محمدحسین جعفری سمیع- روزنامه نگار / حوادث اخیر که در پی اعلام ناگهانی افزایش و سهمیه بندی بنزین رخ داد، دیگر اتفاق تازه ای در کشور ما محسوب نمی شود. در سال های گذشته نیز چندین بار شاهد اعتراضاتی بودیم که در کمتر زمان ممکن تبدیل به آشوب و اغتشاش شد. اما با نگاهی دقیق […]
محمدحسین جعفری سمیع-
روزنامه نگار /
حوادث اخیر که در پی اعلام ناگهانی افزایش و سهمیه بندی بنزین رخ داد، دیگر اتفاق تازه ای در کشور ما محسوب نمی شود. در سال های گذشته نیز چندین بار شاهد اعتراضاتی بودیم که در کمتر زمان ممکن تبدیل به آشوب و اغتشاش شد. اما با نگاهی دقیق به این حوادث می توان با صراحت گفت که این وقایع تلخ همواره با مدیریتی صحیح و اتخاذ سیاستی معقولانه قابل پیشگیری بودند. در این میان اقتاع افکار عمومی در خصوص موضوعات مختلف نقشی اساسی دارد که ماموریت آن بر عهده تنها رسانه دیداری و شنیداری کشور یعنی سازمان صدا و سیما است. حال این سوال مطرح می شود که آیا این رسانه توانسته است از عهده ماموریت خود بر بیاید و یا خیر؟!
به گزارش «جمله» در روزهایی که عطش بی خبری از وقایع کشور به جان مردم افتاده بود، بنا به تصمیم مقامات امنیتی، اینترنت نیز قطع شد تا دیگر مردم به هیچ منبع خبری قابل اعتمادی غیر آنچه که از رسانه ملی پخش می شود، دسترسی نداشته باشند. در این میان بخش اعظمی از مردم می دانستند که قطعی اینترنت به معنای بروز بحران در کشور است اما خبر نداشتند که شاید یک خیابان آن طرف تر از محل اقامتشان، آتش بحران در حال زبانه کشیدن باشد و در پی این بی خبری ناخواسته خود را در میان معرکه ای بیابند که نه راه پس دارند و نه را پیش.
در چنین شرایطی آنان که به رسانه ملی رجوع می کردند با تصاویر زیبای طبیعت برفی و شادی مردم در زیر بارش برف مواجه می شدند. گویا این رسانه به ویژه شبکه ای که از آن به عنوان شبکه خبر یاد می شود و بحران های اجتماعی در گوشه و کنار جهان را گاهی به طور مستقیم پخش می کند، در جایی غیر از ایران قرار داشت که ۲۰ استان آن درگیر اعتراضات بود.
تکرار سیاست های قدیمی
این اولین بارری نبود که با بروز یک بحران اجتماعی در کشور، رسانه ملی که وظیفه اطلاع رسانی به مردم را دارد، از وظیفه ذاتی خود سرباز زده بود. در حوادث تیرماه ۷۸ و انتخابات سال ۸۸ و همچنین دی ماه ۹۶ نیز صدا و سیما با رویکردی سلیقه ای، ابتکار عمل را به رسانه های خارجی واگذار کرد تا آنان آتش بیار معرکه باشند و حتی به نوعی اغتشاشات را هدایت کنند.
در این میان آنچه که نه مدیران رسانه ملی و نه سیاستگذاران و طرح ریزان رسانه ای کشور بدان توجه نکرده اند، نقشی است که رسانه ها می توانند در اقناع افکار عمومی و جلوگیری از گسترش برحان ایفا کنند. اگر مسئولان این رسانه ها بدون در نظر گرفتن مصلحت های پوچ و بی فایده که ناشی از توهم خودشیفتگی است، به وظیفه ذاتی خود عمل می کردند، به طور حتم خسارات و تلفات وارد شده به جامعه بسیار کمتر از چیزی بود که امروز مشاهده می شود.
برخی از تصمیم گیرندگان حوزه رسانه همواره تلاش می کنند چهره ای بی همتا از مسئولان و سیاستمداران کشور در مقابل افکار عمومی جهانیان به نمایش بگذارند و اینگونه وانمود کنند که در کشور ما هیچ منتقدی وجود ندارد و همه ملت با سیاستهای اتخاذ شده از سوی مسئولان کشور موافقند. از سوی دیگر نیز با پخش گزینشی اخبار برای مخاطبان داخلی سعی می کنند هر صدای مخالف خود را، صدایی قلمداد کنند که از حلقوم عناصر خود فروخته و وابسته به بیگانه بیرون می آید چرا که به عقیده آنان عملکرد همه مسئولان کشور قابل دفاع بوده و هیچ منتقدی در میان ملت ندارند.
تلویزیون حرف مردم را منعکس نمیکند
در همین رابطه پروانه سلحشوری نمانیده مردم تهران در مجلس در خصوص عملکرد صدا و سیما در گفت و گویی که با خبرگزاری ایلنا داشت اظهار کرد:« به نظرم این تلویزیون اصلا رسانه ملی و متعلق به مردم نیست چراکه اصلا افکار عمومی و حرف مردم را منعکس نمیکند و به شخصه نمیدانم که از کجا آمده است! به نوعی تلویزیون جزیرهایست که فقط اخبار مختص به عدهای را پوشش میدهد».
وی افزود: «فکر میکنید این همه گرایش به سمت رسانههای بیگانه چطور به وجود آمده است؟ دلیل دارد چون تلویزیون خودمان اخبار درست را منعکس نمیکند».
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا، نیز در گفتوگو با اعتمادآنلاین، در مورد انتقادهایی که مبنی بر اقناع مردم با توجه به اجرای اصلاح قیمت بنزین متوجه دولت شده است، گفت: «در توافقنامهای که سران سه قوه داشتهاند، مسئولیت کل کار به شورای امنیت کشور واگذار شده که رئیس آن هم وزیر کشور است».
او در ادامه با اشاره به واگذاری مسئولیت اطلاعرسانی و اقناع به صداوسیما، گفت:« شورای امنیت کشور مسئولیت اقناع افکارعمومی و اطلاعرسانی را به صداوسیما واگذار کرده است. اگرچه از نظر من کار درستی هم انجام نداده، اما بالاخره مسئولیت کار با صداوسیما بوده است».
مهاجری با انتقاد از عملکرد صداوسیما تاکید کرد: «وقتی صداوسیما نه تنها اطلاعرسانی نمیکند، بلکه کاری هم برای اقناعسازی صورت نمیدهد و درست نقطه مقابل آن اقدام میکند، چطور میتوان انتظار داشت که دیگران دست به اقناع و اطلاعرسانی بزنند»؟
این فعال رسانهای اصولگرا ادامه داد: «به نظر من در این زمینه کوتاهی کردن صداوسیما کاملاً محرز است و دلایل آن هم مشخص است».
مهاجری در مورد دلایل کوتاهیای که از صداوسیما در راستای اقناع و اطلاعرسانی افکارعمومی سر زده است، توضیح داد: «بر بدنه و بخشهایی از صداوسیما گرایش سیاسی خاصی حاکم است؛ به دنبال منافع سیاسی خود هستند و به حرف رئیس صداوسیما هم گوش نمیدهند».
سیدعلی میرفتاح، سردبیر اعتماد در خصوص نقش صدا و سیما نوشت: «در این روزها، مقامات جمهوری اسلامی، بیش از هر چیز بر این نکته تاکید دارند که «اعتراض حق مردم است، اما حساب اغتشاشگران را باید از معترضان سوا کرد.»..
وی در بخش دیگری از مقاله خود می نویسد: « در صدا و سیمای ما نهتنها سهمی به معترضان داده نمیشود بلکه صدای بخشهایی از حاکمیت نیز شنیده نمیشود…صداوسیما بیشتر بلندگوی یک جریان سیاسی است و اسم و رسم جریان رقیب فقط در اوقاتی برده میشود که بخواهند منکوبشان کنند و خطاهایشان را بشمرند».
وقتی که صدا و سیما سرگرم برف بازی است!
در حوادث اخیر بار دیگر رسانه ملی از شبکه های ماهواره عقب ماند تا سیاستگذاران لندن نشین برای جامعه ما نسخه پیچی کنند. درست هنگامی که دود و آتش خیابان برخی از شهرهای ایران را گرفته بود، شبکه های بی بی سی و ایران اینترنشنال یکه تاز انتشار اخبار کشور ما بودند و عجیب اینکه تلویزیون هیچ واکنشی در برابر توضیح دادن و روشن کردن این هرج و مرج ها و اعتراضات نشان نداده است. چطور رسانه ای چنین فراگیر در یک کشور می تواند در برابر این حجم از نارضایتی و اعتراض مردم سرزمینش ساکت بماند؟ و تصویر روشنی از آن همه شور و هیجان ملتی معترض در برابر تصمیمات حکومتی ارائه ندهد.
از جمله نشانه های راستی و صداقت یک رسانه با مردم این است که آنچه در حقیقت در یک سرزمین در حال رخ دادن است و مردم باآن مواجه هستند به تصویر کشیده شود. ولی وقتی یک رسانه اجتماعی فارغ از آنچه که یک جامعه با آن مواجه است به تبیین و تشریح اخباری می پردازد که شاید برای آن حکومت خطر کمتری داشته باشد و همه چیز در کشور آرام و منطقی به نظر برسد. همانگونه که در هفته گذشته بحای آنکه به آرامش کشور از طریق اطلاع رسانی دقیق کمک کند، با پخش تصاویر زیبای بارش برف و برف بازی کودکان بر عصبانیت بخشهایی از جامعه افزود. این رفتار نامعقولانه به طور حتم بارها تکرار خواهد شد مگر آنکه یک بازنگری جدی در سیاست های این سازمان انجام پذیرد.