ایسپا در زمستان ۱۴۰۱ با جامعه آماری زنان و مردان متاهل که در سن باروری قرار دارند نشان میدهد، ۷۵.۴ درصد از مردان و ۶۸.۳ درصد از زنانی که تمایل به فرزندآوری ندارند به مقدار زیاد و خیلی زیاد نداشتن مسکن مناسب را از دلایل عدم تمایل به فرزندآوری در کنار سایر عوامل و دلایل ذکر نمودهاند.
این در حالیست که دولت سیزدهم از همان ابتدا قانون جوانی جمعیت را یکی از اصلیترین برنامههای خود قرار داده است، برنامهای که به نظر میرسد تا کنون چندان موفق عمل نکرده است.
علیرغم هزینه ۲۵ هزار میلیارد تومانی دولت در شش ماه گذشته، تعداد زادوولدها نهتنها بیشتر نشده بلکه نسبت به دو سال گذشته کمتر نیز شده است. سازمان ثبت احوال اعلام کرد که تعداد متولدین در ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲، برابر ۵۲۴.۶۳۷ نوزاد بوده است. اما تعداد نوزادان در ۶ ماه اول سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ به ترتیب برابر ۱۲۷/۵۳۷ و ۰۸۸/۵۳۳ نفر بوده است. یعنی تعداد متولدین ۶ ماه اول امسال حدود ۵۰۰/۱۲ نفر کمتر از سال گذشته و ۵۰۰/۸ نفر نیز کمتر از سال ۱۴۰۰ بوده است. دولت و مجلس سالانه حداقل ۲۵ هزار میلیارد تومان هزینه کردهاند تا زادوولد را افزایش دهند، ولی در عمل حدود ۲۵ هزار کودک هم کمتر متولدشده است.
به گفته مهدیار جامعهشناس طرفدار دولت حداقل در دو سه دهه گذشته، به خاطر تحریم، ناسالم بودن و به هم ریختگی ساختار اقتصادیمان، عملا ما با یک تورم فزایندهای روبرو بودیم.
و این تورم فزاینده، خود یکی از دلایلیست که فرزندآوری و یا انگیزه فرزندآوری را با مشکل مواجه میکند. چرا که خود تورم و تداوم تورم برای چند دهه، باعث ایجاد حس عدم قطعیت میشود و فضای مبهم و غیرواضحی را در آینده رقم میزند در حالیکه فرزندآوری نیازمند امید و برنامه ریزی برای آینده روشن و واضح برای رشد فرزند است. این تورم فزاینده و مداوم در چند دهه گذشته در حوزه های مختلف اقتصادی، خود یکی از عواملی است که باعث شده انگیزه فرزندآوری کمتر شود. حاکمیت میتوانسته مساله فرزندآوری را، با یک سری مشوق های مالی و اداری، همراه کند که این انگیزهها ایجاد شود و این مشوقها به شدت تاثیرگذارند. اما متاسفانه، در حاکمیت، علیرغم شعارهایی که داده میشود، هیچ ارادهای برای تنظیم چنین مشوقهایی وجود نداشته است.
از طرف دیگر رشد سریعتر قیمت مواد غذایی، مردم از یکسو میزان کمتری مواد غذایی مصرف میکنند، به طوری که متوسط کالری مصرفی مردم در این سالها ۱۱درصد کاهش یافته و به خط قرمز ۲۱۰۰ کالری در حال نزدیک شدن است. همچنین کیفیت مواد غذایی مصرفی نیز کاهش یافته و مواد پروتئینی در سبد خانوار بسیار کم شده است. محاسبات مرکز پژوهشهای مجلس نشان داده که اگر کالری مورد نیاز روزانه را ۲۱۰۰ کالری درنظر بگیریم، میانه کالری دریافتی در حال نزدیک شدن به حداقل کالری مورد نیاز است. این به معنای وجود تعداد زیادی از مردم است که در حال حاضر زیر این میانه قرار دارند.درکنار این چالشهای مختلف گرانی و کمبود لوازم مورد نیاز کودک از شیرخشک گرفته تا پوشک را نیز باید مد نظر داشت. به بیانی دیگر اگرچه دولت وعدههای فراوانی برای فرزند آوری داشته اما سیاستهای لازم برای اجرای این وعدهها را به جریان نیانداخته و در عوض اقدام به حذف آمارهای قبلی فرزند آوری کرده که فرصت قیاس را از مردم بگیرد. یعنی همان راه حل همیشگی: پاک کردن صورت مسئله
- نویسنده : ارسالی از سرویس جامعه