تکلیف رعنا روشن شد با آمنه سادات چه کنیم؟
تکلیف رعنا روشن شد با آمنه سادات چه کنیم؟

چند روزی است خبری منتشر شده مبنی بر لو رفتن فایل صوتی یکی از خبرنگاران شبکه بی بی سی، به نام رعنا رحیم پور. محتوای این فایل صوتی درباره تجزیه طلبی و چند تکه شدن ایران توسط شبکه ایران اینترنشنال است. می گویند پس از انتشار این فایل صوتی، اینترنشنال، رحیم پور را به اتهام […]

چند روزی است خبری منتشر شده مبنی بر لو رفتن فایل صوتی یکی از خبرنگاران شبکه بی بی سی، به نام رعنا رحیم پور. محتوای این فایل صوتی درباره تجزیه طلبی و چند تکه شدن ایران توسط شبکه ایران اینترنشنال است. می گویند پس از انتشار این فایل صوتی، اینترنشنال، رحیم پور را به اتهام زنی متهم کرده. همچنین این خبرنگار تهدید شده است که به سرنوشتی شبیه سرنوشت خاشقچی دچار خواهد شد! پیرو همین تهدید ها و فشاری که بر رعنا رحیم پور وارد است، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه، درباره امکان بازگشت او گفت: اگر او بخواهد به ایران بازگردد این امکان وجود دارد و شهروندان ایرانی برای بازگشت به ایران هیچ
ممنوعیتی ندارند.
ابراهیم رئیسی هم در وعده های انتخاباتی اش اظهار کرده بود آغوش ایران برای تمام ایرانی ها باز است و در صورت توبه، می توانند باز گردند. حال باید دید رحیم پور اصلا توبه می کند یا این وعده، مشابه باقی وعده های رئیسی است یا خیر. به هر حال، ذکر چند مورد درباره رسانه های معاند
ضروری است.
این که رسانه های فارسی زبان لندنی و سعودی، به اندازه یک سر سوزن خیر و صلاح ما را نمی خواهند را دیگر بچه های ده ساله هم می دانند. عجیب است که تلاش می کنید این خائنان را به مردم بصیر و فهیم ایران معرفی کنید. همه ما قبل از منتشر شدن فایل صوتی رعنا رحیم پور هم مقاصد این شبکه ها را مو به مو از بر بودیم. پس احتمالا سوالی که برایتان مطرح می شود این است: چرا بخشی از جوانان و نوجوانان، این رسانه ها را دنبال می کنند؟
بارها در جمله متذکر شدیم و این بار هم مجددا یادآوری می کنیم که تا وقتی حاکمیت، صورت مسئله را پاک کند و وجود هر اشکالی را منکر شود و تمام مردم معترض را خودفروخته به اسرائیل و فریب خورده رسانه های معاند معرفی کند، مشکلات نه تنها حل نمی شود بلکه بدتر و غیرقابل کنترل تر نیز می شود. جوان ایرانی معترض، در رسانه ملی در وصف خودش به جز سیاه نمایی هیچ چیز نمی شنود. هرکس هم ادعا کند که می خواهد در تلویزیون حرف مردم معترض را بزند، در واقع او هم دارد فقط حرف خودش را می زند. انقدر به مردم معترض فریب خورده و خودفروخته گفته اید که متاسفانه ترجیح می دهند اخبار را از این دروغ پردازان پیگیری کنند. اکثریت قریب به اتفاقشان هم می دانند که دست اندرکاران این رسانه ها چقدر بی همه چیزند؛ اما معترض هم آدم است! به دروغ هم شده دلش می خواهد دلداری بشنود و نوازش شود و کسی صدایش را بشنود.
حال می شود بهتر این را درک کرد که وقتی آمنه سادات ذبیح پور، خبرنگار خبر بیست و سی، توییت می زند که ساعت هفت صبح برای رسانه های معاند فیلم فرستاده تحت عنوان اعتصاب بازار، و آن ها هم با خوشحالی پخش کرده اند، چقدر عصبانی و ناامید می شویم! اولا ذبیح پور با کدام حق قانونی، برای رسانه های معاند فیلم فرستاده؟ تضمین تکرار نشدن این اقدام چیست؟ اگر این کار جرم است و مردم معمولی در صورت ارسال خبر و فیلم به رسانه های فارسی زبان مجازات می شوند، حال تکلیف آمنه سادات چیست؟ از کجا معلوم تا به حال این کار را نکرده؟ قطعا هیچ پاسخ منطقی برای این سوالات وجود ندارد. دوما اینکه ذبیح پور یک خبرنگار است. اینکه توانایی تولید اخبار دروغ را دارد، یک فاجعه است! خودش قضاوت کند که چطور باید زین پس به صحت و سقم اخبار تولیدی اش اعتماد کرد؟ امیدواریم دروغ گفته باشد و اصلا اینکار را از اساس انجام نداده باشد. هرچند در این صورت هم یک دروغگو خواهد بود!
سوما آمنه سادات ذبیح پور دقیقا داخل توییتر چه کار می کند؟ درست است که پاسخ بیشتر از نصف مردم به فیلترینگ، استفاده از فیلترشکن است، اما مردم معمولی که هیچ ادعایی ندارند. با توجه به عملکرد ذبیح پور و طرز فکری که از او می شناسیم، توییت زدنش
عجیب نیست؟!
البته فکر می کنم بتوانیم پاسخ این پرسش را از سخنان بهادری، سخنگوی دولت سیزدهم، پید ا کنیم. بزرگوار اخیرا در نشستی با طلاب حوزه علمیه مشهد گفته است: رسانه های رسمی ما به شدت تضعیف شده. لذا گاهی دولت در برخی جاها باید در زمین دشمن مانند توییتر بازی کند. دیگر حرفی نداریم! فقط برای اینکه همه ما متفق القول از رسانه های معاند متنفریم، خواهشمندیم فقط یک شبکه تلویزیونی مردمی، به رسانه ملی اضافه کنید. نمی دانید این کار جلوی چه اتفاقات وحشتناکی را می گیرد. یک شبکه مردمی که توسط خود مردم اداره شود و بتوانند آزادانه و بدون خط قرمز حرف بزنند و حتی اعتراض مسالمت آمیز کنند، همه ما را از شر این رسانه ها راحت می کند. البته که در حد رویاست اما کاش بود شبکه ای که توسط مردم معترض اداره شود و مثل آب خوردن حرف هایشان را به گوش مسئولین برسانند و اگر هم چیزی اشتباه اطلاع رسانی یا تعبیر شد، پل ارتباطی ای باشد میان معترضین و کسانی که می خواهند پاسخ دهند. با این کار می شود رسانه های معاند را فلج کرد. اما تقریبا مطمئنیم که در حد یک فرض باقی می ماند. حیف!