بازخوانی بخشی از روابط ایران و روسیه، به بهانه تلاقی تاریخی سه خیانت روس ها به ایران جمله ـ گروه بین الملل: روابط ایران و روسیه عمر درازی دارد اما در اکثر مواقع این روس ها بوده اند که کفه ترازو را به سود خود سنگین کرده و از این ارتباط نفع برده اند. در […]
بازخوانی بخشی از روابط ایران و روسیه، به بهانه تلاقی تاریخی سه خیانت روس ها به ایران
جمله ـ گروه بین الملل: روابط ایران و روسیه عمر درازی دارد اما در اکثر مواقع این روس ها بوده اند که کفه ترازو را به سود خود سنگین کرده و از این ارتباط نفع برده اند. در برهه هایی از تاریخ نیز این ارتباط عملا استعماری شده و روس ها با اشغال خاک ایران درصدد تجزیه کشور برآمدند. بعد از انقلاب اسلامی و با اتخاذ شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بسیاری از سیاستگذارانِ وقت، این شعار را به مثابه قطع ارتباط با جهان تعبیر کردند اما به مرور زمان مشخص شد که نمی توان بدون ارتباط ارگانیک با دنیا، به توسعه ای پایدار رسید. به همین خاطر پس از جنگ، رویکردهایی تعاملی در پیش گرفته شد و روابط ایران و غرب به خصوص در دوران اصلاحات به گرمی گرایید. در این مدت رابطه با چین و روسیه هم خوب بود اما راهبردی کلان و مشترک میان این سه کشور وجود نداشت. اما روسیه بعد از انتخاب پوتین به عنوان رهبر خود، وارد فاز تازه ای از رابطه با جمهوری اسلامی شد. ایران نیز به این مامور سابق «ک.گ.ب» روی خوش نشان داد و در کمتر از ۲۰ سال روسیه از کشوری همسایه به شریکی راهبردی بدل گردید. به راه اندختن جنگ در اکراین توسط روسیه و شایعات فراوان همکاری ایران با روس ها در این تجاوز، تازه ترین برگ از کتاب قطور ارتباط یوز و خرس است که بسیاری از کارشناسان معتقدند مثل همیشه به نفع روس هاست، نه ایرانی ها.
اینکه روسیه به عنوان اولین کشور تسخیرکننده فضا و قدیمی ترین تولیدکننده سلاح های پیشرفته در جهان، توانایی ساخت پهپاد را نداشته باشد بسیار عجیب است. روس ها در حوزه فناوری و تجیهزات نظامی سابقه بسیار بیشتری از ایران دارند، اما معلوم نیست چرا می توانند ایستگاه فضایی میر را اداره کنند، لکن از تولید پهپاد که فناوری بسیار ساده تری نسبت به حوزه فضایی است، ناتوان هستند.به همین خاطر این تصور پیش می آید که در صورت درست بودن ادعای ارسال پهپاد ایرانی به روسیه، این کار به منظور درگیر کردن ایران در جنگی است که هزاران کیلومتر از مرزهایش فاصله دارد. در نبرد روسیه و اکراین جز بلاروس، کره شمالی و چند کشور کوچک آسیای میانه هیچ کشور دیگری حتی کوبا و چین از روسیه حمایت نکردند. اما ایرانی ها خود را درگیر ماجرایی کردند که جُز زیان، هیچ دستاوردی برایشان نداشته است. شاید جمهوری اسلامی فکر می کرد با قطع ارسال گاز روسیه به اروپا و دشواری زمستان پیش رو می تواند با کنار روسیه ایستادن نقشی برای خود دست و پا کرده و ماهی منافعش را صید کند، تا از دل آن برجام را با شرایط دولت جدید احیا نماید. اما این سیاست نه تنها موفق نشد، بلکه با کمبود گاز ایران در زمستان به ضد خودش عمل کرد و اروپاحاضر شد، یوروهای خود را در شومینه بسوزاند، امابرای دریافت گاز ایران، شرایط تازه برجام را نپذیرد. ایران بارها ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اکراین را تکذیب کرده و ما نیز تمام قد این ادعا را
می پذیریم و فرض را بر این می گذاریم که ایران هیچ نقشی (اعم از مستقیم یا غیرمستقیم) در جنگ روسیه و اکراین نداشته است، اما تصورات ایجاد شده در عرصه بین المللی خلاف این ادعا را باور کرده و متاسفانه جمهوری اسلامی نیز به دلیل ضعیف شدن نقشش در عرصه جهانی، نتوانسته در مقابل این ادعا صف آرایی کرده و آن را باطل کند. آنچه نمی توان کتمانش کرد این حقیقت است که با رویکرد تازه چین در دیدار با کشورهای عربی، حالا روسیه به تنها شریک راهبردی ایران بدل شده و با عنایت به گستردگی جغرافیایی، جمعیت و قدرت سیاسی و اقتصادی، این روسیه است که در این شراکت دست بالا را دارد درباره روابط ایران و روسیه و برخورد روس ها با ایرانیان
می توان هزاران مقاله نوشت. اینکه «شوروی» در جنگ ایران و عراق پشت سر صدام ایستاد، اینکه ساخت نیروگاه هسته ای بارها با بدقولی روس ها مواجه شد، اینکه روسیه حاضر نشد به صورت زمینی نیرو به سوریه اعزام کند، اینکه روس ها در تصویب قطعنامه های هسته ای علیه ایران در سازمان ملل در مقابل جمهوری اسلامی ایستادند، اینکه سفیر روسیه بارها در ایران دست به اقدماتی زد که موجب دلخوری ایرانی ها شد، اینکه روس ها تا توانستند در مسیر احیای برجام سنگ اندازی کردند و ده ها «اینکه» دیگر نشان می دهد که توازن کافی در رابطه روسیه و ایران وجود ندارد، اما در جهانی که تقریبا همه دشمن جمهوری اسلامی شده اند، انتخاب شرکای بین المللی بسیار دشوار است. به بهانه ادعاهای مطرح شده درباره ارسال پهپاد ایرانی به روسیه و آثار آن در عرصه جهانی، مروری کرده ایم بر روابط ایران و روسیه از دریچه ۳ واقعه تاریخی که در هفته اخیر باهم تلاقی پیدا کرده اند.
قتل عام تبریز و گیلان
در اولین واقعه تاریخی باید به ماجرای ۲۹ آذر سال ۱۳۹۰ اشاره کرد. ماجرایی که به قتل عام خونین تبریز و گیلان مشهور است.
پس از اولتياتوم روسيه به دولت ايران براي اخراج مورگان شوستر، كارشناس اقتصادي آمريكايي در ايران، دولت ايران اين اولتيماتوم را در ۲۸ آذر ۱۲۹۰ ش پذيرفت.
اما پذيرش ذلتبار اولتيماتوم روسها كه به اميد پايان يافتن زيادهخواهيها و بهانهگيريهاي دولت روسيه انجام گرفت، نه تنها مشكلي را حل نكرد، بلكه دامنه تجاوزات آنها را گسترش داد.
در اين ميان، شهر تبريز كه به علت مقاومت دليرانه در برابرعناصر وابسته به روسها از جمله محمدعلي شاه، بيش از ديگر شهرها مورد خشم روسها بود، در سحرگاه اين روز برابر با ۲۹ ذيحجه ۱۳۲۹ ق، آماج حملات قزاقهاي روس قرار گرفت.
روسها به بهانه بياحترامي پاسبان نظميه تبريز به مامور روسي، كشتار مردمِ شهر را آغاز نمودند و نقاط حساس شهر را به تصرف خود درآوردند.
سپس به تاراج اموال مردم و قتل آنان پرداخته و هرگونه مقاومتي را با تفنگ پاسخ دادند. روسها در روزهاي بعد اين جنايات خود را ادامه داده و در دهم دي ماه آن سال برابر با عاشوراي ۱۳۳۰ ق، ثقه الاسلام تبريزي، عالم بزرگ شهر را به دار زدند.
همزمان با تبريز، روسها به گيلان نيز يورش بردند و جنايات مشابهي را رقم زدند. آنان به هر كس كه مشكوك ميشدند، ميكشتند و از ارتكاب هرنوع ظلم و خشونت، دريغ نكردند. در اين حال مردم رشت بنابر فتواي مراجع، از خريد كالاهاي روسي و انگليسي خودداري ميكردند و از مقاومت در برابر نيروهاي روس، غافل نبودند. اما روسها اين استقامت عمومي را با قتل مردم به طرق مختلف
پاسخ دادند.
حادثه رباط کریم
در واقعه ای دیگر باید به اول دیماه۱۲۹۴ خورشیدی بازگشت که در این تاریخ روس ها با ژاندرمری ایران در رباط کریم درگیر شدند. قوای ژاندارم و سواران مسلح شکست خورده جمعی کشته و عده ای اسیر شدند و دسته ای فرار کردند.
در این واقعه دردناک نیز روس ها از هیچ جنایتی فروگذار نکردند و با ارعاب عمومی عملا زندگی عادی را برای مردم تهران و اطراف آن ممکن نمودند.
پشتیبانی مرگبار و تمام قد از صدام علیه ایران
در سومین تلاقی تاریخی به سال ۱۳۶۴ یعنی بعد از انقلاب می رویم.
در ۳۰ آذرماه این سال شوروی و عراق برای ارسال تسلیحات پیشرفته روسیه به رژیم بعث برای کشتار ایرانیان به توافق رسیدند. گسترش مناسبات همه جانبه عراق و شوروي سابق در جريان جنگ تحميلي، اين امكان را فراهم ساخت تا روسها اهداف جديد سياست خارجي خود را در منطقه و در برابر ايران پيگيري كرده و در مقابل، عراقيها نيز با برخورداري از حمايت سياسي – نظامي شوروي، تجهيزات نظامي و كمكهاي مستشاري دريافت كنند.
بر اين اساس بود كه روسها علاوه بر ارسال سلاح به عراق، با ارزيابي از ضعفهاي ساختاري ارتش آن كشور در وضعيت دفاع و حمله، در توسعه نيروهاي مسلح عراق و طرح ريزي استراتژي تهاجمي عراق نيز نقش فعال و محوري داشتند. كمكهاي شوروي سابق به عراق در اين مرحله در مقايسه با كمك ساير كشورها بسيار برجستهتر و نمايانتر بود و تا اندازهاي، تاثيرات سرنوشتسازي بر روند تحولات جنگ داشت. اين كمكها تا اندازهاي بود كه شوروي در حدود شصت درصد از تجهيزات نظامي عراق را تامين ميكرد.
همانگونه که به روشنی قابل مشاهده است، روس ها همواره زیاده خواه بوده اند و در اکثر روابط خود با ایران، رویکردی استعماری در پیش گرفتند.
این یاداوری های تقویمی به این دلیل صورت گرفت تا حواسمان باشد این روسیه با روسیه تزاری و شوروی کمونیستی تفاوت چندانی ندارد و تغییر حکومت ها در این پهنه تاثیر چندانی بر سیاست های خارجی آنها د منطقه نداشته است. روسیه همیشه بیشتر می خواهد و اگر راه را برای او هموار کنید، بعید نیست کار به جایی برسد که برای سیاست داخلی ایران هم تعیین
تکلیف کند. هنوز مدت زمان زیادی از هشدار سفیر روسیه به رسانه های ایران مبنی بر عدم استفاده از واژه «جنگ» در نبرد آنها با روسیه و جایگزینی آن با ترکیب عجیب «عملیات ویژه نظامی» نگذشته است. باید هشیار بود و همانگونه که اصولگرایان به روحانی بابت گذاشتن همه تخم مرغ هایش در سبد برجام انتقاد می کردند، حواسشان باشد که امروز هم خودشان همه تخم مرغ ها در سبد همسایه شمالی نگذارند. مرور تنها چند واقعه تلخ تاریخی در ارتباط ایران و روسیه نشان داد که روس ها همیشه خنجر «زیاده خواهی» را در غلاف آماده نگه داشته اند و کافی است ایران کمی کوتاه بیاید، از خود ضعف نشان دهد، یا خود را نیازمند روسیه بداند،آنوقت است که روسیه بدل به همان کشوری خواهد شد که جز خطر و تضاد منافع نصیبی برای ایران و ایرانی نخواهد داشت.
عکس: جنگ ایران و روس اثر محمود ملکالشعرا