«جمله» به بهانه مرگ دو کولبر مریوانی گزارش می دهد:/ عدالت  زیر صفر درجه
«جمله» به بهانه مرگ دو کولبر مریوانی گزارش می دهد:/ عدالت  زیر صفر درجه

  شهلا منصوریه- دبیر گروه اجتماعی/ کولبری این‌بار جان دو نوجوان را گرفت؛ دو برادر ۱۷ و ۱۴ ساله. تراژدی غمباری که هر سال زمستان با خودش می آورد. زمستان ها با برف و بوران و بهمن و در تابستان ها در اثر سقوط یا شلیک گلوله مرزبانان. کولبران برای زنده ماندن ناگزیر به مقابله […]

 

شهلا منصوریه-
دبیر گروه اجتماعی/

کولبری این‌بار جان دو نوجوان را گرفت؛ دو برادر ۱۷ و ۱۴ ساله. تراژدی غمباری که هر سال زمستان با خودش می آورد. زمستان ها با برف و بوران و بهمن و در تابستان ها در اثر سقوط یا شلیک گلوله مرزبانان. کولبران برای زنده ماندن ناگزیر به مقابله با مرگ هستند. بیکاری و فقر چنان برخی خانواده ها را به تنگ آورده که غیرت یک کودک ۱۴ ساله تا پیرمرد ۶۰-۷۰ ساله و زنی در قامت و لباس مردانه را چنان به جوش می آورد که همه خطرات کولبری را به جان می خرند. سرمای اورامانات و پرتگاه های تته از یکسو و سنگینی بارهای قاچاق و فرار از دست مرزبانان از سوی دیگر راهی است برای یک لقمه نان. درست مثل دو برادر مریوانی، آزاد و فرهاد خسروی، به همراه هم ولایتی شان زانیار، که سرمای برف و کولاک را به جان خریدند تا نانی بر سر سفره ببرند. اما دریع که کوهستان سرنوشت های غمباری برایشان رقم زده بود. زانیار زنده ماند اما آزاد و بعد فرهاد پیکرهای یخ زده شان در انبوهی از برف و یخ کشف شد.

 

بارها در موردشان نوشته اند. کولبرها را می گویم. آنانی که برای لقمه نانی، جانشان را در کف دست می گذارند و دل می زنند به راه های پر پیچ و خم کوهستان، تا شکم خود و خانواده شان را پر کنند. خودشان می گویند درآمد چندانی ندارد اما از سر ناچاری به آن تن می دهند. در این میان وقتی کودکانی را می بینی که به جای تحصیل، سر از کوه ها و گردنه ها در می آورند تا پولی برای خانه ببرند، بیشتر به هم می ریزیم. کودکان کاری که تا چند سال دیگر زیر فشار بارهای سنگین مستهلک می شوند و تا آخر عمر باید جسم ناخوش احوال خود را به این سو و آن سو بکشند؛ البته اگر زنده بمانند!
سال هاست که کولبری واژه‌ای آشنا برای مردم استان کردستان است و در طول تمام این سال‌ها مسئولان و مدیران متعدد کشوری و استانی خبر از ساماندهی این وضعیت داده‌اند ولی تاکنون اقدامی عملی در این مسیر صورت نگرفته است. به گفته کارشناسان بیکاری و نبود بستر مناسب برای اشتغال در مناطق مرزنشین به‌ویژه در غرب کشور در طول یک دهه اخیر موجب رشد فزاینده تعداد کولبران شده است. افراد کوچک و بزرگی که فقر و تنگدستی، آنها را به این سمت و سو کشانده تا برای کسب روزی خانواده جانشان در کف دستشان بگذارند، راهی سفری شوند که پایانی برای آن متصور نیست.
گفته می شود علاوه بر جمعیت ۵۰۰ هزارنفری ساکن در شهرستان‌های مرزی مریوان، سروآباد، سقز و بانه؛ جوانان بیکار سایر شهرستان‌های استان کردستان نیز این راه را در پیش می گیرند و با کولبری امرار معاش می ‌کنند.

درد پشت درد
وقتی کولبران مریوانی در سرما و کولاک کوهستان جان دادند، موجی از همدردی همراه با انتقاد در فضای مجازی شکل گرفت. طی سال های گذشته هم جان دادن کولبران در بهمن و سقوط شان در کوهستان های کردستان، موجی را ایجاد کرد. البته در سال های گذشته با واکنش های هرچند گاه و بیگاه دولت و نمایندگان مجلس مواجه بودیم هر چند موج این همدردی‌ها زیاد طول نکشید و به حاشیه کشانده شد؛ اما در ماجرای اخیر گویا مسئولان به خواب رفته اند.
واکنش‌ها و اعتراضاتی که کاربران فضای مجازی به حوادث این چنینی نشان می‌دهند اگرچه هر بار در سطح وسیعی اتفاق می‌افتد، گویا تاریخ انقضایی کمتر از چند هفته دارد و پس از چند وقت تمام فضاهای مجازی آنچنان از این موضوع خالی می‌شود که انگار از روز اول چنین بحثی در این فضاها پیش نیامده و کمپینی به راه نیفتاده است.
به گفته یک جامعه شناس؛ جامعه ما جامعه‌ای در حال توسعه با انواع و اقسام مشکلات اجتماعی و اقتصادی حاد است و همین تعدد بیش از اندازه بحران‌ها تا حدودی به فراموشی بحران قبلی دامن می‌زند.
محمد حیدرپور معتقد است: جامعه ما جامعه احساسی است و واقعا از حوادثی چون مرگ کولبران غمگین می‌شود و این‌طور نیست که تظاهر به این کار کنند یا به دلیل چشم و هم‌چشمی بخواهند در صفحات مجازی خود غمنامه به اشتراک بگذارند، ولی با برخورد احساسی تاکنون مشکلی حل نشده و راهکاری به وجود نیامده است.
وی با اشاره به اینکه تعدد بحران‌ها در کشور به فراموشی بحران قبلی دامن می‌زند، می‌گوید: مردم تا خبر کولبران را می‌شنوند و از آن متاثر می‌شوند خبر سیل آذربایجان به گوش‌شان می‌رسد و نمی‌توانند پیگیر یک خبر باشند، چون بحران‌ها پشت سر هم می‌آیند.
به گفته این جامعه‌شناس، کاستی عمده و شکاف اصلی این ماجرا آنجاست که مدیران ما از تشکل‌های غیردولتی کمک نمی‌گیرند و اصولا توجهی به آن ندارند. خودشان هم در خیلی از موارد راهکارشان عبور کردن از حادثه است و هیچ برنامه‌ای برای آن ندارند.
لازم به ذکر است که جمعیت زیادی از مردم استان کردستان به دلیل مشکلات بیکاری، مجبور به کولبری هستند و دردسرهای آن که کمترینش مرگ است را به جان می خرند. در این بین طرح ها واقدامات صورت گرفته نیز درمان دردی برای مشکلات مردم نیست.