حل مسئله در گرو پذیرفتن «بحران» است
حل مسئله در گرو پذیرفتن «بحران» است
مرکز پژوهش‌های مجلس در آخرین گزارش خود اعلام کرد: میزان بارش‌ها از ابتدای سال آبی تا انتهای خرداد امسال نسبت به دوره مشابه بلند مدت ۱۴ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که دمای هوا ۰.۷ درجه سلسیوس نسبت به متوسط دوره مشابه بلندمدت افزایش داشته است.

ملیحه منوری سردبیر و قائم مقام مدیر مسئول- مرکز پژوهش‌های مجلس در آخرین گزارش خود اعلام کرد: میزان بارش‌ها از ابتدای سال آبی تا انتهای خرداد امسال نسبت به دوره مشابه بلند مدت ۱۴ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که دمای هوا ۰.۷ درجه سلسیوس نسبت به متوسط دوره مشابه بلندمدت افزایش داشته است.
این گزارش اضافه می‌کند: در سه ماه نخست سال ۱۴۰۲، حجم مصرف آب شرب و صنعت ۱.۶ میلیارد متر‌مکعب است و ۴۷۶ شهر در معرض تنش آبی قرار دارند.
اگرچه این نخستین گزارش درباره احتمالات خشکسالی نیست، اما افزایش تعداد شهرهایی که با تنش آبی مواجه می‌شوند نگرانی‌ها را هم افزایش می‌دهد. گزارش در چند جمله می‌خواهد بگوید که باران کم شده و هوا گرم‌تر، و این یعنی خشکسالی و خشکسالی یعنی فقر و فقر یعنی مهاجرت. این زنجیره‌ای که خشکسالی از خود به‌جای می‌گذارد محدود به مناطق خشک شد و نیست و پس لرزه‌های آن در قالب مهاجرت به تمامی کشور خواهد رسید.
اینکه چاره چیست و چگونه می‌توان حداقل از سرعت این خشکسالی کاست، بارها توسط دانشمندان علوم طبیعی در ایران و جهان گفته شده و بعید است کسی باشد که مدعی نبود راه حلی جامع باشد. پس چرا درحالی‌که مشکل و راه حل پیش روی ماست، اقدامی جدی صورت نمی‌گیرد.
در پاسخ به این پرسش عموما مسئله بودجه به میان می‌آید و اینکه در شرایط سخت اقتصاد فعلی، پول چندانی برای مبارزه با خشکسالی در چنته نیست، برخی دیگر نیز دلیل این ناکامی را فرهنگی می‌دانند و می‌گویند حتی اگر پول کافی هم باشد، تا وقتی فرهنگ استفاده صحیح از منابع طبیعی نهادینه نشود نمی‌توان انتظار اتفاقی چشمگیر داشت.
به عقیده نگارنده اگرچه هردو پاسخ صحیح است، اما کامل نیست. زیرا آنچه مانع اصلی است، عدم جدی گرفتن مسئله است. هرچند پول کافی و اطلاع رسانی کافی درکار نیست، اما این دو وقتی در کار خواهند آمد که اولا همگی قبول کنیم که با بحران طرف هستیم و دیگر اینکه این بحران را جدی بگیریم.
اما در سال‌های اخیر مدام سعی میشود از کلمه بحران حذر گردد و گفته شود ما مشکل داریم، اما بحران نداریم.
گویا اگر از کلمه بحران استفاده کنند، یعنی دیگر چاره‌ای نیست. در صورتیکه بحران ما را وادار به چاره جویی می‌کند.
اگر تنش آبی در این حجم بالا از کشور بحران نیست، پس باید آن را چه بخوانیم؟
قبول حقیقت، آنچنان که حقیقیت است، نخستین گام برای حل مسئله خواهد بود. هرگاه حقیقت را پذیرفتیم بودجه و فرهنگ مواجهه با حقیقت نیز پیش خواهد آمد.

  • نویسنده : ارسالی توسط ملیحه منوری