حق به حق دار می رسد اما دیر!
حق به حق دار می رسد اما دیر!

ممنوعیت برگزاری کنسرت در استان خراسان رضوی، از آن مواردی است که هیچوقت نفهمیدیم برای چیست و برایمان هیچ منطقی نداشت. محدودیت این استان تنها منحصر به کنسرت برگزار کردن نیست؛ بارها شاهد بودیم که حتی از اکران خصوصی یک فیلم با حضور عوامل و بازیگرانش در این استان هم جلوگیری شده است. این در […]

ممنوعیت برگزاری کنسرت در استان خراسان رضوی، از آن مواردی است که هیچوقت نفهمیدیم برای چیست و برایمان هیچ منطقی نداشت. محدودیت این استان تنها منحصر به کنسرت برگزار کردن نیست؛ بارها شاهد بودیم که حتی از اکران خصوصی یک فیلم با حضور عوامل و بازیگرانش در این استان هم جلوگیری شده است. این در حالی است که هیچ کجای قانون اساسی کشور نوشته نشده که مردم ساکن در یک شهر که دارای اماکن مذهبی است، باید از تماشای فعالیت های هنری محروم باشند. حتی این محرومیت به شکل مستقیم هم به استان خراسان رضوی ابلاغ نشده و تنها با کارشکنی ها و ندادن مجوزها با دلایل غیر منطقی و بی پایه و اساس، رسما می توان گفت این استان از محدودیت فعالیت های هنری در رنج است. توضیحاتی هم که در این باره تا کنون داده شده اند به هیچ عنوان قابل پذیرش و منطقی نبودند. سال ۹۳ حجت‌الاسلام علی مظفری، رییس‌ وقت دادگستری درباره صدور مجوز و سپس لغو کنسرت‌های مشهد و اینکه آیا قانونی در رابطه با برگزار نکردن کنسرت در مشهد وجود دارد یا خیر؟ گفته بود: قانونی در این زمینه برای مشهد وجود ندارد اما از جهت اینکه مشهد پایتخت معنوی جهان اسلام بوده و بارگاه امام رضا(ع) در آن قرار داشته و مراجعه‌کننده نیز دارد، می‌طلبد که در برنامه‌ریزی‌های دولتمردان و مسوولان صنوف این جهات لحاظ شود؛ زیارتی بودن مشهد در تصمیم‌گیری‌ها موثر است اما از نظر قانونی برای مشهد مشکل خاصی در این خصوص وجود ندارد.
سال ۹۶ هم اظهارنظری مشابه آنچه در بالا ذکر شد را داشتیم. غلام‌علی صادقی، دادستان وقت مشهد، اعلام کرده بود: «برگزاری کنسرت در شهر مشهد به دلیل اتفاق نظر علما و توصیه‌هایی که در این رابطه دارند با مجاورت حرم مطهر رضوی سازگاری ندارد و صحیح نیست؛ لذا هنرمندان بهتر است دیگر شهرها را برای برگزاری کنسرت انتخاب کنند.»؛ اما مسئله‌ اینجاست که عبارت «صحیح نیست» یک مفهوم حقوقی به حساب نمی‌آید که بتوان به لحاظ قانونی به آن اکتفا کرد.
حال به نظر می رسد این محدودیت دارد کم کم برداشته می شود و قرار است حجت اشرف‌زاده در روزهای ۱۸، ۱۹ و ۲۰ اسفند ماه در شهر نیشابور به روی صحنه برود. اتفاقی که باید تا خود روز هجدهم منتظر باشیم و ببینیم آیا به وقوع می پیوندند یا نه!
این اتفاق پس از تلاش های بسیار و مذاکرات مداوم و ارسال نامه ها و اعتراضات در طول سالیان به وقوع می پیوندد و تازه هنوز هم به شکل صد درصد از وقوع آن مطمئن نیستیم. زیرا بسیار سابقه داشته که حتی در استان هایی که ممنوعیت خراسان رضوی را نداشتند، اقدامات سلیقه ای و بی پایه و اساس و تفرقه افکن، اجرا ها را کنسل کرده اند. مصداق این امر را می‌توان در لغو کنسرت‌های تابستان سیروان خسروی و سهراب پاکزاد در اهواز دید که اداره ارشاد استان اعلام کرد که مجوزِ صادرشده با تأیید دستگاه‌های مختلف و کاملا قانونی بوده است.
اما شورای تامین شهرستان اهواز که نهادی بالادستی است، پس از برگزاری یک شب از اجرای خسروی بدون توضیحی، دستور لغو دو شب بعدی کنسرت‌های او را داد.
البته که این اتفاق واکنش‌های بسیاری را به همراه داشت و از وزیر کشور گرفته تا معاون هنری وزارت فرهنگ نسبت این رفتار واکنش نشان دادند و خواستار برخورد با قانون‌شکنان شدند اما از آن زمان تاکنون خبری از برگزاری کنسرت در استان خوزستان نیست و آخرین بار هم برگزاری دوباره کنسرت در این استان را به تصمیم مراجع ذی‌صلاح از جمله شورای تأمین استان، منوط دانستند.
در هر صورت امیدواریم چنین اتفاقی به وقوع بپیوندد و مردم خراسان رضوی و سایر استان های دارای ممنوعیت نیز بتوانند از تماشای کنسرت و سایر رویدادهای هنری
لذت ببرند. فقط ذکر چند نکته درباره اتخاذ این تصمیم حائز اهمیت است:
چرا باید یک ممنوعیت و محدودیت غیرمنطقی که هیچکس نمی تواند بابت اعمالش یک خط پاسخ قانونی به مردم و رسانه ها بدهد، سال های طولانی ادامه پیدا کند و گاهی در حدود عمر یک نسل طولانی شود؟ اصلا دلیل اجازه ندادنش چه بود؟ دلیل حالا اجازه دادنش چیست؟ چه چیزی تغییر کرده؟ خب سال های طولانی مردم و هنرمندان و رسانه ها و معترضان همین را می گفتند! حالا چون مردم ایران ذاتا مردم نجیبی هستند و خیلی سخت صدایشان در می آید، آیا روا نیست خود مسئولین درباره بعضی امور یک حساب و کتابی بکنند و ببینند واقعا دلیل برخی اجازه ندادن هایشان
بر اساس قانون چیست؟
کنسرت خراسان رضوی مشتی نمونه خروار این محدودیت هاست. یک نفر بگوید دلیل این همه سال جنگ و منازعه بر سر رفتن زنان به ورزشگاه چه بود؟ با چه منطقی سال های طولانی این محدودیت ادامه دار شد؟ علت ممنوعیت موتور سواری برای زنان چیست؟ ممنوعیتی که هنوز هم تداوم دارد. چرا برنامه کاربردی واتس اپ باید فیلتر شود؟ اصلا علت این همه محدودیت دسترسی به اینترنت برای چیست؟ آن هم در شرایطی که امثال جناب ضرغامی تاکید می کند به خارجی ها که نمی توانیم بگوییم از برنامه های ایرانی استفاده کن! آدم خارجی می آید ایران، نت می خواهد، دسترسی می خواهد. بعد چرا یک نفر از مسئولان ذی ربط با خودش
نمی گوید خب ۸۰ میلیون ایرانی هم همین اند. به همه شان نمی شود گفت فقط از این برنامه ها
استفاده کن!
لغو همه این محدودیت ها ممکن است روزی به وقوع بپیوندد و امیدواریم که بپیوندد؛ فقط جان مطلب اینکه شبیه کنسرت مشهد یا وزود زنان به ورزشگاه، که انجام شد و آسمان زمین نیامد، چرا همین حالا امثال این
محدودیت هارا لغو نکنیم؟ واقعا چرا؟!