حدادعادل و عدالت در خالص‌سازی
حدادعادل و عدالت در خالص‌سازی
در روزهای پایانی ماه‌جاری، آیین بزرگداشت استاد «محمدعلی اسلامی ندوشن» در روزنامه اطلاعات و با حضور جمعی از شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی کشور برگزار شد.

سایه برین روزنامه نگار – در روزهای پایانی ماه‌جاری، آیین بزرگداشت استاد «محمدعلی اسلامی ندوشن» در روزنامه اطلاعات و با حضور جمعی از شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی کشور برگزار شد. این مراسم میزبان چهره‌هایی چون «شهرام ناظری»، موسیقی دان و خواننده، «محمد توسلی»، دبیر کل نهضت آزادی ایران،  «پیروز حناچی»، شهردار سابق و «غلامعلی حدادعادل»، رئیس رهنگستان زبان و ادب فارسی بود. این مراسم که به مناسبت بزرگداشت یکی از برجسته‌ترین چهره‌های زبان و ادبیات فارسی برگزار شده بود، با یک اتفاق جنجالی که از جنس سیاسی و اجتماعی است، سر و صدای زیادی به پا کرده‌است.
طبق اخبار واصله، در متن این مراسم از شهرام ناظری دعوت شد که برای سخنرانی پشت تریبون برود و در همان زمان که نامش آورده شد، با تشویق بی‌امان حاضران در سالن همراه شد. ناظری از سنخرانی امتناع کرد و سپس از حداد عادل دعوت شد که پشت تریبون برود. زمانی که حدادعادل روی استیج رفت، بخش قابل توجهی از افراد حاضر در سالن، صندلی‌های خود را ترک کردند و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، رسما برای صندلی‌های خالی سخنرانی کرد. حاضران در سالن بلافاصله پس از اتمام صحبت‌های حدادعادل به سالن بازگشتند و جای هیچ شکی را باقی نگذاشتند که علت ترک سالن، سخنرانی حدادعادل بوده‌است.
تصاویر این اتفاق در فضای مجازی بسیار پر بازدید شده و با توجه به این‌که حاضران اصلا پیش از شروع صحبت‌های حدادعادل از سالن بیرون رفته‌اند، نگاهی به متن سخنرانی او، کمکی به علت امتناع حاضران از شنیدن نمی‌کند. آنچه مهم است نفس این اتفاق است؛ این‌که حاضران دوست نداشتند صحبت‌های رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی را بشنوند، بخاطر این‌که او «غلامعلی حدادعادل» و اصولگراست. بی‌شک پشت ذهن ترک‌کنندگان سالن، صبغه سیاسی حدادعادل بوده است. او دانشیار بازنشسته دانشگاه است که رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بنیاد سعدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی و همچنین عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است و بر این اساس از هر حیث برای سخنرانی در یک مراسم فرهنگی مناسب است.
این‌که تفکر یک شخص باعث بشود که نخواهند به صحبت‌های او در خصوص بزرگداشت یک شخصیت فرهنگی و ادبی گوش فرا دهند، اتفاق خوبی نیست. نمی‌توانیم رفتار کسانی که سالن را هنگام صحبت‎های حدادعادل ترک کردند تصدیق و تایید کنیم اما وقتی به زوایای مختلف این اتفاق نگاه می‎کنیم، به یاد این ضرب‌المثل می‌افتیم که می‌گوید «خودکرده را تدبیر نیست». نادیده گرفتن افراد جبهه مخالف فکری و حتی در مواردی حذف آنان، که در افکار عمومی از آن تحت عنوان خالص‌سازی یاد می‌شود، شیوه‌ای است که در مواقع حساس و بحرانی در دستور کار تندورها قرار گرفته و آسیب آن در این دست موارد قابل مشاهده‌است. مثلا وقتی هنرمندان به دلیل داشتن تفکر مخالف دارای شرایط یکسان و برابر با هنرمندانی که تفکر به اصطلاح خالص دارند نیستند (مبرهن است که منظور ما معترضان است و برهم‌زنان نظم عمومی و هنجارشکنان نیست) یا وقتی عده‎‌ای از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی به دلایل نامعلوم از رقابت بر سر صندلی‌های بهارستان محروم می‌شوند، متاسفانه پاسخ جامعه می‌تواند این باشد که به شنیدن سخنان یک نفر به خاطر کارنامه سیاسی‌اش هیچ علاقه‌ای نشان ندهد؛ حتی اگر صحبت‌های او تبلیغ تفکراتش نباشد.
امروز برخی افراد که قاطبه آنان را جامعه اصولگرا و خالص‌ساز تشکیل می‌دهد، معتقدند که جامعه ایران دو قطبی نیست. دو قطبی، وضعیت پیچیده‌ای در جامعه است که بررسی کامل آن در حدود علم جامعه‌شناسی است و تعریف کلی که ما می‌دانیم این است که دو گروه در جامعه ظهور کنند و هیچ‌کدام هم حرف یکدیگر را نفهمند. احتمالا دلیل کتمان اصولگرایان از دو قطبی شدن ایران، در اقلیت و اصطلاحا ناچیز دانستن گروه مخالف خودشان است؛ در هر صورت اسم اتفاقی که در جامعه ایران افتاده، هرچه که باشد و از حیث کمیت، افراد هر گروه کم یا زیاد باشند، امروز بخشی از مردم حرف بخش دیگر را نمی‌فهمند و هرکسی و هر تفکری که به این شکاف دامن بزند، به صلاح ایران و ایرانیان عمل نکرده‌است.

  • نویسنده : ارسالی توسط سایه برین