هفت تن نامزد نهایی ریاستجمهوری دور سیزدهم خود را آماده برنامههای تلویزیونی و مناظرههای پخش مستقیم میکنند، مکانیسمی که تجربه سه انتخابات اخیر در این سطح نشان داد بهترین مسیر برای ارتباط گرفتن با افکار عمومی و حتی حذف رقبا است اما از هماکنون رگههای «چاخان» و «دروغ» در سخنان برخی نامزدها هویدا شد ازجمله اینکه یکی از نامزدها مدعی شد به تمام زنان خانهدار حقوق ماهانه پرداخت میکند و دیگری پیگیری وعده رفع حصر داد و سومی نیز از حل مشکل بورس در سه روز سخن گفت و بعدی نیز پا از همه فراتر نهاد و گفت: اگر من رییسجمهور شوم آمریکا التماس میکند که تحریمها را بردارد!
این سخنان که مقدمه و مختصری از چیزی است که برخی نامزدها در دست دارند به خوبی گواه آن است که «طرح و برنامه» غایب بزرگ در کمپین انتخاباتی بسیاری از این نامزدها است و ما امیدواریم خبرنگاران و اصحاب رسانه به عنوان چشم سوم مردم، «بیرحمانه اما صادقانه» به این موارد بپردازند و اجازه ندهند آرای شهروندان بهویژه رأی برخی جوانان که به اقتضای سن خود و تجربه اندک کار سیاسی، زودباور و سطحی نگر هستند، با ایجاد هیجان کاذب، به نفع یک کاندیدا و علیه دیگر نامزدها جابهجا شود.
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نباید از این نکته ساده غافل شوند که وعده غیرقابل اجرا و دروغهای لطیفی که میگویند، در ذهن و ضمیر مردم در نهایت به نام نظام سیاسی حاکم و نه تنها دولت بهمعنای قوه مجریه ثبت و ضبط خواهد شد و زمینههای گسست بین مردم و حاکمیت را فراهم میسازد.
مقایسه امروز با دهه شصت و انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی و قرابت بین «مردم و دولت» بیشتر به این حقیقت باز میگشت که در آن روزها، دولتمردان با مردم صادق بودند و از نظر انواع تبعیضات اجتماعی نیز اوضاع به وخامت امروز نبود که دولتمردان ناچار به دروغگویی و توجیهگری روی بیاورند به همین دلیل بهرغم فضای ویژه مربوط به جنگ تحمیلی و مشکلات ناشی از آن، مردم خود را از حکومت و حکومت را از خود میدیدند.
بعدها اتفاقی افتاد که یکی از ریشههای آن به رقابتهای ریاستجمهوری بازمیگردد. نامزدها در دوران رقابتها وعدههای شیرین میدادند اما پس از آنکه بر مصدر کار قرار میگرفتند، مدعی میشدند اختیاراتی در حد تدارکاتچی دارند و نمیتوانند تغییری ایجاد کنند.
امروز نیز همان نمایش توسط برخی نامزدها در حال رفتن به روی پرده است و مردم نباید به حرف و ادعای کسی که وعده حقوق به زنان خانهدار و افزایش چندبرابری یارانه را میدهد توجه کنند چون این تصمیمات بدون تأمین منابع اعتباری در بودجه سالانه و مصوبه مجلس جایی برای طرح ندارد و هر نامزدی که چنین وعدهای میدهد، بهتر از هر کسی این موانع قانونی را میشناسد.
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نیز باید توجه کنند که شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی امروز در اوج فعالیت و رصد اوضاع هستند و کلید آن نیز در دست فرد یا جناح خاصی نیست و بهراحتی میتوانند تناقضات منطقی و تعارضات رفتاری هر نامزدی را در مقیاس میلیونی به اشتراک بگذارند و در آینده هم این ادعاها را به رخ نامزد مورد نظر بیاوردند، بنابراین نمیتوانند مانند دو سه دهه قبل، وعدهای بدهند اما پس از انتخاب شدن یا قرار گرفتن در کرسی وزارت و صدارت، توجهی به وعده خود نکنند، عکس وعدهها عمل کنند و از بار مسئولیت شانه خالی کنند.
یکی دیگر از نکاتی که برای بسیاری از طبقه متوسط فکری جامعه غریب است این است که تاکنون هیچ کدام از نامزدهای ریاستجمهوری، طرح و برنامه، شعار و وعده و حتی دروغی دلنشین درخصوص طبیعت و منابع آبی و محیطزیست ایران نگفتند و گویا این فقره اساساً در اولویت آخر آنان نیز وجود ندارد این درحالی است که «خشکسالی» دیگر تهدید بالقوه نیست بلکه در قامت یک بحران، هر روز زندگی بخشی از مردم را به مخاطره میاندازد و تا امروز هم متهم اصلی گسترش حاشیهنشینی در کلانشهرها کاهش منابع آبی و خشکسالی است و جای حیرت است که رییس احتمالی دولت آینده، دغدغهای برای این بزرگترین بحران موجود کشور ندارد اما درخصوص افزایش یارانه، وعدهسرایی میکنند.
پیشنهاد ما به نامزدها:
ما از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم توقع داریم صداقت را سرلوحه کار خود کنند و از موضوع سیاست خارجه غافل نشوند چون تجربه چند سال اخیر نشان داد تولید داخلی، تجارت خارجی و صادرات افزایش پیدا نخواهد کرد مگر اینکه در حوزه روابط بینالملل به سمت کاهش تنش با کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی برویم. رفتن به سمت تعامل با جهان از غرب تا شرق نیز هرگز به معنای عدول از ارزشهای انقلابی و نفی عزّت ملی نیست بلکه در شرایط فعلی حاکم بر جهان، نوعی تاکتیکِ پیشبرنده محسوب میشود دلیل تأکید ما هم این است تا این لحظه، همه نامزدها بر وعدههای اقتصادی و ارتقای معیشت مردم تأکید دارند اما از این نکته غافل بودند که اگر ارتباطات موثر و تعاملات سازنده با دنیا شکل نگیرد، نظام سلطه با هژمونی که دارد، اجازه رونق تجارت خارجی، توسعه صادرات و جهش تولید را به ما نخواهد داد و این موضوع طی سالهای پایانی دولت سابق و دولت فعلی به اثبات رسید.