نیلوفر منصوری- دبیر گروه اجتماعی/ می گویند، مردم ایران، حال روحی خوبی ندارند؛ رفتارها و اعمالشان واکنش های سریعی است که به وابسته اختلالات درونی بروز می کند. بخصوص پرونده هایی که در دادگاه ها و دادسراها به خوبی این آمارهای رسمی و غیررسمی را تایید می کند. به تازگی هم اعلام شده که افسردگی، […]
نیلوفر منصوری-
دبیر گروه اجتماعی/
می گویند، مردم ایران، حال روحی خوبی ندارند؛ رفتارها و اعمالشان واکنش های سریعی است که به وابسته اختلالات درونی بروز می کند. بخصوص پرونده هایی که در دادگاه ها و دادسراها به خوبی این آمارهای رسمی و غیررسمی را تایید می کند. به تازگی هم اعلام شده که افسردگی، استرس و پرخاشگری شایع ترین اختلالات روانی است. اما این موضوع در حالی است که وقتی صحبت از بیماری های روان می شود، بشتر مردم در مقابل آن موضع می گیرند و یا با پذیرش بیماری در عدم درمان آن مقاومت می کنند. در جامعه امروز ما به دلیل تلقی نادرستی که از بیماری های روان وجود دارد، اغلب افرادی که به آن مبتلا هستند با علم به این موضوع، از پیگیری در درمان یا پیشگیری از مزمن شدن آن طفره می روند.
امروزه یکی از ملاک های اصلی ارزیابی سلامت در جامعه، سلامت روان است که بدون تردید در پیشرفت و کارآمدی افراد نقش مهمی را ایفا می کند. نقشی که با توجه به پیشرفت تکنولوژی در دنیای معاصر به آن کمتر بها داده می شود، در حالیکه برطرف شدن نیازهای روانی و عاطفی یکی از ستون های مهم توسعه پایدار جامعه سالم است. اینکه انسان بتواند با هر فردی غیر از خودش ارتباطی مناسب داشته باشد جز سلامت اجتماعی محسوب شود، هرچند طی سال های گذشته اقدامات خوبی در حوزه بهداشت روان در نظام سلامت صورت گرفته اما هنوز بهداشت روان واژه ای گمشده و کمرنگ در حوزه سلامت محسوب می شود.
خودکشی یک میلیون نفر در سال
به گفته روانشناسان، بیش از ۱۵۰ میلیون نفر از مردم دنیا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می برند و حدود یک میلیون نفر در هر سال در کل دنیا به دلیل مشکلات روانی دست به خودکشی می زنند. این در حالی است که حدود ۲۵ میلیون نفر از مردم جهان از اسکیزوفرنی، ۳۸ میلیون نفر از صرع و بیش از ۹۰ میلیون نفر از یک بیماری وابسته به مصرف الکل یا سایر مواد رنج میبرند. این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت پیش بینی کرده که اگر به منظور پیشگیری و درمان بسیاری از آسیب های اجتماعی اقدامات موثری انجام نگیرد؛ اختلالات روانی تا سال ۲۰۳۰ میلادی رایج ترین بیماری در جهان می شود.
آنگونه که از تحقیقات برمی آید بیش از ۱۲ میلیون نفر (۶۵ – ۱۵ سال) از جمعیت کشور ما از آن رنج می برند؛ شیوع این اختلال ها نیز در کشور برابر با ۲۳.۶ درصد برآورد شده است. بسیاری از روانپزشکان ژنتیک، معتقدند که اساسی ترین دلایل بروز بیماری های روحی و روانی مشکلات خانوادگی و عوامل محیطی است که نتیجه آن اختلالات اضطرابی، خلقی، روان تنی و شخصیت از مهم ترین انواع آن به شمار می رود.
در این میان برخی از مسئولان و بسیاری از کارشناسان روانشناسی معتقدند که آسیب در زنان بیشتر از مردان است. به اعتقاد آنها بسیاری از این بیماری ها با گفت وگو و مشاوره قابل معالجه و درمان است؛ اما انکار و کتمان بیماری سبب تشدید آسیب و ماندگاری می شود؛ انگ جامعه به عنوان یکی از اساسی ترین علل انکار این بیماری است که در درازمدت صدماتی جبران ناپذیر را برای بیماران به همراه می آورد.
یک کارشناس ارشد روانشناسی با بیان اینکه آسیب های روحی – روانی همواره در جامعه ایران و بسیاری دیگر از جوامع به عنوان یک تابو تلقی می شد معتقد است که یکی از مهم ترین دلایل این مساله عدم شناخت و آگاهی جامعه از آسیب های روحی و روانی است؛ در سال های گذشته بسیاری از بیماران روحی – روانی مبتلاء به اسکیزوفرنی، شیزوفرنی و نیازمند مراجعه به بیمارستان های اعصاب و روان می شدند.
به گفته افسانه نزاکتی، یکی دیگر از دلایل این مساله به علم روانشناسی به عنوان یکی از علوم نوین باز می گردد؛ هر یک از آسیب های روحی به طور حتم به جنون اشاره نمی کند و جوامع باید در خصوص این مهم آگاهی بخشی کنند.
دلایل کتمان بیماری
آنگونه که این روانشناس می گوید: متاسفانه در جامعه ایران و بسیاری از دیگر جوامع هر یک از آسیب های روحی با انگ شیدایی (دیوانگی) مواجه می شود؛ این مساله سبب عدم مراجعه و درمان بیماران روحی در سطوح مقدماتی و این امر در درازمدت افسردگی را تشدید و مزمن می سازد.
این روانشناس نحوه برخورد جامعه را یکی از موثرترین راهکارهای شکست این تابو عنوان کرد و به ایرنا گفت: برچسب شیدایی به بیماران روحی توسط جوامع سبب انکار و کتمان بیماری و این امر آسیب روحی را تقویت می کند.
نزاکتی یادآور شد: انتساب برخی از القاب نظیر روانی نیز با عنوان مزاح و شوخی این تابو را تقویت می کند؛ مراجعه به روانپزشکان را ناشی از روان پریشی و شیدایی و بهره گیری از مشاوران را انگ دیوانگی تلقی می کند.
این کارشناس ادامه داد: وحشت از انتشار مسائل خصوصی زندگی توسط روانشناسان و روانپزشکان نیز از دیگر دلایل عدم مراجعه به مراکز مشاوره محسوب می شود؛ آبرو در فرهنگ ایرانی بسیار حائز اهمیت و فهم و آگاهی دیگران از مسائل شخصی برای بسیاری از مراجعان به منزله هتک آبرو است.
وی تصریح کرد: در برخی مواقع براساس صلاحدید پزشک برخی از اعضاء درجه یک بیمار باید از شماری از مسائل (به جهت تاثیر در روند بهبود) آگاهی یابند؛ اما به طور کل مباحث اتاق مشاوره همواره محفوظ باقی می ماند.
این روانشناس عنوان کرد: براساس شماری از تحقیقات ۹۸ درصد از آسیب های روحی به سهولت قابل معالجه و درمان و فقط ۲ درصد از افسردگی ها نیازمند به بستری بیمار در بیمارستان های تخصصی اعصاب و روان است.
با تمام تفاسیر، مشکلات و مسائل بسیاری در کنار هم دست به دست یکدیگر داده اند تا انواع اختلالات روان، به غولی شکست ناپذیر برای خانواده بیماران و خود بیمار بسازد. غولی که در تمام ساعات شبانه روز، سایه اش بر سر این خانواده است و لحظه ای از آنها دور نمی شود و فرد مبتلا را به یک انسان بی مصرف و هزینه بر تبدیل می کند. افسردگی، استرس و پرخاشگری از شایعترین اختلالات روانی در جامعه هستند.