داوود بصیری- نویسنده و ترانهسرا گاهی وقتها استفاده از تکنولوژی برخلاف تصوری که از پیشرفت میتوان داشت بسیار آسیبرسان و محل بروز سوءاستفادههای مالی و فرهنگی وسیعی میتواند باشد. مارکت موسیقی بعد از اعلامحضور در بازار تقویم بعد از انقلاب، خواسته و یا ناخواسته در آغاز دچار یک نوع ممیزی سلبی و فراقانونی گردید که […]
داوود بصیری- نویسنده و ترانهسرا
گاهی وقتها استفاده از تکنولوژی برخلاف تصوری که از پیشرفت میتوان داشت بسیار آسیبرسان و محل بروز سوءاستفادههای مالی و فرهنگی وسیعی میتواند باشد.
مارکت موسیقی بعد از اعلامحضور در بازار تقویم بعد از انقلاب، خواسته و یا ناخواسته در آغاز دچار یک نوع ممیزی سلبی و فراقانونی گردید که عامل اصلی بروز پدیده نگرانکنندهای به نام موسیقی زیرزمینی شد. با علم به اینکه نظارت بر تولیدات و تالیفات فرهنگی به علت ماهیت آفرینش در این شاخه، تعریف متفاوتی با مفهوم نظارت در ابعاد اجرایی دیگر داشته و نیازمند ظرافتی مضاعف است، به نقد و آسیبشناسی مفهوم نظارت در این شاخه از یکسو و از سوی دیگر علت پیدایش مولودی به نام موسیقی زیرزمینی و بستری برای ارائه ایندست محصولات تحت عنوان سایتهای موسیقی خواهیم پرداخت.
شروع موج جدید تولیدات عرصه موسیقی پاپ در دهه هفتاد، همانقدر که برای اهالی هنر امیدوارکننده بود، یک پیام نگرانکننده هم به همراه داشت؛ نگرانی از بابت عدم وجود ساختار راهنما و نظارتی در این مهم و امکان برخورد سلیقه مسئولان. در بعد اجرایی استراتژی پیشگیری در دستور کار قرار گرفت و ساختاری توسط هنرمندان دستاندرکار آن دوره تعریف و اجرایی شد. مواردی مانند لزوم اخذ مجوز شعر، مجوز صدا، مجوز موسیقی. شوراهای نظارتی تشکیل و شروع به کار نمودند. اولین آسیب در زمان حجم بالای تولیدات و وقت اندک شورای نظارت رخ داد. دومین آسیب در تعلق نداشتن اعضا شورا به موسیقی پاپ و ادبیات ترانه رخ نمود. مشکل سوم اعمال نفوذ گریزناپذیر روابط و تسریع و تسهیل برخی مجوزها و اطاله گروهی دیگر بود. روندی که دست در دست هم داده و ناخواسته موجب پیدایش جریانی از موسیقی تولیدی به نام موسیقی زیرزمینی گردید.
فضای بیدروپیکری برای تولیدات دلبخواهی و بدون چارچوب. تکثیر و توزیع غیرقانونی بدون نظارت این محصولات با چاشنی جذابیت تهاجم فرهنگی و میل به کنجکاوی مردم همراه شد و فروش این تِرکها در دستِ دستفروشان خیابانی رونق گرفت. جنگ مغلوبه بود، زیرا نه نیروی کافی برای کنترل و برخورد با اینگروه در اختیار مسئولین ارشاد بود و نه بهواقع فروشندگان موسیقی زیرزمینی گروهی به جز دستفروش پاپتی بودند. برخورد قهری با کسی که به نان شب محتاج بود و بر اساس فقر فرهنگی و مالی هم مبادرت به این بزه مینمود، دردی را دوا نمیکرد. ارشاد به فکر ترمیم ساختار و تعریف قانونمدارانهای در اینباب با تفکر جذب حداکثری هنرمندان این رشته، برای کمکردن آسیب نمود و با مجوزدار شدن اغلب خوانندههای زیرزمینی قدم اول که عبور دادن محصولات از فیلترهای قانونی بود، تا حدودی محقق شد. اما ورود سایتهای ارائهدهنده محصولات موسیقی با شعار اولیه و دروغین آزادی و حمایت از موسیقی، ورق را به نفع تهاجم فرهنگی برگرداند.
پخش اینترنتی و گسترده محصولات از ایندست به خاطر مبلغی متغیر که برحسب شهرت خواننده کم و یا زیاد میشود و عدم توجه به مناسببودن کیفیت و شأنیت اشعار و موسیقی با فرهنگ ایرانی از سایتها چهرهای منطبق با ابزار دشمن ارائه کرد. شاید هدف اولیه این سایتها حمایت از هنر و هنرمند در برابر دندانگردیهای شرکتهای لالهزاری بود اما خواسته و یا ناخواسته، امروز بیشتر این سایتها تبدیل به تریبون هرجومرج فرهنگی و مکان اخاذی از هنرمندان نوپا گردیدهاند. باید فکری کرد که هنرمند تا این اندازه آسیبپذیر نباشد.