ادامه از صفحه اول تو گرگ انسان نیستی، تو برای انسان ترسناک تر از انسان نیستی. بیشتر فرصتی هستی تا انسان بار دیگر در برابر خودش قرار بگیرد و فرصتی هستی تا با نگاهی عمیق تر به خودمان، بیشتر بشناسیم آن چه را که بشر باید انجام می داد و نداد. از تو چه […]
ادامه از صفحه اول
تو گرگ انسان نیستی، تو برای انسان ترسناک تر از انسان نیستی. بیشتر فرصتی هستی تا انسان بار دیگر در برابر خودش قرار بگیرد و فرصتی هستی تا با نگاهی عمیق تر به خودمان، بیشتر بشناسیم آن چه را که بشر باید انجام می داد و نداد.
از تو چه پنهان زیاد از خودت خجالت زده نباش. اقتضای طبیعت توست که این گونه باشی. مانند مار که نیش می زند، گرگ و ببر که می درند، عقاب که شکار می کند و کوسه که با همه وحشتناک بودنش نمی توان سرزنشش کرد. همه آنها بدتر از آن چه که باید باشند نیستند. همه شما در طبیعتتان زیست می کنید. اما آیا انسان نیز بدتر از آن چه که باید باشد نبوده است. آیا هنوز برای انسان دشمنی بزرگتر از خودش می توان سراغ گرفت.
نگاه کن به آمار کشته شدگان جنگ جهانی دوم: بیش از ۷۳ میلیون کشته
– بیش از ۱۰ میلیون کشته در جنگ جهانی اول.
– تعداد کشته شدگان توسط انسان ها در جنگ هشت ساله سوریه ۳۷۰۰۰۰ نفر که ۲۱۰۰۰ نفر از آنان کودک بوده اند.
– در پنج سال و نیم بیش از صد هزار نفر در یمن و بیش از ۸۰۰۰ کودک کشته شده اند.
– بیش از ۳۰۰۰۰۰۰ کشته در جنگ ویتنام.
– بیش از صدهزار کشته در جنگ های داخلی افغانستان از سال ۱۹۹۹۰ تا کنون
– ۱٫۸ میلیون نفر در جنگ افغانستان و شوروی
– حدود نیم میلیون کشته در جنگ هشت ساله ایران و عراق
– جنگ پاکستان غربی و شرقی ۳ میلیون کشته در سال ۱۹۷۱
– جنگ داخلی سودان در ۱۹۵۵ بیش از دو میلیون کشته
– کشته شدن ۲۰۰۰۰۰ عراقی در ۱۹۹۱ در جنگ با کویت
– در مجموع حدود ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ کشته در جنگ های قرن بیستم که اگر نسبت کشته شدگان را به مجروحان یک به ده بر اساس نظر کارشناسان بدانیم چیزی حدود دو میلیارد نفر نیز زخمی و مجروح و آواره شده اند.
حال نگاهی بیندازیم به دیگر آمارها که ما انسان ها ساخته ایم:
– ۸۴۱٫۰۰۰٫۰۰۰ انسان در جهان در حال حاضر دچار سوء تغذیه هستند.
– فقط در یک روز یعنی در تاریخ ۱۳٫۱۲٫۱۳۹۸ حدودا ۳۰٫۰۰۰ نفر در جهان بر اثر گرسنگی مرده اند.
– ۸۰۳ میلیون نفر بدون دسترسی به آب آشامیدنی سالم در جهان به سر می برند.
– بیش از ۳۰۰ ملیون کودک بازمانده از تحصیل در جهان
– بیش از ۱۵۰ میلیون کودک کار در جهان
– و بسیاری از آمارهای دیگرمانند تجاوز به کودکان و زنان در جهان، و خشونت علیه زنان و کودکان
پرسش اصلی این است که چرا کرونا و ترس از آن و مراقبت در برابر آن تبدیل به اولویت اول انسان می شود و دیگر مسائل علیرغم این که وخیم تر به نظر می رسند این گونه نیستند؟ پاسخ را باید در برخی از ویژگی های انسان دانست:
۱- احساس نزدیک بودن به آن و خود محوری انسان: اساسا انسان نسبت به بلایایی که از آن دور است یا احساس دوری می کند فاقد حساسیت و درک لازم است. مسری بودن کرونا و درکی از آن، که انسان ها آن را بسیار نزدیک به خود می دانند باعث شده است تا کرونا تبدیل به خطرناک ترین خطر برای حال حاضر انسان شود در حالی که این گونه نیست. این نیست مگر این که انسان موجودی خودمدار است و به موضوعات تا آنجایی توجه دارد که به خودش مربوط است. به همین جهت وقتی بلایا از انسان دور می شوند مجددا در دام روزمرگی و جاه طلبی های بی انتهای خویش حرکت می کند و آمارهای هولناک، وی را بر نمی انگیزاند.
۲- درگیر شدن همه دولت ها در موضوع کرونا: دولت ها به دلایلی چند درگیر موضوع کرونا شده اند. در درجه اول برای محافظت از کشورشان در برابر دیگر کشورهای مبتلا به کرونا. برای کمک به شهروندانشان برای ممانعت از گسترش بیش از اندازه ویروس در کشور، برای این که آسیب های اقتصادی ناشی از ورود ویروس به کشورشان را به حداقل برسانند.
۳- کرونا اقتصاد جهان و دارایی ثروتمندان را هدف قرار داده است. افت بازارهای مالی در کشورها در به خوبی نشان دهنده تاثیر ویروس کرونا بر سرمایه است. پس از این بابت نیز ویروس کرونا باید به عنوان یک دشمن درجه یک تشخیص داده شده و سریعا برچیده شود.
۴- کرونا انسان را از ادامه زندگی طبق عادات جاری باز داشته است. ارسطو می گوید قوی ترین قانون زندگی عادت است. از این رو انسان ها هر چیزی که قانون زندگی اشان را هدف قرار دهد دشمن تشخیص می دهند و به ان حمله می کنند. ولی حتما باید به زندگی خودشان مربوط باشد. در غیر این صورت عده معدودی هستند که فراتر از زندگی خویش و در افق های بلند تری می اندیشند.
چند پیشنهاد برای خودمان:
۱- این روزها بیشتر خودمان و زندگی را در معرض ارزیابی و سنجش مجدد قرار دهیم.
۲- قطعا انسان ها به دنبال بهروزی هستند. اما آدمیان در شناخت آن چه که زندگی بهروزانه می نامند خطاهای بسیار دارند و خود مدارانه می تازند. انسان در یافتن زندگی بهروزانه ممکن است فریفته شود و از منطق وسیله هدف را توجیه می کند پیروی نماید. بی آن که بداند آن چه را که جستجو می کند بر اساس اصل هایی فردی تا چه اندازه ممکن است باعث تخریب جهان و جوامع انسانی شود.
۳- باید دوست خویش باشیم. دوست خویش بودن به معنای جمع کردن هر چیزی در حول خودمان نیست. بلکه به معنای دوست انسان بودن است و از آن رو که ما نیز انسانیم این دوستی به ما باز خواهد گشت.
۴- یادمان باشد آن گاه که مردمان یکدیگر را فرو می فشارند هیچ کس فرو نمی افتد مگر این که دیگری را نیز با خود درکشد و فرو بیفکند. در این هنگام اولین ها هستند که مایه از دست رفتگی و نابودی کسانی می شوند که در پی آن ها روانند. بنابراین یادمان باشد که چه می کنیم چرا که دیگران نظاره گر ما هستند و هر چه کنیم به زودی ما را هم خواهد گرفت. این مهم است که ما ادامه دهنده چرخه زشتی ها نباشیم و زشتی ها به ما که می رسند ما ادامه دهنده آن ها نشویم.
۵- در این روزها نیز که قطعا به پایان خواهد رسید یادمان نرود کاری نکنیم تا درونمان را بی نواتر سازیم و اگر کاری می توانیم برای انسان انجام دهیم دریغ نکنیم تا ادامه دهنده چرخه زیبایی در میان آدمیان باشیم.
۶- در نهایت از این پس زمانی از بودنمان را به انسان اختصاص دهیم هر چند که موضوع همانند کرونا ما را در بر نگرفته باشد.
آری لختی بیشتر بیندیشیم شاید بخشی از آمارهای فوق به ما هم مربوط باشد. که حتما این گونه است.