کشانده و با قراردادن کارد خون آلود در دست چپ وی، سعی داشت ماجرای جنایی را خودکشی جلوه دهد، درحالی خود را تسلیم قانون کرد که راز برادرکشی در صحنه جنایت فاش شده بود. حدود ساعت ۲۰:۳۰ جمعه گذشته، مرگ مشکوک جوان ۴۰ سالهای در حمام یک منزل مسکونی واقع در کوی سیدی مشهد به […]
کشانده و با قراردادن کارد خون آلود در دست چپ وی، سعی داشت ماجرای جنایی را خودکشی جلوه دهد، درحالی خود را تسلیم قانون کرد که راز برادرکشی در صحنه جنایت فاش شده بود. حدود ساعت ۲۰:۳۰ جمعه گذشته، مرگ مشکوک جوان ۴۰ سالهای در حمام یک منزل مسکونی واقع در کوی سیدی مشهد به قاضی ویژه قتل عمد گزارش شد. قاضی «محمود عارفی راد» که با شنیدن گزارش مقدماتی پلیس درباره نحوه قرار گرفتن جسد، احتمال وقوع جنایت را قویتر میدانست بلافاصله به طرف کوچه شهید خاکستری ۳۱ حرکت کرد. جسد درون حمام طبقه دوم یک ساختمان ۳ طبقه درحالی خون آلود افتاده بود که متکایی زیر سر و کاردی در دست
چپ داشت. اهالی منزل شهادت میدادند که «حسن» (جوان ۴۰ ساله) خودکشی کرده است مادر این جوان نیز که در طبقه دوم و به همراه دو فرزندش زندگی میکرد به مقام قضایی گفت: من حدود ساعت ۱۰:۳۰ صبح از خانه خارج شدم، اما غروب وقتی به خانه ام بازگشتم با جسد پسرم درون حمام روبه رو شدم که خودکشی کرده بود.
برادر دیگر این جوان نیز که متاهل بود و در طبقه سوم ساختمان سکونت داشت، گفت: من بنا هستم و به علت تعطیلی روز جمعه سرکار نرفته بودم فقط یک بار برای برداشت پول از عابر بانک به بیرون از منزل رفتم وقتی به خانه بازگشتم از مادرم شنیدم که برادرم خودکشی
کرده است! درحالی که افراد دیگر خانواده نیز اظهارات مشابهی داشتند، قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از پزشک قانونی خواست، نتیجه معاینات مقدماتی را به طور محرمانه گزارش دهد چرا که قاضی ویژه قتل عمد با توجه به اوضاع و احوال صحنه مرگ، فرضیه جنایت خانوادگی را
واکاوی میکرد. نتیجه معاینات و بررسیهای پزشکی بیانگر آن بود که جوان ۴۰ ساله به قتل رسیده است؛ بنابراین با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی «عارفی راد» تحقیقات گسترده، اما نامحسوس کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با نظارت مستقیم سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) در حالی آغاز شد که دیگر اعضای این خانواده با شگردهای تخصصی مورد بازجویی قرار گرفته بودند. در بررسیهای پلیسی، ناگهان سخن از اعتیاد شدید «حسن» (مقتول) به میان آمد که بارها برای تامین هزینههای اعتیاد با خانواده اش درگیر شده است. طولی نکشید که دامنه تحقیقات کارآگاهان به موضوعات اجتماعی و اخلاقی کشید. این بررسیها نشان داد: «حسن» چند سال قبل از همسرش جدا شده و در کنار مادر و یکی از برادرانش به نام «کاظم» زندگی میکرد. مادر حسن طبقه همکف ساختمان را اجاره داده بود و پسر دیگرش (قاسم) نیز در طبقه سوم ساختمان اقامت داشت، اما با آن که خواهران مقتول نیز بعد از شنیدن ماجرای مرگ برادر به منزل مادر آمده بودند، اما از «کاظم» خبری نبود! و کسی از او اطلاعی نداشت. در این شرایط قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب که یقین داشت اهالی منزل ماجرای قتل خانوادگی را پنهان میکنند، دستور بازداشت قاسم را صادر کرد.
او که دقایقی بعد در پلیس آگاهی مورد بازجوییهای فنی قرار گرفته بود به سروان منفرد (افسر پرونده) گفت: برادرم «حسن» (مقتول) اعتیاد شدیدی به مواد مخدر صنعتی داشت به همین دلیل هم با برادر کوچک ترم «کاظم» درگیر شده بود! به گزارش روزنامه خراسان، اعترافات وی درحالی بیان شد که گروه ویژه کارآگاهان اداره جنایی با دستورات قضایی، موفق شده بودند مخفیگاه «کاظم» را در نقطهای از شهر ردزنی کنند، اما قبل از آن که عملیات کارآگاهان برای دستگیری وی آغاز شود او خود را تسلیم قانون کرد و پرده از این ماجرای جنایی برداشت. متهم ۲۸ ساله در بازجوییها گفت: پدرم چند سال قبل فوت کرد و من به همراه برادرم که از همسرش جدا شده بود، در کنار مادرمان زندگی میکردیم، ولی «حسن» به علت این که آلوده به مواد مخدر صنعتی «شیشه» بود، برای تامین هزینههای اعتیادش، مادرم را به شدت اذیت میکرد و لوازم خانه را میفروخت. روز حادثه هم وقتی من به خانه آمدم او درصدد فروش تلویزیون برآمده بود. دیگر حال خودم را نفهمیدم، کاردی را از روی اپن آشپزخانه برداشتم و در حالی که دهانش را گرفته بودم تا صدایش درنیاید چند ضربه به قفسه سینه اش زدم و سپس پیکرش را درون حمام کشاندم. قصد داشتم صحنه جنایت را خودکشی جلوه دهم به همین دلیل ابتدا دسته کارد را شستم که آثاری از من باقی نماند و بعد آن را در دست چپ او گذاشتم و به برادرم قاسم زنگ زدم که به طبقه پایین (محل جنایت) بیاید! به او گفتم «حسن» را کشته ام، اما مواظب باش مادرمان متوجه نشود! ولی قاسم که هراسان شده بود به طبقه بالا رفت و ماجرا را لو داد و من هم که ترسیده بودم از خانه فرار کردم.